|
صفحه اول/ |
گلی که «گلبدین» کاشت!
/20.3.2018
نویسنده: آنیتا احمدی
گلبدین حکمتیار در نشستی در ولایت ننگرهار، حملات تندی بر اعضای پارلمان افغانستان داشت. او گفت: مردم از داشتن چنین پارلمانی میشرمند. پارلمان به مارکیتی برای وکلا تبدیل شده است!
آقای حکمتیار خطاب به مردم مشرقی گفت که وکلیلانی را به مجلس بفرستید که مایۀ ننگ و شما نباشد.
او اعضای پارلمان را مفسد، وطنفروش، غارتگر، لچک و اوباش خطاب کرد و گفت که مردم باید تعهد کنند که «شر و فساد» را در انتخابات آینده شکست خواهند داد.
این اظهارات درحالی صورت میگیرد که گلبدین حکمتیار پس از پیوستن به پروسۀ صلح، همواره با اظهاراتش در محافل سیاسی جنجال برپا کرده است.
جنجال حکمتیار با اعضای جمعیت اسلامی آغاز شد. بر فقید احمدشاه مسعود، فرمانده نامآور جمعیت تاخت و موجی از اعتراضهای هواداران مسعود را برانگیخت. ناظران خاطر نشان ساختند که با برگشت حکمتیار منازعات خونین دهۀ 90 در افغانستان تکرار خواهد شد.
رهبر حزب اسلامی به محض حضور در کابل، مسایل قومی و زبانی را دامن زد و از تبعیض و ستم علیه پشتونها سخن گفت. اظهارات حکمتیار سبب شد که برخی رهبران سیاسی و نمایندگان مجلس، او را متهم به نفاقافگنی کنند. برخی چهرههای سیاسی پس از اظهارات قومی حکمتیار گفتند که این رهبر سابق جهادی برنامۀ سازمان جاسوسی آیاسآی را در افغانستان عملی میسازد.
در کمال ناباوری، «زبان فارسی و دری» را دو زبان جداگانه عنوان کرد. اظهارات زبانشناسانۀ حکمتیار!، با انتقادهای وسیع فرهنگیان، روزنامهنگاران و زبانشناسان روبرو شد. او در دیدارهایش با روزنامهنگاران و فعالان رسانهیی، پیوسته بر درنظرگرفتن ترمینولوژی و یا «مصطلحات ملی» تأکید کرده و گفته که رسانهها باید از نفوذ ایران خارج شوند!
در اظهارات جالب دیگر، جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از داعش متهم کرد. درحالی که داعش در افغانستان عمدتاً پیروان مذهب اهل تشیع را هدف قرار داده است. چنانچه در سال 1396 نزدیک به 1500 تن از پیروان اهل تشیع در حملات داعش در کابل و دیگر ولایتها جان باخته و صدها تن دیگر زخمی شدهاند. داعش بزرگترین تهدید علیه ایران در منطقه محسوب میشود.
سپس، در مصاحبۀ غوغابرانگیز دیگر خواهان واگذاری بخشی از جغرافیای افغانستان به طالبان شد. این اظهارات موجی از انتقادهای شهروندان را بر انگیخت. مردم طرح واگذاری مناطق پشتوننشین به طالبان را به مثابۀ «تجزیه افغانستان» عنوان کردند.
در یک اقدام دیگر، عضویت سه تن از اعضای برجستۀ حزب اسلامی افغانستان را ملغا اعلام کرد. عبدالهادی ارغندیوال، رهبر حزب اسلامیِ دارای مجوز رسمی در وزارت عدلیه، انجنیر محمد خان، معاون ریاست اجرایی و عبدالبصیر انور وزیر عدلیه، از کسانی بودند که نامشان از فهرست رهبری حزب اسلامی آقای حکمتیار حذف گردید.
این چهرهها در پانزده سال گذشته حزب اسلامی افغانستان را رهبری و مدیریت کردهاند و دو دوره انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی سهم قابل توجه داشتهاند.
