انورالحق احدی در غرب تحصیل کرده و رییس حزب افغانملت است. وزیر مالیه و تجارت دولت حامد کرزی بوده و از سران پشتونهای افغانستان محسوب میشود. در انتخابات 2014 از اشرفغنی رییسجمهوری افغانستان حمایت کرد، اما پس از چندی با غنی دَر افتید. او اخیراً با جمعی از نمایندهگان مجلس جبهۀ نوین ملی افغانستان را بر ضد دولت اشرف غنی ایجاد کرده است. احدی معتقد است که رهبران کنونی حکومتداری بلد نیستند و افغانستان را به بحران بردند. برای بررسی وضعیت کشور "افغانستان.رو" با او مصاحبه کرده است.
افغانستان.رو: جناب دکتر احدی، سپاس از اینکه زمینۀ این پرسوشنود را فراهم کردید. افغانستان بار دیگر در آستانۀ یک بحران فراگیر قرار گرفته است. تحلیل شما به عنوان یک مقام بلندپایۀ دولت پیشین و یک فعال سیاسی، از وضعیت کنونی کشور چیست؟ افغانستان به کجا میرود؟
وضعیت فعلی افغانستان را خوب نمیبینم. از لحاظ نظامی جنگ در کل کشور جریان دارد. دربارۀ صلح، نه نشست چهارجانبه امیدوارم کننده است و نه هم گفتوگوهای قطر. متأسفانه جنگ در کل کشور دوام خواهد کرد و زندگی مردم را بیشتر از پیش متأثر خواهد ساخت. جنگ در فصل بهار و تابستان تشدید میشود. امید ما این است که حکومت مرکزی بتواند مقاومت کند. اگر حکومت مقاومت بتواند، ممکن پس از شش هفت ماه طرف مقابل پی ببرد که برنامۀ نظامی نتیجه نمیدهد و راه حل سیاسی را پیش نمایند و به صلح تن دهند.
حالت اقتصادی کشور هم وخیم است. در سال گذشته رشد اقتصادی ما منفی بود. بیکاری 15 درصد بلند رفت و پول افغانی 21 فیصد در برابر دالر تنزل کرد و در مجموع، وضعیت اقتصادی فوقالعاده وخیم است. فرار مردم به شکل بیسابقهیی افزایش یافته و سرمایهگذارها هم حاضر نیستند، سرمایهگذاری کنند.
وضعیت حکومتداری هم خراب است. مردم به این حکومت اعتمادی ندارند. تعیینات بر اساس لیاقت و شایستهگی نیست. فساد اداری فوقالعاده زیاد شده است. اگر پیشتر حالت عمومی کشور، «شبه بحران» بود، حالا «بحرانی» است. من راهحلی در شرایط نظامی ندارم. راه حل به دست طالبان است و بر میگردد به اینکه چقدر آنها به صلح متمایل میباشند. اما اگر حکومت مدیریت خوب داشته باشد، وضعیت اقتصادی و حکومتداری بهتر خواهد شد. اما من امیدوار نیستم که حکومت «دوسره»ی کنونی چنین کاری کرده بتواند. به همین دلیل، من خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شدهام که در نتیجۀ آن، حکومتی دارای یک رییس جمهور به وجود آید و اقتصاد و حکومتداری افغانستان را درست کند.
