دامنۀ جنگ و خشونتها در افغانستان به طور بیپیشینهیی افزایش یافته است. طالبان در روزهای پسین در چند جبهه حملات تهاجمیشان را به هدف تصرف ولسوالیها و حتا مراکز شهرها به آغاز کردهاند.
بیشترین درگیریها و خشونتها در ولایات فاریاب، کندز، بغلان، جوزجان، غور، هلمند و کندهار متمرکز بوده است.
گروههای مخالف مسلح همچنان در یک روز ولسوالیهای کوهستان فاریاب و تیورۀ غور را تصرف کردند. آنها با اشغال این ولسوالیها، نهادهای دولتی را آتش زدند و تلفات و خسارات زیادی به نیروهای امنیتی افغانستان وارد کردند. دولت افغانستان دیروز اعلام کرد که کوهستان فاریاب را پس گرفته است.
در گذشته ساحۀ نبرد طالبان به بخشهایی از مناطق جنوب، جنوبشرق و شرق کشور محدود میشد؛ اما آنها به مرور جنگ را به تمام جغرافیای افغانستان تسّری بخشیدهاند. ولایت بدخشان در شمالشرق به مرکز فعالیتهای طالبان و حتا داعش مبدل گشته است. نیروهای امنیتی افغانستان در بدخشان متحمل تلفات سنگین شدهاند. به همین تازهگیها، دستکم 35 تن از نیروهای پولیس محلی در حملۀ طالبان جان باختند. بخشهای وسیعی از ولسوالیهای یمگان، وردج، درایم و برخی مناطق دیگر بدخشان از جانب طالبان کنترل میشود. علیرغم تلاشهای حکومت مرکزی برای سرکوب طالبان، این گروه به گونۀ روزافزون در بدخشان تقویت میشود.
ولایات بغلان، کندز و تخار در شمالشرق نیز وضعیت مشابه دارند. کندز به زخم ناسور نیروهای امنیتی افغانستان مبدل گشته است.
دو بار این ولایت به دست طالبان سقوط کرد. طالبان در این ولایت پایگاههای مستحکم و تسخیرناپذیر ساختهاند. بخشهای وسیع کندز از جانب طالبان کنترل میشود. طالبان در کندز به تکرار برق وارداتی تاجیکستان را منهدم ساخته و پایتخت را در تاریکی فرو بردهاند. در روزهای پسین نیز پایههای برق را قطع کردند و باشندهگان کابل را در گرمای 40 درجۀ سانتی گرات با چالش بزرگ روبرو ساختند.
شاهراه کندز- بغلان از روزها بدینسو مسدود است. تردد وسایط نقلیه متوقف میباشد. مسوولان دولتی و حتا باشندهگان تخار و بدخشان از طریق هوا در رفت و آمد هستند. تخار که روزگاری مرکز مقاومت برضد طالبان بود، امروزه به یک ولایت نا امن مبدل گشته است. طالبان حتا باری ولسوالی درقد و یکی دیگر از ولسوالیهای تخار را تصرف کردند. در روزهای پسین، بیشترین درگیریها در ولایت بغلان متمرکز بود. طالبان بخشهای وسیعی از ولسوالی استراتژیک بغلان مرکزی را اشغال کردهاند. نیروهای امنیتی افغانستان از بلخ، کندز و حتا به کمک نیروهای محلی شتافتند و از پیشروی طالبان جلوگیری نمودند. بر علاوۀ بغلان مرکزی، دندغوری، بورکه، تاله و برفک، دوشی و بخشهای دیگر بغلان بهشدت نا امن است. سال گذشته طالبان مسلح تا تصرف مرکز بغلان (پلخمری) پیش رفتند. اما مقاومت نیروهای مردمی مانع پیشروی آنان گردید. گزارش مشعر اند که طالبان صاحب پایگاههای مستحکم در دندغوری هستند. این منطقه سال گذشته در یک معاملۀ سیاسی به طالبان واگذار شد.
نگرانی از دست دادن غور
حکومت افغانستان بیشترینه نگران نفوذ طالبان در ولایت غور در مرکز کشور میباشد. مسوولان دولت افغانستان میگویند که طالبان با یورش بر غور در تلاش باز کردن مسیر نفوذ به شمال افغانستان از جمله ولایت بدخشان، فاریاب، جوزجان و شماری از ولایات غربی از جمله بادغیس هستند. مسوولان محلی انگشت اتهام را به سوی ایران دراز میکنند. آنها میگویند که ایران در تلاش ناامنکردن اطراف بند سلما میباشد. ایران به شدت مخالف سدهای آبی افغانستان است.
