|
مصاحبه/ |
محمد صدیق پتمن: جنگ امریکا برای تداوم جنگ است
/26.10.2017
اشاره: محمد صدیق پتمن، معاون پیشین وزارت معارف افغانستان و از شخصیتهای سیاسی فعال این کشور است. آقای پتمن هم اکنون در چوکات ائتلاف جبهۀ نوین ملی افغانستان به فعالیت سیاسی میپردازد. او در مصاحبۀ اختصاصی با افغانستان.رو، دربارۀ وضعیت جاری در کشور ابراز نگرانی کرد. آقای پتمن گفت که اوضاع به اندازهیی پیچیده و خطرناک است که همین فردا را نمیتوانند پیشبینی کنند. با آقای پتمن دربارۀ مذاکرات صلح، جنگ طالبان، عملیاتهای نیروهای امریکایی و آیندۀ سیاسی افغانستان به مصاحبه پرداختهایم. شرح مصاحبه را در زیر میخوانید:
افغانستان.رو: آقای پتمن، سپاس از فرصتیکه در اختیار ما گذاشتید. در روزهای اخیر شاهد از سرگیری مذاکرات صلح چهارجانبه در مسقطِ عمان بودیم. به باور شما چه چیزی کشورهای چین، پاکستان، امریکا و افغانستان را برای از سرگیری مذاکرات چهارجانبه مصمم ساخت؟
با روی کارآمدن حکومت جدید در واشنگتن، هیچ نوع مذاکرهیی در پیوند به صلح افغانستان صورت نگرفته بود. با اعلام استراتژی تازۀ امریکا در قبال افغانستان، ایجاب میکرد که امریکاییها خواستها و مطالبات کشورهای منطقه و همسایۀ افغانستان را جویا شوند. به همین دلیل، در عمان نشستند تا موقفهای یک دیگر را درک کنند. احتمالاً در پشت پرده مسایلی رد و بدل شده باشد که از مواضع یک دیگر آگاه شده باشند. کشورهای چین و پاکستان هم میخواستند که خود را در پالیسی جدید امریکا ببینند. امریکاییها میگویند که تاهنگامی در افغانستان میمانند که ضرورت باشد و جنگ را تا پیروزی ادامه میدهند. چین و پاکستان می خواهند بدانند که امریکا در پشت استراتژی خویش چه چیزی را دنبال میکند. پس از آنکه امریکا در پالیسی جدید خود پاکستان را متهم به حمایت از تروریسم و هراسافگنی کرد، این دو کشور ندیده بودند. مشخص نیست که در مذاکرات عمان امریکاییها دربارۀ حمایت طالبان از تروریسم چیزی گفتند و یا خیر. اگر در مذکرات چهارجانبه این موضوع را گفته باشند، موقف امریکا در برابر پاکستان جدی است. اگر باردیگر دربارۀ حمایت پاکستان از گروههای مخالف مسلح سخن نزده باشند، شک وتردیدها مبنی بر اینکه موقف امریکا در برابر پاکستان جدی نیست، درست در خواهد آمد.
از سوی دیگر، همه ساله با فرا رسیدن زمستان طرفهای درگیر میخواهند که موقف یک دیگر را بدانند. من فکر نمیکنم که موقف طالبان و حکومت افغانستان در مذاکرات صلح و ادامۀ جنگ تغییر کرده باشد. اکنون، حکومت افغانستان به پیروزی در برابر مخالفین اصرار دارند، طالبان هم به پیروزی شان تأکید میکنند؛ امریکاییها هم میگویند که در نبرد افغانستان پیروز میشوند. در چنین جو سیاسی، باور ندارم که مذاکرات صلح به نتیجهیی بیانجامد.
