|
مصاحبه/ |
محمد جواد صالحی: دیپلوماسی منطقهیی افغانستان کارایی نداشته است
/4.4.2017
اشاره: دکتر محمد جواد صالحی در ولایت غزنی افغانستان متولد شده است. دروس ابتدایی را در داخل این کشور و لیسانس، فوقلیسانس و دکترای خویش را در رشتۀ علوم سیاسی از تهران به دست آورده است. آقای صالحی، سالها در دانشگاههای افغانستان تدریس کرده و اکنون رییس یکی از دانشگاههای خصوصی در کابل است. او کتابهای متعددی را در زمینههای دولتداری، دموکراسی، حقوق بشر، انتخابات و... تألیف کرده است. دکتر صالحی در مصاحبۀ اختصاصی با "افغانستان.رو" در خصوص مسایل مهم منطقهیی صحبت کرده است. او بر اجماع داخلی در افغانستان تأکید میورزد و همچنان سیاست منطقهیی دولت افغانستان را نقد میکند. او باور دارد که روسها تلاش دارند از تجربۀ سوریه در افغانستان استفاده کنند. شرح مصاحبه را در زیر میخوانید:
افغانستان.رو: سیاست حکومت وحدت ملی افغانستان را در برابر کشورهای منطقه در دو ونیم سال گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
حکومت وحدت ملی در دو و نیم سال گذشته اقدامات زیادی را در سیاست منطقهیی خویش انجام داده است. برای اولینبار توجه چین را به مسایل افغانستان جلب کرد و توانست کمکهای زیادی را از پکن به دست آورد. این درحالی بود که در سالهای گذشته چین اعتنای زیادی به مسایل افغانستان نداشت. به همین ترتیب، تلاش صورت گرفت که توجه کشورهای ترکمنستان، ازبکستان، تاجکستان و حمایت این کشورها را از افغانستان جلب کند.
در یک سال اول نیز تلاش پیگیر صورت گرفت تا توجه پاکستان را به صلح افغانستان جلب نمایند. کوشش گردید تا پاکستان قانع شود و طالبان را با دولت افغانستان بنشاند و از صلح و ثبات در افغانستان پشتیبانی کند. تنها به ایران بیاعتنایی صورت گرفت. در سال اول به روابط با تهران توجهی نشد.
با گذشت یک سال حکومت افغانستان از پاکستان مأیوس شد و سیاست خویش را در قبال اسلامآباد 180 درجه تغییر داد و به جای این کشور مناسبات خویش را با هند، روسیه و ایران نزدیک کرد.
دولت افغانستان توانست در سال نخست توجه امریکاییها و اروپاییها را به خود جلب کند. حکومت وحدت ملی امروز مناسبات خوبی با هند دارد؛ با چین و ترکمنستان هم به گونۀ نسبی مناسبات کابل خوب میباشد. به گونۀ نسبی با ایران هم روابط بهتر شده است.
اما افغانستان امروز سردترین مناسبات را با دولت پاکستان دارد. کابل دیگر از پاکستان مأیوس شده است. افغانستان نتوانست توجه پاکستان را جلب کند و به این کشور تفهمیم کند که صلح و ثبات به نفع هر دو کشور میباشد.
واقعیت این است که مشکلات افغانستان ریشۀ داخلی دارد. گروههای سیاسی توانایی رسیدن به یک اجماع درونی را ندارند تا بتوانند مسایل را در بین خودشان حل و فصل کنند. پاکستان با توجه به مرزهای طولانی و شبکۀ ارتباطی وسیعیکه در داخل افغانستان و داخل خودش دارد، در عبور از وضعیت کنونی نقش اساسی را میتواند ایفا کند. اما دولت افغانستان نتوانسته است توجه پاکستان را برای تأمین صلح و ثبات جلب کند.
