|
مصاحبه/ |
فتانه اسحق گیلانی:مخالفان صلح نمیخواهند از کمک و همکاری کشورهای منطقه استفاده کنند
/16.5.2017
یادداشت: فتانه اسحق گیلانی، سیاستمدار، فعال حقوق زنان و از زنان برجستۀ افغانستان میباشد. خانم گیلانی از چند دهه بدینسو از نزدیک شاهد تحولات سیاسی کشور بوده است. او مربوط به یک خانوادۀ متنفذ مذهبی- سیاسی است و از نفوذ گستردهیی در لایههای جامعۀ افغانستان به ویژه فعالان مدنی- اجتماعی برخوردار میباشند.
خبرنگار افغانستان.رو با خانم گیلانی در پیوند به اوضاع جاری افغانستان، تلاشهای منطقهیی در راستای تأمین صلح در این کشور و برخی مسایل مهم دیگر به مصاحبه پرداخته است که شرح مصاحبه را در زیر میخوانید:
با توجه به نحوۀ حکومتداری و مدیریت رییسجمهوری افغانستان و وضعیت حاکم در کابل، آینده را چگونه میبینید؟
وقتی وضعیت افغانستان را میبینم تمام آرزوهایم به خاک برابر میشود. همه چیز رو به خرابی است و کنترل وضعیت از دست حکومت وحدت ملی رفته است. اوضاع بحرانی است. به همین دلیل ما همواره بر وحدت میان رهبران حکومت تأکید میکنیم و خواهان ارایۀ برنامههای واحد از آدرس آنها هستیم. اما آنان به این مسأله توجه ندارند و تنها به شعارهای رسانهیی اتکا مینمایند. ما فرصتهای کافی داشتیم؛ اما همه را از دست دادیم. حالا شاهد رسیدن تروریستان و انتحارکنندهگان به دروازههای ارگ ریاست جمهوری هستیم.
در بسیاری از ولایات و ولسوالیها اوضاع بحرانی است و ولسوالیها یکی پی دیگر سقوط میکنند. اعتماد مردم نسبت به نظام با گذشت هر روز از بین میرود. اگر چنین وضعیتی ادامه یابد، وضعیت از کنترل خارج میشود. متأسفانه اگر نظام از بین برود، جایش را تروریستان میگیرند. ما به دنبال از بین رفتن نظام نیستیم. باید آدمهایی در رأس قرار گیرند که به منافع افغانستان میاندیشند و دلشان به مردم میسوزد. از اوضاع پریشان هستیم. به هیچ صورت وضعیت فعلی رضایتبخش نیست.
رهبران باید صدای مردم را بشنود. شما میدانید که در شمال افغانستان چه جریان دارد. اوضاع کاملاً بحرانی است. مردم از یک منطقه به منطقۀ دیگر کوچ میکنند.
معلوم میشود که شماری از آدمها در درون نظام شریک در این بازیها (نا امنی) هستند. آدمهای ضعیف، بیکفایت، ناتوان و بیدرایت را در پستهای بسیار مهم گماریدهاند؛ مخصوصاً در بخشهای امنیتی که برای افغانستان بسیار مهم و حیاتی است. در رأس سکتور امنیتی باید آدمهای متعهد به مردم قرار گیرند. اما آدمهایی در رأس قرار گرفتند که ضعیف بودند و هستند.
شما از شراکت برخیها در حکومت در نا امنیها یاد کردید. این شراکت ناشی از ناتوانی و ضعف است و یاهم آنان برنامۀ بحران و هرج و مرج در پیش دارند؟
اینجا آدمهاییکه هیچ تعهدی به کشور ندارند، در رأس حضور دارند. یک حلقۀ مشخص همهچیز را در اختیار خود گرفتهاند. مثلاً رییسجمهوری و چند نفر از همفکران و همباورانش اختیارات کشور را به چنگ خود گرفتهاند. آنها آدمهای ضعیف هستند و به یک بارهگی آمدهاند و در رأس نهادهای مهم قرار گرفتهاند. این آدمها اصلاً به منافع افغانستان نمیاندیشند. اگر آنها تعهد میداشتند، اوضاع به اینجا نمیرسید. وضعیت اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و حتا صحی مردم بحرانی شده است. وقتی روزانه با مردم در ارتباط میشویم، متوجه میشویم که مردم روان خود را از دست دادهاند. مردم ترس دارند، ترس گرسنگی و انفجار و انتحار.