غور در مرکز افغانستان در 20 سال گذشته ساحۀ نفوذ طالبان نبوده است. مردمان این ولایت همواره در برابر طالبان قرار داشتهاند. اما به تازهگی نزدیک به 2000 تن از طالبان مسلح از مناطق شرق و جنوب کشور راهی غور شدند و ولسوالی تیوره را که از مهمترین ولسوالیهای این ولایت است، تصرف کردند. تیوره بر دیگر ولسوالیهای غور به خصوص مرکز ولایت (فیروزکوه) اشراف دارد و گروههای مخالف مسلح از این طریق میتوانند حضورشان را در مناطق دیگر تسری بخشند و تضمین نمایند.
حضور طالبان در ولایت غور پس از آن صورت میگیرد که اخیراً گزارشهایی از هستهگذاری و نفوذ داعش در این ولایت مطرح گردید. پیشتر فرمانده پولیس غور گفته بود که داعش در روستاهای دورافتادۀ ولایت غور از افرادیکه در سنین ۱۶ الی ۲۰ قرار دارند، سربازگیری میکند و برای هرفرد روزانه حقوق میپردازد. حملۀ گستردۀ طالبان در غور بیارتباط به هستهگذاری داعش در این ولایت نمیباشد.
تلفات سنگین نیروهای امنیتی
جنگ از دو طرف نبرد در افغانستان قربانی میگیرد. هم نیروهای امنیتی افغانستان و هم طالبان در این جنگ متحمل تلفات سنگین شدهاند. هیچ آمار دقیقی از شمار تلفات نیروهای امنیتی و گروه طالبان در دسترس نیست. طالبان از حملات هوایی نیروهای حمایت قاطع آسیبپذیر هستند. در جنگ زمینی طالبان ثابت ساختهاند که دست بلند دارند. آنها بیهیچ هراسی میجنگند و انگیزۀ بالایی برای نبرد دارند. اما گفته میشود نیروهای امنیتی افغانستان به ویژه پولیس و اردو انگیزۀ چندانی در نبردها ندارند. در میان نیروهای امنیتی افغانستان، کامندوها سرسختانه میرزمند و طالبان نیز از این گروه میهراسند.
بر اساس آمارهای منابعی در درون حکومت، به طور میانگین هر هفته دستکم 75 تن از نیروهای امنیتی افغانستان کشته میشوند. البته این آمار مربوط به ماههایی میشود که جنگ به پیمانۀ امروز شعلهور نبود. این رقم برای نیروهای 300 هزار نفری افغانستان کمرشکن است. دولت افغانستان از رقم بالای تلفات نیروهای امنیتی نگران است. اما هیچگونه برنامهیی برای کاهش و یا جلوگیری از شمار تلفات نیروهای امنیتی وجود ندارد. ضعف رهبری و فساد گستردۀ مالی در درون نهادهای امنیتی دو عامل اصلی تلفات نیروهای امنیتی است.
دولت افغانستان رقم تلفات طالبان را به مراتب بیشتر از این اعلان میکند. چنانچه دیروز اعلام کرد که در عملیات در ولسوالی کوهستان فاریاب بیشتر از 150 تن از طالبان کشته شدهاند. این ارقام احتمالاً تا اندازهیی مبالغهآمیز باشد. اما واقعیت این است که تلفات طالبان بیشتر از نیروهای امنیتی افغانستان میباشد. زیرا آنها حالت تهاجمی دارند و نیروهای امنیتی افغانستان حالت تدافعی. اما طالبان همواره ارقام نیروهای امنیتی افغانستان را رد میکنند.
دولت افغانستان طبق معمول مسوولیت گسترش جنگ را به عهدۀ پاکستان میاندازد. وزارت دفاع افغانستان مدعی است که پاکستان زیر فشار جامعۀ جهانی به ویژه امریکا قرار دارد و با گسترش جنگ در افغانستان در پی امتیازگیری میباشد. اما واقعیت این است که طالبان به طور چمشگیری به منابع داخلی دسترسی پیدا کردهاند. در شماری از ولایتها طالبان با لباس عساکر ارتش، پولیس و امنیت ملی میجنگند و از عین سلاح استفاده مینمایند. مواد مخدر مهمترین منبع درآمد آنهاست. به ذخایر منابع طبیعی گرانقیمت هم دسترسی یافتهاند. اما بخش عمدۀ منابع جنگی آنان را امکانات نیروهای امنیتی افغانستان تشکیل میدهد که در جنگ به دست میآورند. حتا در گذشته گزارشهایی به نشر رسید که سلاح و مهمات نیروهای امنیتی به طالبان فروخته میشود. البته اینها به هیچ صورت حمایت جانبی و سیاسی پاکستان و برخی دیگر از کشورها را منتفی نمیسازد. طالبان بدون حمایت بیرونی زمینۀ پیش رفتن ندارند.