افغانستان.رو: جناب دکتر، نسبت به نتیجۀ مذاکرات چهارجانبه و گفتوگوهای قطر ابراز ناامیدی کردید. شما در نشست اخیر قطر حضور داشتید؛ چه چیزی سبب شده که از ادامۀ این گفتوگوها نا امید شوید؟ طالبان چه میخواهند؟
طالبان در قطر کدام پلان صلح را مطرح نکردند. چند ماه پیش در قطر نشست داشتیم و آنها سه خواست داشتند: خروج نیروهای بینالمللی؛ ایجاد حکومت مؤقت و تجدیدنظر در مواد قانون اساسی. در پهلوی آن، خواستار آزادی زندانیانشان از گوانتانامو و به رسمیتشناختن دفترشان در قطر بودند که در پی آن بتواننند آزادانه به هر طرف سفر کنند. اما نگفتند که در مقابل آنها چه کاری را انجام میدهند. در بحث چند روز پیش هم، خواستهای سابقشان را تکرار کردند. آنها نگفتند که آمادۀ آتشبس و پذیرش سیستم دموکراتیک هستند و یا خیر. طالبان که مشخص بود صلاحیت تصمیمگیری نداشتند، بل حتا صلاحیت بحث را هم نداشتند. به همین دلیل، من باور ندارم که یا از راه پاکستان و یا هم قطر، به صلح برسیم. احتمال شدت جنگ به مراتب بیشتر از رسیدن به صلح است.
افغانستان.رو: گفته میشود یکی از پیشرطهای طالبان در مذاکرات صلح، بحث واگذاری ولایت استراتژیک هلمند به این گروه بوده است. به دنبال این مسأله، نیروهای امنیتی افغانستان شماری از ولسوالی هلمند را ترک کرده و صحنه را به طالبان واگذار کردند. به نظر میرسد مناطقی از افغانستان به طالبان واگذار میشود، شما در این زمینه چه اطلاعاتی دارید؟
من منطق این کار را نمیفهمم. اگر دولت هلمند را به طالبان واگذار میکند، در مقابل طالبان چه کاری را انجام میدهند؟ امکان دارد که قوت نظامی دولت ضعیف بوده و ثواب دیدند که بخشهایی از هلمند را به طالبان رها کنند. اگر این وضعیت در مناطق دیگر ادامه یابد، هم سلطۀ حکومت ضعیف میشود و هم ما شاهد دو حکومت در افغانستان خواهیم بود که در یک بخش آن طالب و در بخش دیگر حکومت حاکمیت خواهد داشت. این یک شکست بسیار کلان به حکومت مرکزی است. متأسفانه حکومت در هیچ مسألهیی به مردم وضاحت نمیدهد و فقط صحبت از سکوت استراتژیک میکند که در یک جامعۀ دموکرات این یک بازی بسیار خراب است.
تلاشهایی جریان دارد که طالبان را به عنوان یک جریان سیاسی وارد قدرت سازند. این درحالی است که گروههای مجاهدین پیشین با سیاسیسازی طالبان مخالف هستند. شما چه فکر میکنید، طالبان شانسی برای واردشدن به نظام و تبدیلشدن به یک جریان سیاسی دارند؟
طالبان نمیخواهند با حکومت موجود یکجا شوند. آنها خواستار حکومت مؤقت استند. حتا خودشان گفتهاند که حتا ما حاضر هستیم که در حکومت مؤقت نباشیم و افراد بیطرف برای مدتی آن را رهبری کنند. اما احتمال دارد طالبان موقفشان را تغییر بدهند و یا شاید آنچه را ما از آنها شنیدیم، موقف واقعیشان نباشد. به هر حال، احتمال ایجاد یک نظام مشترک را میان حکومت فعلی و طالبان قوی نمیبینم.
افغانستان.رو: شما اخیراً با اعلام جبهۀ اپوزیسیون دولت افغانستان، خواستار ایجاد حکومت مؤقت و برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری شدید. طرح شما برای عبور از بحران کنونی چیست؟
بیرون رفت از بحران کنونی بیشتر به طالبان مرتبط است. اگر آنها به چند اصل قانون اساسی احترام بگذارند، من شخصاً حاضر میباشم که قدرت به طالبان تقسیم شود. البته در کوتاه مدت، نه طویلالمدت. در طویلالمدت، ما سیستم انتخابات را داریم که تعیین میکند چه کسی رهبری حکومت را به دست داشته باشد.