این درحالی است که این حلقه برای بقای خود کار میکنند. این حلقۀ مافیایی و سیاسی در پی تحقق منافع خودشان هستند. برای آنها مهم نیست که وضعیت کشور بدتر از این هم شود. آنها به دنبال این هستند که خودشان زنده بمانند. کمکهای جامعۀ جهانی به دست آدمهای کم ظرفی افتیده است که نمیتوانند مدیریت درست کنند، چون تعهد ندارند.
این آدمهای بادآورده چون زحمت نکشیدهاند و مبارزه نکردهاند، پروای از دست دادن فرصتها را هم ندارند. آنها به یک باره گی از بیرون آمدند، وزیر شدند و به مقامهای ارشد حکومت رسیدند. این آدمها سرمایۀ افسانهیی پیدا کردند. زندگی آنها با قبل از یازدهم سپتمبر قابل مقایسه نیست. حالا در امریکا، دوبی، ترکیه و در کابل سرمایهگذاری بسیار وسیع پیدا کردهاند. آنها از بس که برای پول و حفظ قدرتشان فکر میکنند، دچار تکلیف روانی شدهاند. برخی والیها هم فاسد هستند. چند نفر معدود را از یک ولایت میگیرند و در دیگر ولایت معرفی میکنند. مثل اینکه در این کشور دیگر کسی وجود ندارد. یک شبکه است که سمتهای دولتی را به یکی دیگرشان پاس میدهند. به همین دلیل مردم بسیار از حکومت فاصله کردهاند. به همین دلیل اعتبار مردم نسبت به حکومت از میان رفته است.
به تازهگی رییسجمهوری، وزارت داخلۀ افغانستان را قلب فساد نام نهاد و از تعیینات قومی در وزارت خارجه سخت انتقاد کرد. آیا تنها در حکومت همین دو نهاد فاسد هستند؟
رییسجمهوری از فساد در دیگر نهادها چشمپوشی میکند. او از فساد گسترده در وزارت دفاع نام نمیبرد. از فساد در چهار اطرافش یاد نمیکند. از وزرای سابق که مکاتب خیالی و عساکر خیالی داشتند، یاد نمیکند. آنهاییکه چور راه انداختند. یک تعداد کسانی را که رییسجمهور در وزارت خارجه گماشته برای شخص خود او کار کردهاند، نه برای افغانستان. از جمله میتوان از کاکای 80 ساله اش و برخی دیگر از سفرا نام برد که در کمپاین همراه او بودهاند. این بیانصافی است که تنها به دو وزارت حمله میکند. آقای غنی باید به فساد گمرکها اشاره کند، از فساد گسترده در ارگ سخن بزند. او دم میزند که فساد را از بین می برد؛ اما با کدام اخلاق و فضیلت. از بین بردن فساد اخلاق سیاسی والا میخواهد که من در این ها نمی بینم. مثلاً یکی از آدمهاییکه در وزارت معارف دست به فساد زد، امروز یکی از نازدانهترین آدمها نزد رییسجمهوری است.
من خیلی ناراحت میشوم که میبینم رییسجمهور متعصب است. نباید چهرۀ متعصبی مانند او در رأس افغانستان قرار داشته باشد. رییس جمهور یک فاسد را در آغوش خود گرفته است؛ اما یک آدم توانا و با ظرفیت بیکار در خانهاش نشسته است.
فساد در افغانستان وجود دارد. در ولایتها، قوماندانیهای پولیس، وزارتخانهها و همۀ نهادهای دولتی فساد وجود دارد. اما از بین بردن آن ارادۀ سیاسی قوی میخواهد.
در ماههای پسین شاهد برگزاری دو سه کنفرانس در پیوند به صلح افغانستان در مسکو بودهایم. کشورهای منطقه ظاهراً علاقمند شدهاند که در پروسۀ صلح افغانستان همکاری نمایند. اما در داخل یک نوع نگاه بدبینانه نسبت به این تلاشها وجود داشته است. برخی منتقدان میزبانی از این نشستها را مداخله و برخی دیگر این تلاشها را بینتیجه عنوان کردهاند. به باور شما میزبانی کشورهای منطقه از مذاکرات صلح به سود افغانستان نیست؟
این مذاکرات وقتی به سود ما تمام میشود که در داخل آدمهای اهل و متعهد در راس باشند که از فرصتها استفادۀ درست نمایند. افغانستان خود را در دامن یکی از کشورهای غربی انداخته و سر دیگر کشورهای جهان خبر نیست!
افغانستان به صلح ضرورت دارد. مهم نقش همسایههای ماست. برای ما بهترسازی روابط با کشورهای همسایه و منطقه حیاتی است.