افغانستان.رو: برخی پژوهشگران معتقد هستند که به دلیل ضعف در دستگاه دیپلوماسی افغانستان، کشورهای منطقه متمایل به تماس و گفتگو با شورشیان مسلح مخالفان دولت افغانستان هستند. به باور شما ضعف دستگاه دیپلوماسی افغانستان عامل تماس کشورهای تأثیرگذار منطقه با طالبان و دیگر گروههای شورشی است و یا عوامل دیگر در پشت پرده وجود دارد؟
بخشی از قضیه به ضعف دولت افغانستان بر میگردد. در زمان زعامت حامد کرزی دولت افغانستان ارتباط نزدیکی با ایران داشت، با روسیه هم مناسباتاش بد نبود، با هند هم مناسبات نزدیکی داشت. اما در اوایل حکومت وحدت ملی، ذهنیت عمومی این بود که تمام تلاش رهبران جدید متمرکز به جلب توجه امریکاییها، اروپاییها و پاکستانیهاست. در آغاز نسبت به کشورهای روسیه، ایران و هند بیتوجهی صورت گرفت. پس از آنکه از پاکستان مأیوس شد، مناسبات خود را با هند گسترش داد. اما توجه زیادی به دولت ایران صورت نگرفت. دولت ایران با کمک روسیه یک اتحاد نسبتاً جدیدی را در منطقه ساختند. با وجود اینکه چینیها تمایلاتی به همکاری با دولت افغانستان داشتند، اما پاکستان چین را متقاعد ساخت تا در اتحاد منطقهیی حضور یابد و به همین دلیل در کنفرانس مسکو اشتراک ورزید؛ در کنفرانسیکه دولت افغانستان هم به آن دعوت نگردید. بنابراین، یک بخش مسوولیت به دولت افغانستان بر میگردد. دولت متوجه عواقب کارهایش نبود.
اما نکتۀ اساسی این است که راهنمای کشورها منافعشان میباشد. وقتیکه کشورها منافع خویش را تشخیص دهند، از هر گروهی حمایت خواهند کرد.
در شرایطیکه امروز به سر میبریم، علیرغم اینکه افقهای جدیدی باز شده است؛ اما دولت افغانستان ارتباط دوستانه و صمیمانهییکه انتظار برده میشود را با کشورهای منطقه و همسایه ندارد. برای گسترش همکاریهای منطقه داشتن روابط حسنه با کشورهای منطقه و همسایه ضروری است.
مناسبات افغانستان با پاکستان در بدترین حالت ممکن رسیده است. با ایران وضع میانه است. حتا ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان ارتباط بسیار نزدیک با افغانستان ندارند. این نشاندهندۀ این است که دیپلوماسی منطقهیی افغانستان کارایی لازم را نداشته است.
افغانستان.رو: اشاره کردید که مقامات افغانستان به کشورهای اروپایی و امریکا تکیه کردند. آیا کشورهای غربی به تنهایی میتوانند صلح و ثبات را در افغانستان برگردانند؟
دولت افغانستان اولویتها و نیازهای فوری داشت. ظاهراً تنها کشورهای غربی بودند که این اولویتها را میتوانستند برآورده و تأمین سازند. به همین دلیل، کابل در صدر برنامههای خویش کسب حمایت غربیها را قرار داد. به باور من این یک ابتکار درست و گام مثبتی بود که برداشته شد. امریکاییها، اروپاییها و خود دولت افغانستان اهمیت جلب همکاریهای منطقهیی را درک میکنند. بدون همکاری منطقهیی دولت افغانستان کار به جایی نخواهد برد. نتیجۀ سیاستهای یکجانبه دولت این بوده است که امروز نه پاکستان با افغانستان نزدیک است و نه ایران آن روابط گذشته را دارد. حتا ترکمنستان و چین که برای اولینبار بسیار توجه جدی به مسایل افغانستان کردند و کمکهای آنان بسیار با خوشبینی هم روبرو شد، بعداً پاکستانیها آنها را قانع ساختند که اتش اولیهییکه ایجاد شده بود را سرد سازند. هرچند چین بیمیل به تماس و ارتباط با افغانستان نیست، اما هرگز تماس و ارتباط پکن با کابل بدون درنظرداشت خاطر پاکستان صورت نخواهد گرفت.
در بخش همکاریهای منطقهیی دولت افغانستان مشکلات بسیار زیادی دارد. دلیل اصلی این است که سیاست خارجی در افغانستان توسط یک و یا دو شخص اداره میشود. تصمیمات بیشتر بر بنیاد دیدگاههای شخصی افراد صورت میگیرد. شخص رییسجمهور و دو و یا سه نفر از شورای امنیت که از نزدیکان او میباشند، در عرصۀ سیاست خارجی تصمیم میگیرند. بقیۀ ارگانهای افغانستان از جمله وزارت خارجه به خصوص دیپلوماتهای کشور در سیاست خارجی افغانستان نقشی ندارد. حد اقلِ توجه به دیدگاههای آنها صورت نمیگیرد. طبعاً این دیدگاهها مرحلۀ آزمایش و خطا را میپیماید و در بعضی جاها ممکن نتیجۀ خوب داشته باشد؛ اما در برخی زمینهها احتمالاً مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد که کرده است.
