|
مصاحبه/ |
دکتر سجادی: دستگاه دیپلوماسی افغانستان مقصر ناکامیِ عضویت ما در شانگهای است
/30.11.2017
اشاره: دکتر عبدالقیوم سجادی، نماینده غزنی در پارلمان و عضو کمیسیون روابط بینالملل مجلس است. آقای سجادی تا مقطع دکترا در علوم سیاسی درس خوانده است و یکی از باسوادترین نمایندگان پارلمان افغانستان میباشد. او در کنار نمایندگی از مردم، سرگرم پژوهش و تحقیق در مسایل منطقهیی و جهانی میباشد. از دکتر سجادی، دهها کتاب و مقاله در خصوص مسایل سیاسی افغانستان، منطقه و جهان وجود دارد. خبرنگار فارسی.رو مصاحبۀ اختصاصی را با آقای سجادی در پیوند به اوضاع جاری در منطقه و افغانستان انجام داده است که در زیر میخوانید:
در روزهای پسین، مخالفان سیاسی نظام، طرح حکومت موقت، حکومت عبوری و لویه جرگۀ عنعنوی را در افغانستان مطرح کردهاند. به باور شما، چه چیزی سبب شده است که چنین طرحهایی به میان آید؟
ضعف و ناتوانی در حکومت وحدت ملی، بحران و نا امنی در کشور، به وجود آمدن فاصله میان حکومت و نخبگان سیاسی و ... دست به دست همه داده و نوعی بیاعتمادی و بیباوری را نسبت به کارآمدی نظام و حکومت موجود برای مدیریت بحران کنونی در افغانستان ایجاد کرده است. همین بیباوری سبب شده است که جریانهای سیاسی مختلف عرض اندام بکنند. بخشی از این جریانها منتقدین حکومت هستند که به منظور تثبیت موقعیت قبلی خود اعلام موضع میکنند؛ برخی دیگر از سر نگرانی نسبت به آیندۀ سیاسی نظام و مردم اقدام به ایجاد تجمعات سیاسی کردهاند.
حامد کرزی و هوادارانش خواهان لویه جرگۀ عنعنوی هستند و باور دارند که جرگه می تواند برای بیرون رفت از بحران راهگشا باشد. برخی چهرههای دیگر مثل اسماعیل خان خواهان حکومت عبوری شدهاند و شماری دیگر مانند احمدضیا مسعود خواهان حکومت موقت هستند، چنین طرحهایی میتواند برای بیرون رفت از بحران کنونی موثر واقع شود؟
نخست اینکه همۀ جریانهای سیاسی حق اظهار نظر دارند؛ اما تعهد به منافع ملی افغانستان و محور واحد به نام میثاق ملی که آن را با نام قانون اساسی میشناسیم، باید مورد توجه قرار گیرد. هرنوع پیشنهاد و طرحیکه به معنای عبور از قانون اساسی باشد، نه تنها به مدیریت وضعیت موجود کمک نمیکند؛ بلکه افغانستان را به عقب بر میگرداند. سالها طول کشید که افغانستان صاحب یک نظام نیمبند مبتنی بر دموکراسی و قانون اساسی که در آن آرای مردم اصل بود، برخوردار شود. بنابراین، دلسوزان افغانستان، برای عبور از بنبست و نابسامانیهای کنونی باید در چوکات قانون اساسی تلاش نمایند. این تلاشها باید مبتنی بر ارزشهای پذیرفته شدۀ سیاسی باشد. هر نوع طرحیکه قانون اساسی را دور بزند- چه بحث لویه جرگه باشد، چه طرح حکومت موقت یا عبوری باشد- به نوعی افغانستان را با بیثباتی سیاسی بیشتر روبرو خواهد ساخت و کشور را به عقب بر میگرداند. به باور من، منافع ملی افغانستان در گرو اصل حاکمیت قانون و به ویژه قانون اساسی است.