ما پیشنهاد کردیم که یک انتخابات زودهنگام برگزار گردد. چون حکومت کنونی مشروعیت که ندارد متأسفانه کفایت کاریشان هم بسیار پایین است و صادق هم نیستند. باید برای مردم موقع داده شود که حکومت مورد اعتمادشان را تعیین کنند. نباید سه سال دیگر برای انتخابات انتظار بکشیم. انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری باید همزمان برگزار گردد. در آن صورت مشروعیت ایجاد میشود و امید میرود که نظام بعدی کفایت هم داشته باشد. در آن صورت ما به تغییر قانون اساسی هم ضرورت نمیداشته باشیم و حرکت ما هم در چوکات قانون اساسی میباشد.
افغانستان.رو: شما موافق واردشدن طالبان به نظام هستید. اما برعکس گروههای مجاهدین و مقاومت که سالها برضد طالبان جنگیدهاند، حتا به گفتوگوهای صلح باور ندارند و بحث واردساختن آنان به قدرت را کاملاً منتفی میدانند. این مسأله رویارویی تازهیی را به وجود نخواهد آورد؟
این دیدگاه گروههای مجاهدین است. اگر طالبان حاضر به مذاکره نباشند، ما هم قرار نیست به پیوستن آنها به قدرت اصرار کنیم. اگر آنها خواستار صلح باشند، عاقلانه نخواهد بود که ما آن را رد کنیم. درد جنگ به کسانی که در داخل افغانستان هستند، میرسد. اگر به جنگ مسأله حل میشد در چهارده سال گذشته میشد. ما با طرف به خاطری صلح میکنیم که جنگ برای ما بسیار ضرر اقتصادی، جانی و مالی وارد کرده است. اگر امکان صلح باشد، ما حاضر هستیم و در غیر آن مجبوریم که به جنگ دوام بدهیم و از کشور خود دفاع کنیم.
آقای دکتر، رهبران حکومت کنونی را ضعیف و ناتوان خواندید و گفتید که آنها به افغانستان صادق نیستند. چرا؟
اینها با ملت صادق نبودند و نیستند. وعدههایی به ملت دادند که هیچ کدام آن را به جا ساخته نتوانستند. همچنان، وعدههایی به متحدین خود داده بودند که بر آورده ساخته نتوانستند. فعلاً فساد افزایش یافته و وضع حکومتداری بدتر از گذشته شده است.
افغانستان.رو: آقای احدی، اما شما خود یکی از حامیان رییسجمهور کنونی بودید و در انتخابات ریاست جمهوری نقش داشتید.
بلی همین طور است. من در آغاز فکر میکردم شاید اینها بتوانند اصلاحاتی را به وجود بیاورند. در آن زمان حکومت آقای کرزی جریان داشت. حکومت کرزی در آغاز خوب بود، اما پسان مشکل پیدا کرد. امید ما این بود که این مشکلات را رفع کنند و ما دوباره به طرف اصلاحات برویم و اقتصاد و حکومت بهتر داشته باشیم. اما پس از یکونیم سال حالا میبینیم که وضعیت در تمامی زمینهها بحرانی شده است.
افغانستان.رو: در مورد مبارزه با تروریسم در افغانستان یک اجماع جهانی وجود داشت. کشورهای منطقه و غربی همه یکپارچه بر مبارزه علیه گروههای مخالف مسلح دولت افغانستان تأکید میکردند. اما در ماههای اخیر اختلاف نظرهایی در قضیۀ افغانستان میان کشورهای بزررگ دنیا به وجود آمده است. همین چند روز پیش رسانههای غربی از احتمال قطع همکاری روسیه با امریکا در قضیۀ افغانستان خبر دادند. به نظر شما این اختلاف نظرها از کجا ناشی میشود؟
در سالهای اخیر، روابط روسیه و امریکا خوب نبوده است. همین اکنون در سوریه این دو کشور در دو طرف متضادِ نزاع قرار دارند. در اکراین هم قضیه همینگونه است. طبیعاً این بالای قضیۀ افغانستان هم تأثیر میگذارد. کاش جامعۀ بینالمللی و حکومت افغانستان در جنگ با تروریسم و افراطگرایی موقف واحدی میداشتند و صادق میبودند. حکومتهای منطقه هم همین طور.