کشورهای منطقه پیوسته صدا میکنند که ما در پروسۀ صلح شما را همکاری میکنیم. حالا این به ظرفیت، دانایی و استقلالیت ما بر میگردد تا از این فرصتها و تلاشها استفاده نماییم. ما باید از این فرصتها و زمینهها برای منافع افغانستان استفاده کنیم؛ اما متأسفانه وقتی یک آدم خود را در جایگاه یک دکتاتور تمام عیار قرار داده و با شماری از آدمها تمام امکانات و اختیارات را گرفتهاند، مشخص است که نمیخواهند صلح در کشور تأمین شود.
این آدمها افغانستان را قربانی بازیهای بزرگ و پیچیدۀ استخباراتی ساختهاند. افغانستان باید استقلالیت و بیطرفی خود را حفظ کند. ما باید همانند دوران داوود خان و ظاهرخان تا اندازهیی استقلالیت ما را حفظ کنیم. اکنون این آدمها کشور را درگیر جنگهای نیابتی ساختهاند.
ما باید با دوستان بینالمللی خود به ویژه امریکا صحبت کنیم که صادقانه با ما برخورد کنند. ما باید بفهمیم که امریکاییها به دنبال صلح و ثبات در افغانستان هستند و یا خیر. حالا ما مطمین نیستیم که آنها خواهان صلح باشند. باید با ملل متحد صحبت کنیم. نهادیکه هیچگونه درایت و کفایتی در پروسۀ صلح افغانستان نداشت. وظیفۀ ملل متحد است که از افزایش بحران جلوگیری کند. ما باید بدانیم که ملل متحد چه وقت فعالیت خود را شروع میکند. قربانی وضعیت فعلی همۀ مردم به خصوص زنان و کودکان هستند.
شما از افتادن افغانستان در دام بازیهای بزرگ و پیچیدۀ استخباراتی یاد کردید. هدف این بازیها در میدان افغانستان چیست؟
افغانستان شامل بازیهای ناسالم کشورهای بزرگ شده است. ما قربانی جنگ نیابتی ایران و عربستان و کشورهای دیگر شدهایم. افغانها هزینۀ جنگهای نیابتی کشورهای جهان را به قیمت جان خویش میپردازند. ما نباید استخباراتی بازی کنیم و به آن شعور سیاسی رسیده باشیم که هم با شرق رابطه داشته باشیم و هم با غرب تا به اصطلاح محلی ما "نه سیخ بسوزد و نه کباب".
دولت فعلی افغانستان دستنشانده است. با رأی مردم بازی کردند و جان کیری آمد و رییسجمهور انتخاب کرد. جانکیری گفت که دموکراسی برای شما پایان یافته است.
حالا با روی کار آمدن داعش مشخص است که در دام خطر دیگری افتیدهایم. از یک خطر خلاص نشده بودیم که به خطر دیگر ما را مواجه ساختند. 35 سال خون مردمان بیگناه در این جغرافیا ریخت؛ اما دل این ظالمها یخ نمیکند.
حالا وقت آن است که خودمان به فکر بیایید و برای نجات کشور خود متحد شویم. بدبختی ما این است که رهبران ما به کشورهای بیرونی وابسته هستند. به همین دلیل مشکل افغانستان جدی است.
از اظهارات شما پیداست که کشورهایی در پی تقویت داعش و آوردن این گروه تروریستی به افغانستان هستند.
بلی. به همین دلیل گاهی می گویند که داعش در افغانستان وجود ندارد و گاهی مدعی میشوند که مواضع داعش را مورد حمله قرار دادهاند.
اگر ما کمی ذهن خود را به کار اندازیم، به خوبی بازیها را درک میکنیم. چهاردهه کافی است تا بازیها را درک کنیم. من از همان آغاز جهاد بازیها را پی بردم. برای پیش بردن این بازیها چند آدم بیمسوولیت را پیدا کردهاند که مجری آن هستند.
من که سالهاست آواز مردم را فریاد میکشم، از سوی هیچ کسی حمایه نمیشوم. اما چند محرۀ مشخص همواره از سوی کشورهای غربی و شرقی مورد حمایت قرار میگیرند. در طول شانزده سال چند شخص مشخص در رأس بودند و فرصت استفاده از شخصیتهای برجسته علمی و نام نیک سیاسی را فراهم نساختند. یک حلقۀ فاسد هستند که دیروز هم بودند، امروز هم هستند و در گردِ خویش چند چهرۀ ضعیف و نابکار را هم جمع کردهاند و از آنها بهره برداری میکنند.