حزب اسلامی شاخۀ ارغندیوال در واکنش به موضع حکمتیار، اعلامیهیی شدیدالحن پخش کرد و گفت که حکمتیار صلاحیت برکناری و عزل آنها را ندارد. آنان گفتند که یک حزب اسلامی مشروع و قانونی وجود دارد که در وزارت عدلیه ثبت و راجستر است؛ دیگر هر گروهی که زیر نام حزب اسلامی فعالیت میکنند، کارشان غیرقانونی است.
حکمتیار پس از برگشت به کابل، برنامههایی فراتر از حزب اسلامی داشت. او تصور میکرد که میتواند به عنوان «قاعد اعظم» افغانستان ظهور کند و به عنوان چهرهیی متفاوت در حوزۀ سیاست افغانستان مطرح شود. اما نه تنها به این آرزوی ایدهآل دست نیافت، بل حزب اسلامی را در مسیر فروپاشی و انحطاط سوق داد. وقتی اعضای حزب اسلامی اظهارات «قومی» و «عقدهمندانه»ی حکمتیار را شنیدند، به تدریج از او فاصله گرفتند. امروزه هیچ یک از چهرههای بانفوذ و مقتدر حزب اسلامی با آقای حکمتیار نیستند. حتا کسانیکه در پذیرایی و استقبال از او نقش برجسته داشتند، دیگر در کنار او قرار ندارند.
حکمتیار بیشتر از دو دهه از صحنۀ سیاست افغانستان غایب بوده است. غیابت طولانی حکمتیار سبب گشته است که مناسبات یکونیم دهۀ اخیر را درک نکند. در یک ونیم دهه نسلی روی صحنه آمده است که به دنبال تغییر و اصلاحات عمیق ساختاری، اجتماعی و سیاسی هستند. این نسل دیگر هیچ میانه و نسبتی با حکمتیار و امثال آنها ندارند.
رهبر جنگجوی حزب اسلامی در میان سیاسیون و شهروندان به یک چهرۀ جنجالبرانگیز و نفاقافگن بدل شده است. او با دامنزدنِ حساسیتهای قومی، تباری، زبانی و قبیلهیی تلاش میورزد که در مناسبات جدید جا باز کند.
برخی آگاهان معتقد هستند که اشرفغنی رییسجمهور افغانستان و شورای امنیت ملی آن کشور از گلبدین حکمتیار به عنوان یک ابزار و وسیله در برابر حریفان و مخالفان سیاسیشان استفاده میکنند. چنانچه گفته شده است که سفر اخیر حکمتیار به ولایت ننگرهار در شرق افغانستان نیز به اشاره و حمایت حنیف اتمر مشاور امنیت ملی صورت گرفته است. حتا حکمتیار به همین هدف به پروسۀ صلح کشانده شده است.
ارگ ریاست جمهوری علیرغم درک پیامدهای اظهارات و موضعگیریهای حکمتیار در جامعۀ افغانستان، به او میدان و فرصت کافی برای مانور داده است. در میان 64 حزب سیاسی فعال در افغانستان، حزب اسلامی شاخۀ حکمتیار از امتیازات گستردۀ مالی و سیاسی حکومت بهرهمند است. نهادهای امنیتی افغانستان صدها سرباز را در اختیار او قرار دادهاند و همچنان، سالانه میلیونها دالر به جیب آقای حکمتیار میریزند.
با پیوستن حکمتیار به پروسۀ صلح گمان میرفت که در جبهات جنگ تغییرات مثبتی نمایان گردد و بخشی از گروههای مخالف مسلح به دولت تسلیم شوند. اما معادله برعکس گردید و جنگ به مراتب نسبت به گذشته افزایش یافت.
حکمتیار با شعار صلح برگشت؛ اما کوچکترین کمکی به پروسۀ صلح در افغانستان نکرد. برعکس برخی از فرماندهان حزب از زندان رها شدند و به شبهنظامیانی مبدل گشتند که در اختطاف و قتلهای مشکوک و هدفمند دخیل پنداشته میشوند.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|