من هم این خبر را خواندم که روسیه گفته دیگر نمیخواهد با امریکا همکاری کند؛ اما من نمیدانم که قطع همکاری مسکو شامل چه چیزهایی خواهد بود. مواد هوایی و تدارکاتی امریکا از راه روسیه و قزاقستان به افغانستان میآمد، نمیدانم که روی این پروسه چه تأثیری خواهد کرد. به هر حال، این خبر خوبی برای افغانستان نیست.
افغانستان.رو: ظاهراً کشورهای قدرتمند منطقه از مذاکرات صلحِ افغانستان به دور ماندهاند. این کشورها در نتیجهبخشساختن مذاکرات چه نقشی میتواننند داشته باشند؟
به هر اندازهییکه اجماع کلانتر باشد، نتیجه و پیامدش مثبت است. ولی شمار زیاد مشارکتکننده در این پروسه، رسیدن به اجماع را مشکل میسازد. همین چهار کشور (امریکا، چین، افغانستان و پاکستان) هم تا اکنون به نتیجه نرسیدهاند، چه رسد به اینکه ما کشورهای دیگر را شریک این پروسه سازیم. اگر این چهار کشور به توافق برسند، در آن صورت نتیجه را میتوان شریک ساخت.
مشکل افغانستان بسیار کلان شده است و ما به یک کنفرانس کلان بینالمللی برای حل این مشکل بزرگ ضرورت داریم.
افغانستان.رو: افغانستان با جنگ تمامعیار و طاقتفرسا مواجه شده است. ریشههای اصلی این بحران چیست؟
بخش عمدۀ بحران، زادۀ اختلاف مخالفان مسلح از جمله طالبان با دولت است. در این اختلافات برخی کشورهای منطقه دست دارند. در این زمینه، نیازمند یک اجماع منطقهیی هستیم.
یک قسمت دیگر بحران، مربوط به مدیریت خراب زمامداران ماست. چونکه کشورهای منطقه در مدیریت خراب و حکومتداری بد زمامداران ما دست ندارند. شاید در این بحران دونرها (تمویلکنندهگان) هم دست داشته باشند؛ اما ریشۀ اصلی ناتوانی زمامداران است. مسوول اصلی بحران، حکومت موجود است و حکومت پیشین را هم تا اندازهیی مقصر میدانم.
در قسمت اقتصاد، بخش عمدۀ مشکل مربوط به جنگ و ناامنی است و یک بخشی مربوط ضعف مدیریت اقتصادی که این هم به خودما مربوط است.
صلح ما به دیگران مربوط است. اما در عرصۀ حکومتداری و اقتصاد خود ما مسوول هستیم. در مجموع، وضع ممکلکت بسیار نگرانکننده است و به طرف سقوط روان است.
افغانستان.رو: در شرایطیکه پروسۀ صلح با طالبان جریان دارد، فرماندهان طالبان دستهدسته به گونۀ پنهانی به گروه داعش میپیوندند. همین چند روز پیش یکی از فرماندهان طالبان با 600 سربازش در فاریاب به داعش پیوست. نگرانیهایی وجود دارد که برخی کشورها میخواهند طالبان را وارد پروسۀ سیاسی سازند و جبهۀ طالب را به داعش تسلیم نمایند. شما در این خصوص چه باوری دارید؟
من در این زمینه آگاهی زیادی ندارم. اما اگر 50 درصد جنگجویان طالب هم از جنگ دست بردارند، شدت جنگ کم میشود و کمک میکند که ما به طرف صلح حرکت کنیم.
