وحید مژده
ممکن است نظر نویسنده مقاله مغایر موضع سایت افغانستان.رو باشد.
حملۀ خونین روز شنبه به تظاهرات جنبش روشنائی در کابل که به کشته و مجروح شدن صدها تن از شهروندان انجامید نشان داد که گروه دولت اسلامی یا داعش در افغانستان در صدد است تا از موضع یک گروه جنگجوی روستائی بیرون آید و در شهر های بزرگ نیز از مردم غیرنظامی قربانی بگیرد.
بیش از دوسال قبل بود که نخستین علامه های ظهور این گروه در افغانستان به مشاهده رسید. در آن زمان ملااختر محمد منصور معاون تحریک طالبان نامه ای به ابوبکر بغدادی رهبر داعش به سوریه فرستاد و از وی خواست تا موضع خود را در قبال کسانی که خود را در افغانستان منسوب به داعش می دانند، روشن سازد. وی در ضمن از بغدادی خواست تا در افغانستان مداخله ننماید اما ابوبکر بغدادی به این خواست جواب رد داد.
نخسین برخورد میان طالبان و داعش زمانی صورت که اعضای داعش محموله ای از اسلحه را از پاکستان بداخل افغانستان آوردند. طالبان راه را بر آنان بسته و محمولۀ سلاح را ضبط کردند. «حافظ سعید خان امیر داعش در ولایت خراسان» در یک پیام صوتی علیه طالبان اعلان جنگ داد و برخورد ها آغاز شد.
داعش برای نخستین بار در عراق و بنام گرفتن انتقام از شیعیان قیام کرد و از عقده های مذهبی سود برد اما بزودی مشخص شد که این گروه تنها ضد شیعه نیست بلکه با هر آئینی که با طرز فکر و باور های این گروه همراه نیست، دشمن است. تمام رهبران داعش، سابقۀ رابطه با القاعده داشته اند اما داعش رهبران القاعده را نیز مرتد می داند و عملا علیه گروه النصره را که با القاعده پیوند دارد، اعلام جهاد کرده است.
در افغانستان نیز برخورد این گروه با دیگران غیر از خود شان چنین است؛ فتوای داعشیان دایرهء تدین و تعریف از مسلمانی را بشدت تنگ ساخته است. عبدالرحیم مسلم دوست بعنوان نخستین افغان سلفی که با ابوبکر بغدادی اعلام بیعت نمود، در فتوای مفصلی مرز بین کفر و اسلام را چنین مشخص ساخته است:
"کسانی که با دولت اسلامی می جنگند کسانی اند که در صف کفار قرار دارند و با کفار متحد اند مانند کشور های عربی، شیعه ها و روافض که در کفر و ارتداد آنان هیچ شکی وجود ندارد...
در بخش دیگری تحت عنوان (گفتار و کردار به اصطلاح امارت اسلامی که به ارتداد دلالت می کند) یکی از دلایل ارتداد طالبان را رابطه با کشور قطر می داند که اعضای دفتر سیاسی طالبان در آنجا مستقر اند: "آیا کشور مرتدی چون قطر را کشور برادر خطاب کردن، گواه ارتداد نیست؟"
در اشاره به اعلامیهء ابراز مخالفت طالبان با حکم اعدام داکتر محمد مرسی رهبر اخوان المسلمین مصر می گوید: "آیا ابراز همدردی بخاطر اعدام یک مرتد ارتداد نیست؟" بر بنیاد این فتوای مسلم دوست، طالبان، اخوان المسلمین و جمعیت العلمای اسلام پاکستان همه در شمار مرتدین شامل اند.
از این فتوا بروشنی بر می آید که از نظر پیروان داعش، امروز در جهان غیر از همین گروه، دیگر هیچ گروه مسلمان وجود ندارد. مفتی افغان داعش در این فتوا می گوید: "کسی که کافر را کافر نداند و یا در کفر وی شک کند، خودش کافر است." بر بنیاد این فتوا، اگر کسی به این باور باشد که مثلا محمد مرسی یا اردوغان مسلمان است، از دایرۀ اسلام خارج می شود و چنین شخصی واجب القبل و مباح الدم است!
گروه دولت اسلامی نه تنها شیعیان را کاملا از دایرهء اسلام خارج می داند بلکه همانگونه که گفته شد هرگروهی غیر از خودشان را مرتد می داند. از آنجائی که بخشی از مردم افغانستان را شیعیان تشکیل می دهند، تلاش در جهت براه انداختن یک جنگ مذهبی در این کشور از اهداف این گروه است.
اما به نظر می رسد که حملۀ به تظاهرات جنبش روشنائی انگیزۀ دیگری هم دارد. طبق گزارش های منتشر شده در رسانه های بین المللی، همین اکنون هزاران جنگجوی هزاره تبار افغان در سوریه در کنار نیروهای حافظ الاسد و علیه گروه های داعش و القاعده می جنگند که تاکنون تعداد نامشخصی از آنان کشته و شماری نیز دستگیر شده اند. از عمر خالد خراسانی یکی از رهبران داعش در منطقه نقل شده که گفته این حمله را به دلیل شرکت هزاره های افغان در جنگ سوریه انجام داده اند و تهدید نموده که به این گونه حملات ادامه خواهند داد.