افغانستان.رو: شما اشارهیی به تصمیمگیریهای پشت پرده در نشست چهارجانبه داشتید. این درحالی است که نمایندگان شورای ملی افغانستان نیز از مذاکرات پشت درهای بسته ابراز نگرانی کرده و گفتند که به توافقات احتمالی مشکوک هستند. به باور شما چه مسایلی در پشت پرده مطرح شده باشد؟
تاهنوز روشن است. اگر در پشت پرده فشار بر پاکستان وارد نشده باشد، شکوگمانها دربارۀ عدم صداقت موضع گیریهای امریکا برجسته میشود. ما دربارۀ اهداف مشترک و منافع مشترک دوستان بینالمللی ما (امریکا) با پاکستان نگران هستیم و شک داریم. اگر منافع مشترکشان را بر جنگ با تروریسم مقدم بشمارد، جنگ دوام خواهد کرد و تاوان اصلی را افغانستان خواهد پرداخت.
افغانستان.رو: پس از استراتژی امریکا، خوشبینیهایی مبنی بر بهبود وضعیت امنیتی افغانستان، تغییر استراتژی پاکستان و نتیجه بخش بودن مذاکرات صلح به وجود آمده است. شما با اعلام استراتژی ترامپ تغییری را میبینید؟
اوضاع جاری بدتر از زمانی است که استراتژی امریکا اعلام نشده بود. اگر حملات طالبان را بررسی کنید، میبینید که چنین حملاتی پیش از این صورت نگرفته است. پس از آمدن ترامپ جنگ تخنیکی و شدید شده است. بالای مراکز اردو و پولیس حمله صورت میگیرد. درحالیکه توقع مردم این است که اردو و پولیس، امنیت مردم و نهادهای ملکی را تأمین کند و خدمات ارایه کنند. وقتی این نهادها نمیتوانند امنیت خود را تأمین کنند، تشویش از بحران دو چند میشود. وقتی قرارگاه نظامی یک ولایت و قول اردوی که یک زون را اداره میکند، امن نیست؛ وقتیکه شفاخانههای نظامی امن نیست، مشخص است که وضعیت بسیار بحرانی است. اگر به دور از تبلیغات حکومتی و ارگ فکر کنیم، متوجه میشویم که ما در حالت بدی قرار داریم. حکومت افغانستان از مراکز نظامی خود دفاع کرده نمیتواند، چه رسد که امنیت مردم را تأمین کند و خدمات عرضه نماید.
افغانستان.رو: شما به حملات پکتیا اشاره کردید. در روزهای پسین طالبان به تکرار با استفاده از هاموی و تجهیزات نیروهای امنیتی افغانستان بر نهادهای دولتی حمله کردهاند. دلیل اینکه حکومت افغانستان با وجود حمایت تمامعیار ناتو و نیروهای امریکایی نمیتوانند جلو چنین حملاتی را بگیرند، چیست؟
در عوض اینکه تجربۀ حکومت از حملات مخالفان بیشتر شود، تجربۀ طالبان افزایش یافته است. پیچیدهگی حملات سبب شده است که حکومت نتواند جلو آن را بگیرد. طرفهای درگیر به خود حق میدهند که از هر آدرسی کمک بخواهند و حملات زمینگیر کنندهیی را بر دشمن خود وارد نمایند. مثلاً قوماندان امنیۀ یک ولایت شخص عادی نیست که در چنین حملاتی کشته میشود. همچنان، در چند ولسوالی همزمان حمله صورت میگیرد و مخالفین موفق میشوند، برنامههای شان را عملی سازند.
حملات اخیر طالبان نشان میدهد که آنها به جای اینکه با اعلام استراتژی جدید امریکا ضعیف شده باشند، قوت خود را نشان میدهند.
امیدوارم هر دو طرف درک کنند که برندۀ جنگ نیستند. وقتی درک کنند که برندۀ جنگ نیستند، باید به طرف صلح بروند. تجربۀ جنگ برای هر دو طرف قیمت تمام میشود. تا حالا ثابت شده است که جنگ را هر دو طرف برده نمیتواند. اما استراتژی تازه یک موضوع را به جانب مقابل نشان میدهد که اگر صلح نباشد ما مجبور به دوام جنگ هستیم.
افغانستان.رو: در روزهای اخیر حملات هوایی نیروهای امریکایی بر مواضع طالبان در شمال شرق، جنوب و شرق افغانستان افزایش یافته است. نیروهای امریکایی گفتهاند که تا پایان سال تمام تلاششان را برای سرکوب طالبان در افغانستان به کار خواهند بست. گفته میشود که امریکاییها از جنگ سوریه عقب کشیده و به جنگ افغانستان بیشتر خواهند پرداخت.