افغانستان.رو: کشورهای منطقه در پی کشانیدن طالبان به میز مذاکرات صلح هستند. پیشتر شاهد نشستهایی در سطح منطقه بودهایم. کشورهای تأثیرگذار منطقه برای مهار بحران و کشانیدن پای مخالفان مسلح به میز مذاکرات صلح چه نقشی را میتوانند ایفا کنند؟
کشورهای منطقه در این زمینه نقش بسیار مهمی دارند. همین حالا پاکستان طالبان را آموزش میدهند، پناه میدهند و برای آنان سلاح و مهمات میدهد، زخمیهای طالبان را مداوا میکنند، شبکهیی برای حمایت مالی و جانی آنها درست میکنند؛ صرف اگر این حمایتها صورت نگیرد، خیلی از مشکلات افغانستان حل خواهد شد. به همین ترتیب، ایران هم میتواند نقش موثری ایفا کند و کشورهای آسیای مرکزی هم. اما برخی کشورهای منطقه به ویژه پاکستان منافع خویش را در حمایت از یک گروه خاص میبیند، نه در حمایت از دولت افغانستان.
جنگ افغانستان تنها ریشۀ داخلی ندارد. درست است که یک بخش جنجالها و تنشها ناشی از مشکلات مقامات حکومتی و بازیگران داخلی است؛ اما بازیگران سیاسی در داخل افغانستان بدون حمایت سیاسی از جانب کشورهای همسایه و جهان نمیتوانند به بازی خود ادامه دهند. آنها بدون حمایت خارجی، جرأت، اعتماد و توانایی لازم را برای اقدامات مغایر صلح و ثبات انجام داده نمیتوانند. این اقدامات در حمایت، پشتیبانی و دلگرمی کشورهای همسایه صورت میگیرد. حامیان کشورهای همسایه در بالاترین ردههای حکومتی نفوذ کردهاند و امتیازات کلانی را به دست میآورند. آنها همچنان در راستای منافع کشورهای بیگانه عمل میکنند.
منتظر نشستن به منظور اینکه کشورهای بیرونی برای ما صلح و ثبات بیاورند، توهمی بیش نیست. تا زمانیکه در داخل منسجم نباشیم و هر کس منافع شخصی و گروهی خویش را بر منافع ملی ترجیح دهد، مجبور است به بیرونیها اتکا کند و زیر چتر حمایت خارجی به تخریب کشور و اقدامات مغایر با صلح و ثبات افغانستان متوسل شود تا این جنگ و مصیبت ادامه پیدا کند.
اگر مقامات افغانستان در پی صلح و ثبات باشند، نخست باید به اجماع داخلی برسند. اگر مشکل در داخل حل شود، جلو مداخلات خارجی گرفته خواهد شد. اما تا زمانیکه ما از درون پاشیده باشیم کشورهای همسایه و جهان هیچ تمایلی به ختم جنگ و تأمین صلح و ثبات نخواهند داشت.
افغانستان.رو: بر اساس آخرین گزارشها دولت پاکستان اخیراً فرماندهان طالبان را فراخوانده و به آنها دربارۀ پیوستن به مذاکرات صلح گوشزد کرده است. به باور شما این بار این مذاکرات به نتیجهیی منجر خواهد شد؟
من فکر نمیکنم پاکستان صداقت لازم را در این پروسه داشته باشد. پاکستانیها تحت فشارهای بینالمللی به ویژه کنگره، سنا و مقامات دولتی امریکا یکسلسله اقدامات نمایشی را در راستای مذاکرات صلح انجام میدهند. درحالی که نیاز نیست پاکستانیها طالبان را جمع کنند و به آنها نصیحت کنند که به پروسۀ صلح بپیوندند. کافی است به آنها اخطار بدهد که اگر به پروسۀ صلح با دولت افغانستان نپیوندید، پایگاههای شما را جمع میکنیم. ما زندگی در مهاجرت را دیدهایم؛ لحظه لحظۀ زندگی یک مهاجر تحت کنترل دولتی است که در آنجا مهاجر به سر میبرد. به خصوص اینکه رهبران طالبان شناخته شده هستند و پاکستانیها ارتباط و روابط آنها را میدانند و منابع درامد آنها هم شناخته شده است. اگر دولت پاکستان بخواهد در کمترین فرصت اقدامات زیادی را انجام داده میتواند؛ اما پاکستان فکر میکند که حکومت وحدت ملی افغانستان دوام نمیآورد. به ویژه پس از آنکه بحث خروج نیروهای خارجی بسیار جدی مطرح گردید. اسلامآباد فکر میکند که در درازمدت به سودش است که از طالبان حمایت و پشتیبانی کند. حالا در برابر دولت افغانستان یک راه قرار دارد و آن اینکه اجماع داخلی را به وجود آورد و به همه نشان دهد که توانایی حفظ و تداوم خویش را دارد و هیچ کسی قادر نیست به زور نظام را سقوط دهد. تا هنگامیکه امید طالبان به نا امیدی تبدیل نشود، کشورهای حامی آنها به ویژه پاکستان به آنان پشت نخواهد کرد. چه رسد به اینکه آنها را به پروسۀ صلح و مذاکره تشویق کند.