تا آن که تحمل مردم به پایان برسد و به جادهها بریزند، بهتر است از راه مذاکره، تفاهم و گفتوگو یک راه حل معقول برای پایان یافتن بحران فعلی بسنجند تا اینکه خونریزی و دربدری پایان یابد.
در روزهای پسین اوضاع در شمال افغانستان بحرانیتر گردیده است. از بدخشان، تخار و کندز تا فاریاب و سرپل و جوزجان وضعیت دگرگون شده است. نیروهای داعش در اکثر مناطق شمال جابجا شده اند. تحلیل شما از اوضاع در شمال چیست؟ آیا داعش جای گزین طالبان شده میتواند؟
قطعاً از وضعیت شمال تشویش داریم. چگونه پریشان نباشیم که ولسوالیهای ما پی هم سقوط می کند. بارها گفتهاند که هلیکوپترهای مشکوک در مناطق تحت کنترل طالبان نشست و برخاست کرده. در زمان حامد کرزی هم به تکرار این موضوع یاد شد. اما هیچ کسی در این زمینه پاسخ نداده که چه کسی و چرا گروههای مخالف را تمویل میکنند.
من فکر می کنم که طالبان را پراکنده ساختند و داعش را اینها به صفحات شمال میبرند. افغانستان برای پیش برد بازیها یک مرکز بیثبات باقی خواهد ماند. این برای افغانها بسیار قیمت تمام خواهد شد.
پیشتر یاد کردید که امریکاییها صادقانه بازی نمیکنند. چرا امریکا در پیوند به صلح و جنگ افغانستان دوگانه بازی میکند؟
ما به یاد می آوریم که امریکاییها در کنفرانس بن و لویه جرگۀ اضطراری اعلام کردند که ما برای آوردن صلح و ثبات با افغانها کمک میکنیم. اما متأسفانه شانزده سال از آن تعهد میگذرد. به جای اینکه افغانستان به سوی آبادی و صلح امنیت میرفت، به سوی نابودی و بربادی روان است.
نزدیک به 150 هزار نیروی امریکایی در افغانستان آمد؛ پولهای کمکیشان را با خود بردند؛ اما امنیت و صلح به افغانستان نیامد. اگر بازی نباشد، به جای اینکه پول را روی عساکرشان مصرف کنند، همان پول را به عساکر افغانستان بدهند، وضعیت به مراتب خوبتر کنترل میشود.
اگر امریکاییها صادق بودند، چرا صدای 99 درصد مردم ما را که به دنبال صلح و امنیت هستند، نمیشوند. غرب صدای ما را نمیشود و با ما بازی میکنند. جامعۀ جهانی روی آدمهای ضعیف، وابسته و ناتوان سرمایهگذاری میکنند و آنها را مورد حمایت قرار میدهند، این خود نشان میدهد که در پشت این بازی خود امریکاییها قرار دارند. امریکاییها توسط این مهرههای خویش به دنبال پیشبردن و حفظ جنگ کنونی هستند. من به حیث یک زن و یک شهروند مستقل و آزاد روی امریکایی ها صدا میکنم که ندای صلح را بشنوند. مردم ما بازیهای آنها را درک کردهاند.
اخیراً وزیر خارجۀ روسیه از امنیت شمال افغانستان اظهار نگرانی کرد. او از آمادهگی کشورش در راستای مبارزه با هراسافگنی در شمال افغانستان سخن زده است. به تازهگی رییس جمهوری تاجیکستان نیز در تماس تلیفونی با رییس جمهوری افغانستان از آماده گی کشورش در راستای همکاری با کابل سخن زده است. در وضعیت بحرانی کنونی حمایت روسیه و کشورهای آسیای مرکزی در راستای مبارزه با تروریسم چه اهمیتی دارد؟
همسایههای شمالی ما نگران سرحدات خویش هستند. آنها مثل رهبران ما نیستند که هر روز شاهد قربانی مردمشان باشند و بیتفاوت صحنه را تماشا کنند. آنها پیوسته بر همکاری و کمک به افغانستان ابراز آمادهگی کردهاند. اگر رهبران ما کمی هم استقلالیت داشته باشند، از امکانات و کمکهای آنان میتواننند استفاده کنند. این جا چون برنامۀ صلح وجود ندارد، از کمکها و همکاریهای کشورهای همسایه و منطقه استقبال نمیگردد.
کشورهای همسایه و منطقۀ ما پیشنهاد صلح میکنند و ابراز همکاری میکنند؛ اما پاسخهای ما بسیار طفلانه است. هر طوریکه میشود مشکلات خود را با ایران، پاکستان و روسیه حل کنیم و نگذاریم که خون افغان دیگر به زمین بریزد.
|
Afghanistan.ru |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|