یک استراتژی نباید تنها به دوام جنگ تمرکز کند. ما به امریکاییها گفتهایم که جنگ را برای صلح انجام دهید؛ جنگ برای جنگ مردم افغانستان را به نتیجه نمیرساند و این جنگ را نه شما برده میتوانید و نه طالبان. استراتژی امریکا اگر پیام صلح نداشته باشد، یک جنگ دوامدار را بر مردم افغانستان تحمیل میکند. ما با امریکا و اتحادیه اروپا دوستی میخواهیم؛ اما نه به دوام جنگ. بل به نهادینهشدن دموکراسی، صلح و ثبات و بالاخره رفات افغانستان. افغانستان نمیتواند دو دهۀ دیگر هم جنگ فرسایشی را تحمل کند.
حملات هوایی راه حل نیست که در نتیجه آن یک قریه را بمبارد کنیم و دو طالب کشته شود و چندین تن افراد ملکی. استراتژی جنگ باید برای صلح باشد.
افغانستان.رو: میخواهید بگویید که استراتژی امریکا در شانزده سال گذشته برای جنگ بوده تا برای صلح؟
نشانههایی داریم که اگر امریکاییها برای صلح کار میکردند، جنگ تا این اندازه به درازا نمیکشید. در دورۀ حکومت حامد کرزی هم زمینه فراهم بود که به سوی صلح بینالاافغانی برویم. حالا هم فراهم است. متأسفانه تا هنوز خارجیها به این نتیجه نرسیدهاند که در افغانستان صلح تأمین شود.
افغانستان.رو: اما مقامات امریکایی و اروپایی همواره گفتهاند که جنگ افغانستان، همۀ کشورهای منطقه و جهان را تهدید میکند. بنابراین، خواهان ختم جنگ هستیم.
مردم به چنین اظهاراتی باور ندارند. مردم افغانستان معتقد هستند که امریکایی توانایی و صلاحیت آوردن صلح را در افغانستان دارند. البته اگر بخواهند میتوانند تمام طرفها را متقاعد به ختم جنگ و تأمین صلح بسازند. چون روی طرفهای درگیر موثر هستند. البته صلح باید مبتنی بر عدالت باشد. اگر صلح مبتنی بر عدالت نباشد، بیثباتی به بار خواهد آورد. صلح با فشار دوباره منتیج به جنگ و خشونت خواهد شد.
افغانستان.رو: نیروهای امریکایی و ناتو از تداوم جنگ در افغانستان چه سودی میتوانند ببرند؟
در گذشته این کشورها در افغانستان با فقدان پالیسی مواجه بودند. تغییر حکومتها در امریکا سبب گشت که این کشور نتواند پالیسی مشخصی را تعقیب کند و موسسات امریکایی هم نتوانستند پالیسیهای شان را به درستی تطبیق کنند.
در وقت جورج بوش یک سیاست بود؛ در دورۀ اوباما سیاست فرار و گریز بود. یک بار عسکر را افزایش دادند، دوباره کم کردند. به یک بارهگی فیصله کردند که افغانستان متکی به خود است و از نهادها و حاکمیت خویش دفاع کرده میتواند. درحالی که اردو را نساخته بودند. این نشاندهندۀ بیبرنامهگی بود. حالا میخواهند که اردو را تقویت کنند. آنها یک استراتژی تدوین شده دربارۀ افغانستان نداشتند.