آقای سجادی، شما به عنوان یک عضو برجستۀ پارلمان افغانستان و یک چهرۀ اکادمیک، چه طرح و نسخهیی را برای بیرون رفت از اوضاع بغرنج کنونی موثر میپندارید؟
حکومت کنونی با وجود کاستیها و نواقص فراوان، با شعار تطبیق قانون اساسی به پیش میرود؛ هرچند ما شاهد موارد متعدد از نقض قانون اساسی بودهایم. سیاست مداران افغانستان با طرحهایی که ارایه میکنند، کوشش نمایند که اصل حاکمیت قانون را تحکیم نمایند، نه اینکه با تزلزل روبرو بسازند. در شرایط کنونی، حکومت، احزاب سیاسی و نخبگان و شخصیتهای سیاسی و پارلمان افغانستان باید روی طرح ایجاد وفاق سیاسی کار کنند و حکومت موجود را برای مقابله با چالشها و رفع نواقص و برخوردهای قانون شکنانهیی که وجود دارد، کمک کنیم. از این طریق بهتر میتوانیم وضعیت سیاسی موجود را مدیریت نماییم و دیدگاههای مختلف سیاسی را با توجه با اصل حاکمیت قانون و قانون اساسی، در امر حکومت داری سهیم بسازیم تا اینکه هم حکومت رابطۀ تنگانگ با نخبگان سیاسی داشته باشد و هم از پشتوانۀ حمایوی مردم و افکار عمومی برخوردار شود.
شما از برگزاری نشست قندهار آگاهی دارید. برخی تحلیلگران، برپایی این نشست را به معنای صف آرایی حامد کرزی در برابر اشرف غنی عنوان کردهاند و همچنان گفتهاند که نشست کندهار در پی ارایۀ طرح بدیل به حکومت کنونی است. اطلاعات شما در این زمینه چه بوده است؟
تا جاییکه من آگاهی دارم، نشست کندهار ارتباطاتی به حامد کرزی ندارد. موضع آقای کرزی با تمام احترامی که به دیدگاه او داریم، مخالف قانون اساسی است. قانون اساسی، ممثل رأی و ارادۀ مردم افغانستان است و آقای کرزی بر اساس همین قانون، دو دور به حیث رییس جمهور منتخب افغانستان انجام وظیفه کرده است. اکنون آقای کرزی لویه جرگه را تحریف کرده است. پیشنهاد لویه جرگه عنعنوی به معنای تحریف قانون اساسی میباشد. لویه جرگه تأمینکنندۀ منافع مردم افغانستان نیست.
در نشست کندهار من هم دعوت شده بودم و برگزرای این نشست با حضور شخصیتهای سیاسی و نمایندگان مردم افغانستان، ارتباطی به جرگۀ حامد کرزی ندارد. البته در این نشست کسانی هستند که با دیدگاههای سیاسی مخالف حکومت دارند و در پی تضعیف و تحت فشار دادن حکومت میباشند.
تأکید روی بحث وحدت ملی افغانستان، غیرقابل قبول بودن کمیسیون انتخابات و بحث برگزاری انتخابات پارلمانی، ریاست جمهوری و شورای ولسوالی، در دستور کار اجلاس خواهد بود.
با برکناری رییس و دبیر کمیسیون انتخابات، کمیسیونهای انتخاباتی افغانستان در سردرگمی به سر میبرند. نهادهای انتخاباتی آمادگی به برگزاری انتخابات پارلمانی ندارند. با این وضع، سرنوشت انتخابات پارلمانی که با تأخیر طولانی مواجه شده و مشروعیت قوههای ثلاثۀ نظام و ... چه خواهد شد؟
بر اساس همان اصل حاکمیت قانون، اقدامات حکومت افغانستان به هر میزانیکه برای تحکیم این اصل باشد، به ثبات سیاسی و تأمین منافع ملی افغانستان و خواستهای مردم کمک میکند. هر نوع اقدامیکه باعث تضعیف اصل حاکمیت قانون شود- چه در طرحهایی که از سوی چهرههای سیاسی مطرح میشود و چه در بحث انتخابات- بهشدت برای نظام سیاسی و ثبات سیاسی زیانبار است. اکنون با گذشت بیش از هفت سال از عمر مجلس نمایندگان دورۀ شانزدهم متأسفانه قانون اساسی افغانستان به دلایل مختلف- یا مشکلات تخنیکی و لوجستیکی و یا هم مسایل مالی و تمویل انتخابات- نقض شده است. بنابراین، باید بپذیریم که این اقدام به زیان اصل حاکمیت قانون و منافع ملی افغانستان است. بنابراین، انتخابات حتا اگر در سطح مشارکت پایین برگزار شود، به مراتب بهتر است که ما اصلاً انتخاباتی نداشته باشیم. عدم برگزاری انتخابات به معنای نقض مکرر قانون اساسی است و در نهایت به بیباوری مردم به دموکراسی، قانون اساسی و اصل حاکمیت قانون منجر میشود. این وضعیت بهگونۀ طبیعی نظام سیاسی و پارلمان را با بحران مشروعیت مواجه میسازد. به میزانیکه برگزاری انتخابات به تأخیر افتد، بحران بیشتر میشود. برای جلوگیری از ادامۀ بحران و مشروعیتآفرینی به نظام سیاسی، رهبری حکومت وحدت ملی مصمم شود و برای برگزاری انتخابات یک برنامهریزی جدی طرح کنند و انتخابات را در موقع تعیین شده برگزار نمایند.