به عقیدۀ من داعش بسیار یک پدیدۀ خطرناک است. اما به هیچ صورت باورم نمیشود که این گروه مورد قبول مردم افغانستان واقع شود. فعلاً بزرگترین مشکل ما جنگ با طالب است که خدا کند به صلح منجر شود.
افغانستان.رو: سازمانهای منطقهیی از جمله شانگهای و امنیت جمعی، چه کمک و همکارییی میتوانند در حل بحران افغانستان داشته باشند؟ آیا ارادهیی در حکومت پیشین و کنونی افغانستان برای کسب حمایت این سازمانها وجود داشته و دارد؟
افغانستان در سازمان شانگهای ناظر است. من فکر نمیکنم که کنفرانس شانگهای در موضوعات افغانستان بسیار دخیل باشد. کشورهای چین و روسیه به عنوان اعضای برجستۀ شانگهای میتواننند به شکل فردی در افغانستان نقش بازی کنند. باورم نمیآید که نقشی را تا حالا بازی کرده باشند و یا بتوانند در آینده چنین نقشی داشته باشند. فکر میکنم کشورهای منطقه به صورت مستقیم نقش برجستهیی در دوام و ختم بحران دارند.
افغانستان.رو: چگونه نقشی در دوام بحران دارند و از چه طریقی میتوانند در ختم بحران نقش داشته باشند؟
در دوام بحران به این خاطر نقش دارند که برخی از این کشورها به جناحهاییکه در جنگ شامل هستند، کمک میکنند. اگر آنها کمکهای شان را به گروههای جنگجو کم کنند و به عوض حکومت مرکزی را حمایت کنند، در آن صورت من فکر میکنم شانس پیروزی حکومت مرکزی و تأمین صلح بیشتر میشود. اما برعکس، اگر این کشورها به دنبال گروههای نو باشند و آنها را ابزاری برای سیاست خارجیشان در افغانستان قرار بدهند، در آن صورت بحران شدیدتر میگردد.
افغانستان.رو: فکر میکنید که پاکستان برای تأمین صلح در افغانستان آمادۀ کمک و همکاری شده باشد و طالبان را متقاعد به پیوستن به مذاکرات صلح بسازد؟
فعلاً من علایمی را نمیبینم که در نتیجۀ آن این کشور متقاعد به صلح در افغانستان شده باشد و فشار لازم را بر طالبان وارد کرده باشد. از قراین چنین بر نمیآید.
افغانستان.رو: فرضاً اگر چنین ارادهیی در اسلامآباد وجود داشته باشد. آیا این کشور نفود لازم بر تمام جوانب طالبان دارد تا دست آنها را از ادامۀ جنگ کوتاه سازد؟
همه چنین فکر میکنند که پاکستان این نفوذ را دارد. حکومت اشرف غنی هم به همین فکر بود که پاکستان قادر به این کار است. به همین خاطر، خواستند نخست با پاکستان صلح کنند و صلح را از این طریق در افغانستان به وجود آورند. ولی فعلاً پیشرفتی در این ساحه نشده است.
دو باور در این خصوص وجود دارد: یا اینکه پاکستان بر طالبان به اندازۀ کافی نفوذ ندارد و یا اینکه از نفوذ خویش استفاده نمیکند. باور من این است که پاکستان بر طالبان نفوذ زیاد دارد. ممکن صد درصد نفوذ نداشته باشد، چونکه در سالهای اخیر منابع اقتصادی طالبان از داخل تأمین میشود و برخی کشورهای دیگر هم آنان را تمویل میکند. از همین خاطر، استقلال آنها بیشتر شده است. ولی پاکستان نفوذ قابل ملاحظهیی بر طالبان دارد. اگر از آن استفاده کنند، ممکن رغبت طالبان به صلح بیشتر شود.