افغانستان.رو: برخی پژوهشگران مدعی هستند که کشورهای منطقه به دلیل نادیده گرفتهشدن در مذاکرات صلح نگران هستند. به باور شما، سهم دادن این کشورها چه مزیتهایی دارد و سهم ندادن شان چه بهایی را به افغانستان خواهد داشت؟
مبنای مذاکرات صلح باید منافع ملی افغانستان و تأمین صلح و ثبات در کشور باشد. کشورهای ذیدخل و آنهاییکه از وضعیت افغانستان متضرر میشوند، باید در این مذاکرات سهم داده شوند. این مذاکرات به جای چهارجانبه میتواند شش جانبه، هفت جانبه و ده جانبه باشد. ما مدعی هستیم که صلح در افغانستان به نفع کشورهای منطقه است، وقتی چنین میگوییم، باید کشورهای منطقه در مذاکرات صلح حضور داشته باشند. حضور آنها در مذاکرات صلح به نفع ماست؛ نه به ضرر ما. همسایههای ما از ما ضرر هم کرده میتوانند و نفع هم برده میتوانند. این کشورها را باید متقاعد بسازیم که افغانستان به شما ضرر نمیرساند و باید در مذاکرات صلح کمک کنید. بازهم تأکید میکنم که این مذاکرات اگر وسیع شود، به سود افغانستان است.
افغانستان.رو: بارها تأکید صورت گرفته که کشورهای منطقه در مذاکرات صلح سهیم ساخته شوند. اما تا کنون چنین کاری صورت نگرفته است. به باور شما، دلیل این مسأله چیست؟
ما هر قدر اعلام کنیم که در مذاکرات صلح تصمیم گیرنده استیم و این مذاکرات افغانی است، اما واقعیت این است که قوتهای حاضر در افغانستان تصمیمگیرنده هستند و دیدگاه شان مطرح است. اگر بخواهند همسایههای ما در مذاکرات صلح سهیم باشند، چنین خواهد شد.
افغانستان.رو: آنها چرا نمیخواهد همسایهها سهیم ساخته شوند؟
فشار لازمیکه آنها را متقاعد بسازد که همسایهها در پروسۀ صلح سهیم ساخته شوند، وجود ندارد. اگر منافع همسایهها، منطقه و جهان و مهمتر از همه منافع افغانستان در پروسۀ صلح در نظر گرفته نشود، احتمال موفقیت مذاکرات صلح بعید است.
افغانستان.رو: همزمان با گرمشدن بحث صلح، نگرانیها از شکنندهگی اوضاع سیاسی در کشور بیشتر شده است. اخیراً احزاب سیاسی دربارۀ کمیسیونهای انتخاباتی و آیندۀ نهادهای سیاسی در کشور ابراز نگرانی کردند. تحلیل شما از وضعیت چیست؟
ما فوقالعاده نگران هستیم. حکومت از آغاز صادق و پاسخگو نبوده است. حکومت در برنامههای خویش مردم را در نظر ندارد و تک روی و فردمحوری میکند. اکنون اوضاع مغشوش است و افغانستان در بی اعتمادی بزرگ به سر میبرد. ما از انتخابات آینده نگران هستیم. مداخلات حکومت در کمیسیونهای انتخاباتی محسوس و شدید است. فساد کمیسیون انتخابات روز به روز برملا میشود. هر روز شاهد دوسیۀ تازه هستیم. کمیسیون شکایات خود لب به شکایت میگشاید! کمیسیونها هیچ گامی را بر نداشتهاند که ما فکر کنیم انتخابات صورت خواهد گرفت. انتخابات مقدماتی دارد که باید ماهها قبل برداشته شود؛ اما کمیسیونها دست زیر الاشه نشستهاند.
افغانستان.رو: احزاب سیاسی چه پیشنهادها و طرح بدیل دارند؟
وقتی میگوییم انتخابات پروسۀ مشارکتی است. بنابراین، احزاب باید در تمام مراحل پروسه سیاسی- انتخاباتی در میان گذاشته شوند. اکنون همۀ طرزالعملها و لوایح از جانب حکومت بدون در نظرداشت دیدگاه احزاب تهیه و تدوین میشود. حکومتها در گذشته هم تلاش کردند و حالا هم تلاش دارند که محور اصلی در انتخابات باشند. این خلاف روحیۀ دموکراسی است. اعضای کمیسیونهای انتخاباتی باید مورد اعتماد احزاب سیاسی و جریانهای مدنی کشور قرار داشته باشند. آنها باید به دموکراسی و انتخابات شفاف باور داشته باشند.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|