فکر میکنید که ارادهیی به برگزاری انتخابات وجود ندارد؟
استدلالهاییکه صورت میگیرد، بیشتر سیاسی و تخنیکی است. اگر ارادۀ سیاسی جدی وجود داشته باشد، مشکلات تخنیکی و اقتصادی، قابل مدیریت است. برگزاری انتخابات با هزینۀ اندکِ متناسب با وضعیت افغانستان خیلی دشوار هم نخواهد بود. برای حل مشکلات تخنیکی فورمولهایی وجود دارد که مدیریت شود. اما متأسفانه نوع نگاه سیاسی و نبود ارادۀ سیاسی باعث مشکل جدی در عدم برگزاری انتخابات گردیده است.
در جریان هستید در روزهای پسین نیروهای ناتو شبکهها و پایگاههای مواد مخدر را در جنوب افغانستان هدف قرار دادهاند. به باور شما، این حملات میتواند در کاهش تولید و قاچاق مواد مخدر کمک کند؟ در سال گذشتۀ میلادی، افغانستان بیشترین تولید و قاچاق مواد مخدر را شاهد بوده است. پرسش جدی این است که در پانزده سال گذشته چرا با مواد مخدر مبارزه صورت نگرفته است؟
بسیار متأسف هستیم که حکومت افغانستان به خصوص وزارت مبارزه علیه مواد مخدر و هم همکاران بینالمللی افغانستان، هیچگاه برای مبارزه با مواد مخدر و اقتصاد مافیاییکه عامل بخشی از گسترش تروریسم در منطقه محسوب میشود، پلان استراتژیک، عملیاتی و نتیجهبخش نداشته است. داستان مبارزه با مواد مخدر در افغانستان تبدیل به یک قضیۀ غمانگیز شده است که متأسفانه نه تنها نتیجه نداشته است، بل نتیجۀ معکوس هم داشته است. این نشان میدهد که پشت سر پدیدۀ مبارزه با تروریسم دستها و برنامههایی وجود دارد. کشورهای بیرونی در همکاری با مافیای داخلی، در تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان ذینفع هستند. زمانیکه حکومت افغانستان از یک اقتدار و حاکمیت ملی قوی و پلان ملی منسجم و قوی برای مبارزه با تروریسم برخوردار نشود، امکان مبارزه با تروریسم توسط کشورهای بیرونی دور از انتظار است و بعید میدانم که در کوتاهمدت منجر به موفقیت و کامیابی شود.
یعنیکه شما به مبارزۀ کشورهای ناتو و ائتلاف بینالمللی با تروریسم در افغانستان به دیدیدۀ شک مینگرید؟
در بحث مبارزه با تروریسم نواقض و کاستیهای جدی وجود داشته است. سیاست دوگانۀ برخی از کشورهای همکار با افغانستان در مبارزه با تروریسم، یکی از چالشهای جدی بوده که ما تا کنون نتوانستهایم به یک دستآورد قاطع و جدی دست یابیم. در این ارتباط سهم کشورهای همسایۀ افغانستان به ویژه پاکستان جدی است. کشورهای غربی به ویژه امریکا فشار لازم و جدی را که باید روی پاکستان به خاطر همکاری در مبارزه با تروریسم وارد میکردند، نکردند و آمادهگی هم ندارند که وارد کنند. بنابراین، تا زمانیکه استراتژی واحد میان کشورهای همسایه و جهان در ارتباط به مبارزه با تروریسم به وجود نیاید، در پرتو نا هماهنگیها و نا بسامانیهای کنونی امکان مبارزه موثر با مواد مخدر و تروریسم وجود ندارد.