مشکل اصلی از دولت افغانستان است. دولت کنونی باثبات، قوی و پایدار نیست. امید وجود ندارد که دولت افغانستان بتواند بدون اتکا به خارجیها یک روز تداوم پیدا کند. در کل، آنچه تا کنون اسلام آباد انجام داده است برای نمایش و فریب جامعه جهانی بوده است.
افغانستان.رو: قرار است در پیوند به پروسۀ صلح افغانستان نشستی با حضور کشورهای منطقه و جهان در مسکو برگزار شود. انتظارات و توقعات شما از این نشست چیست؟
روسیه در تلاش پیادهسازی تجربۀ سوریه در افغانستان است. روسیه در سوریه یک اجماع جهانی را برای سرکوب داعش ایجاد کرد. روسیه در کنار فرستادن نیرو و بمباردمان هوایی در سوریه تلاش ورزید مخالفان معتدل رژیم بشار اسد را به میز مذکراه بکشاند و یک دولت ائتلافی را در دمشق شکل دهد که مورد اعتماد خودش باشد.
حالا، روسیه عین تجربه را میخواهد در افغانستان پیاده کند. یعنی جنگ با داعش را ادامه بدهد و در عین حال، طالبان را به عنوان یک گروه معتدل وارد مذاکرات صلح سازد و یک دولت ائتلافی تشکیل بدهد.
اما واقعیت این است که طالبان تاهنگامیکه متقاعد نشوند که پیروزی بر دولت کنونی افغانستان از طریق جنگ امکانپذیر نیست، حاضر به مذاکره نخواهند شد. با این وضع، جنگ تداوم خواهد یافت. تاهنگامیکه یک توازن قدرت در میان قدرتهای جهانی به وجود نیاید، در کوتاهمدت امکان برقراری صلح در افغانستان وجود ندارد.
افغانستان.رو: تجربۀ روسها در سوریه تا چه پیمانه موفق بود؟ آیا استفاده از آن تجربه در افغانستان نتیجه خواهد داد؟
تلاشهای روسها در سوریه موفق بود. به دلیل اینکه بخشهای زیاد سوریه را از کنترل داعش خارج ساخت و حداقل مخالفان دولت را وادار ساخت که به مذاکرات تن دهند. مخالفان مسلح سوری مجبور هستند که در میز مذاکرات به توافق برسند، هرچند با تأخیر.
اما در افغانستان شاید قضیه طور دیگری باشد. حمایتهای منطقهیی از طالبان آنها را برای ساقطکردن دولت افغانستان امیدوارتر میسازد و همچنان برای تداوم جنگ تشویق میگردند. این درحالی است که طالبان با دیگر گروههای تروریستی از جمله داعش تفاوت زیادی ندارند. فقط تاکتیکهای طالبان و داعش متفاوت است؛ اما بینش آنها واحد است. هرچند در عمل تفاوتهایی وجود دارد. طالبان نسبت به داعش واقعبینتر هستند. داعش چون جدیداً وارد عرصۀ جنگ شده است، بنابراین بسیار خشن و تندروانهتر عمل میکنند. اما تمامیتخواهی طالبان با تمامیتخواهی داعش و دیگر گروههای تندرو در جهان تفاوت چندانی ندارد. تلاش طالبان برای ایجاد یک حکومت و امارت اسلامی در افغانستان است.
امریکاییها از طالبان به امید اینکه با آنها کار کند و منافعشان را تأمین نماید، اشتباه بزرگی را مرتکب شدند. حالا هم کشورهاییکه از طالبان حمایت میکنند ناامید خواهند شد.
|
Afghanistan.ru |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|