مقامات امنیتی افغان از شخصی بنام «ابوعلی» بعنوان طراح این حمله نام برده اند که گویا افغان و از ولسوالی اچین ولایت ننگرهار در شرق افغانستان است که چنین نامی در میان رهبران افغان تبار داعش شناخته شده نیست. اما این نام ما را بیاد شخصی بنام «ابوعلی التاجیکی» می اندازد که در اصل تبعۀ تاجیکستان است. این شخص که در گذشته مدتی را در افغانستان نیز سپری کرده، بعد از اعلام خلافت توسط ابوبکر بغدادی، به سوریه رفت و چنان مورد اعتماد بغدادی قرار گرفت که فرماندهی نیروهای فدائی این گروه به وی سپرده شد.
ابوعلی التاجیکی وظیفۀ برنامه ریزی چنین حملات در سراسر جهان را بعهده دارد که بدون تردید حمله به تظاهرات در کابل نیز به دستور همین شخص صورت گرفته است.
اگر ابوعلی که مقامات امنیتی افغان از آن نام می برند همین شخص باشد، پس می توان گفت که داعش با توجه به شکست های اخیرش در سوریه، قصد تشدید فعالیت در «ولایت خراسان» را دارد. اما اینکه بغدادی در چنین مرحلۀ حساس برای گروه دولت اسلامی در سوریه و عراق، چنین شخص مهمی را برای سازمان دهی عملیات انتحاری علیه هزاره ها به افغانستان فرستاده باشد، بعید به نظر می رسد. چیزی که مشخص است اینست که در میدان جنگ های نیابتی در افغانستان، جنگ سوریه نیز از مردم افغانستان قربانی می گیرد.
گروه دولت اسلامی یا داعش در افغانستان در طول بیش از دو سال گذشته تلاش های فراوان برای مطرح شدن در سطح جهانی داشت اما این هدف از جنگ در روستا های دوردست شرق افغانستان بدست نیامد. عملیات انتحاری اخیر در پایتخت افغانستان، تجربۀ جدیدی بود که این گروه انجام داد و اکنون رسانه های داخلی و خارجی از قدرت روزافزون این گروه در افغانستان سخن می گویند. رهبران داعش می دانند که کابل در محراق توجه جهانی قرار دارد و عملیات در کابل می تواند برای آنان زمینۀ تبلیغات وسیع و رایگان را فراهم سازد که اکنون چنین شده است.
این تبلیغات هرقدر منفی باشد و از سفاکی و بیرحمی این گروه سخن بگوید، برای گروه دولت اسلامی که می خواهد با نشان دادن چهرۀ فوق العاده خشن از خود، در میان مردم به ایجاد رعب و وحشت بپردازد، فرصت مغتنمی است. گروهی که با نشر ویدیو ها از بیرحمی های غیرقابل باور، می خواهد وحشت آفرین باشد، از تبلیغات منفی علیه خودش نگران نخواهد شد. این روش گروه داعش، چالش بزرگی فراراه رسانه ها در داخل و خارج است.
مقامات نظامی و انتظامی دولت افغانستان هربار از کشته شدن «دهها داعشی» در عملیات علیه این گروه در شرق افغانستان خبر داده اند. در همین چند روز گذشته اعلام شد که بیش از دو صد تن از افراد داعش در عملیات نیروهای افغان در ولایت ننگرهار کشته شده اند. دادن چنین آمار ها از افراد کشته شدۀ داعش بوضوح تلاشی به منظور آرام ساختن بازماندگان حادثۀ اخیر در کابل است تا به آنان اطمینان داده شود که دولت انتقام این عمل را از داعش گرفته است.
چنین آمار ها این تصور را در ذهن بوجود می آورد که تعداد جنگجویان داعش در شرق افغانستان چقدر است که در هر جنگی از آنان دهها و حتی صدها تن کشته می شوند ولی آنان همچنان حضور خود را در میدان جنگ حفظ می کنند؟ با توجه به این آمار ها، باید تعداد آنان حداقل 5 هزار نفر باشد درحالیکه شاهدان عینی می گویند که تعداد افراد مسلح این گروه در اوج قدرت شان در اچین و بتی کوت حتی به 500 تن هم نمی رسید.
شاید یکی از اهداف این بزرگنمائی ایجاد نگرانی در کشور های همسایه باشد تا به خواست دولت افغانستان برای کمک نظامی جواب مثبت دهند اما این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که تاکنون از چنین تبلیغات طالبان نیز سود برده و بعنوان گروه مخالف داعش در افغانستان، مورد توجه کشور های منطقه قرار گرفته اند.