نگرانی کشورهای منطقه از آدرس افغانستان هم رو به فزونی است. مخصوصاً فدراتیف روسیه از حضور داعش و تولید مواد مخدر در افغانستان به شدت نگران است. شما میدانید که شک و تردیدهایی هم دربارۀ جنگ در شمال افغانستان به وجود آمده است. تحلیل شما از حضور داعش در افغانستان و نگرانیهای کشورهای منطقه چیست؟
نگرانی کشورهای منطقه با توجه به بازیهای استخباراتی و پنهانیکه در بحث مبارزه با تروریسم و مواد مخدر در افغانستان وجود دارد، تا حدودی قابل درک و منطقی میباشد. کشورهای منطقه نگرانی دارد که رقبایشان از خاک افغانستان بر علیه امنیت ملی آنها استفاده نکند.
من فکر میکنم اگر افغانستان در یک مذاکرۀ سازنده با کشورهای همسایه بتواند این نگرانیها را مرتفع بسازد، منطقی است که یک مسیری برای همگرایی منطقهیی ایجاد شود. تا کنون، این مسأله وجود نداشته است. دست درازیهایی که از بیرون وجود دارد، تلاش میکند که افغانستان را میدان جنگهای نیابتی و عرصۀ منازعات بیرونی بسازد. ما انتظار داریم و امیدوار هستیم که حکومت افغانستان با درک شرایط حساس اجازه ندهند که کشور تبدیل به میدان کشمکشهای منطقهیی به نیابت از قدرتهای رقیب بیرون از افغانستان شود.
به عنوان فرجامین پرسش، قرار است نشست سران حکومتهای شانگهای در سوچی روسیه برگزار شود. افغانستان در سالهای پسین، تلاش کرده است که عضویت شانگهای را کسب کند. اما تا هنوز موفق نشده است. این درحالی است که هند و پاکستان توانستهاند عضویت شانگهای را به دست آورند. در اینکه افغانستان تا کنون نتوانسته عضویت شانگهای را به دست بیاورد، چه کسانی مقصر هستند؟
منصفانه این است که کامیابیها و ناکامیها را از آدرس دولت جمهوری اسلامی افغانستان تحلیل کنیم. در قدم نخست، اگر کامیابیها و ناکامیهایی هم بوده، به دستگاه دیپلوماسی حکومت افغانستان بر میگردد. در قدم دوم، علل و عوامل بیرونی مطرح است. افغانستان به لحاظ عضوت در سازمانها و کنفرانسهای بینالمللی فرصتهای بسیار ارزشمند و بیسابقه در تاریخ دیپلوماسی خود برخوردار بود. اما دستگاه دیپلوماسی ما ظرفیت لازم را برای بهرهبرداری ازاین فرصتها نداشته است.
حضور برخی کشورها که سیاست خارجیشان در برخی قسمتها با افغانستان تعارض دارد میتواند روند را کندتر کند. حضور موثر دوستان و همکاران افغانستان میتواند عضویت ما را تسهیل ببخشد. همسویی و روابط نزدیکی که میان چین و پاکستان وجود دارد، میتواند در ارتباط با کندشدن روند عضویت افغانستان در شانگهای تأثیرگذار باشد. اما با توجه به حضور کشورهای دیگر مثل روسیه و هند و با توجه به مناسبات تاریخی و دوستانهیی که بین چین و افغانستان وجود داشته است، برخورد فعالانۀ دستگاه دیپلوماسی افغانستان در این زمینه موثر واقع شود. امیدواریم دستگاه دیپلوماسی با اتخاذ سیاست فعال و ابتکاری بتواند حضور افغانستان را در سازمانهای منطقهیی و بینالمللی تمثل نماید.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|