افغانستان.رو: با تشدید بحران، نیروهای خارجی بار دیگر بر حضورشان در افغانستان افزودند. این درحالی است که حضور نیروهای خارجی در چندسال اخیر، مؤثر واقع نشده است. آیا فکر میکنید که نیروهای تازۀ خارجی بتوانند جنگ را در افغانستان مهار بسازند؟
حضور دوبارۀ نیروهای خارجی در برخی مناطق از جمله ولایت هلمند به هدف جلوگیری از سقوط این مناطق بوده است. چون خطر سقوط هلمند وجود داشت. نیروهای خارجی میتوانند مانع سقوط ولایات شوند؛ اما من مطمین نیستم که آنها قادر به ختم جنگ و وادارساختن طالبان به صلح شوند. در کوتاهمدت حضور خارجیها احتمالاً موثر است، اما در درازمدت خیر. اگر طالبان و دولت نتوانند پیشترفی در جنگ داشته باشند، بن بستی به وجود خواهد آمد که منجر به شروع مذاکرات خواهد گردید. چون اگر یک طرف فکر کند که از راه نظامی میتواند پیروز شود، مذاکرات نتیجه نخواهد داد.
افغانستان.رو: آیا حضور دوبارۀ کشورهای خارجی، حساسیت کشورهای منطقه را بر می نمیانگیزد؟
ممکن ببخشد. اما بر حکومت افغانستان چه بدییی دارد؟ بدون کمک خارجی ولایات سقوط خواهد کرد که این برای حکومت خوب نیست.
افغانستان.رو: جناب دکتر، برخیها تشکیل حکومت مؤقت را به معنای برگشت به چهارده سال پیش عنوان میکنند. درحالیکه شما خواهان تشکیل آن هستید. در این باره چه فکر میکنید؟
من خواستار حکومت مؤقت نیستم. بلکه خواستار برگزاری انتخابات زودهنگام شدهام. در صورت تشکیل حکومت مؤقت، قانون اساسی به حالت تعلیق قرار خواهد گرفت که من نمیخواهم. اما حالت فعلی به مراتب بدتر از چهارده سال پیش است.
افغانستان.رو: آیا دوسره بودن دولت، عامل بحران است؟
این فکتور عمدۀ بحران است. اما خود شخصیتها (غنی و عبدالله) در این بحران نقش دارند. این دو باهم جور نیستند و مشکل دارند. اگر یکی از آنها هم در رأس دولت میبودند، بازهم کاری نمیتوانستند. چون هردو استعداد مدیریتی ندارند.
افغانستان.رو: یکی از جنجالهای غنی و عبدالله بحث تغییر قانون اساسی است. یکی خواستار حفظ نظام ریاستی کنونی و دیگری خواستار تشکیل نظام غیرمتمرکز است. این جنجال به کجا میکشد؟
من طرفدار نظام ریاستی کنونی هستم و مخالف تغییر قانون اساسی میباشم؛ اما با نظام پارلمانی هم مخالف نیستم. عدم تمرکز و یا گریز از مرکز، مشکلات دیگری را به وجود میآورد. غیرمتمرکزسازی نظام ممکن است سبب تجزیۀ افغانستان شود.
افغانستان.رو: در رابطه به رابطۀ افغانستان و روسیه. آیا روسیه به عنوان یکی از قدرتهای منطقه میتواند در حل بنبست کنونی در افغانستان نقش ایفا کند؟
من طرفدار هماهنگی در کمکهای بینالمللی به افغانستان استم. مثلاً روسیه گفته که به دولت مرکزی افغانستان جنگ افزار میدهد. در زمینههای دیگر هم روسیه میتواند کابل را کمک کند. اما کمک روسیه باید در یک تفاهم کلان صورت گیرد. طوری نشود که کمک مسکو باعث خرابی روابط ما با کشورهای دیگر شود. ما خواستار فصل جدید روابط با روسیه استیم. آنهم با حفظ استقلال دو طرف و احترام متقابل به حاکمیت ملی دو کشور. روسیه باید حکومت مرکزی افغانستان را حمایت کند. البته این همکاری باید با تفاهم باشد.