|
صفحه اول/ |
مقصر کیست؟
/17.8.2018
نویسنده: میرویس قادری
آمارهای غیررسمی نشان میدهد که در حملۀ طالبان به مرکز غزنی دستکم ۲۰۰ تن از نیروهای امنیتی افغانستان جان باختهاند. برخی منابع غیررسمی گفتهاند که نزدیک به 100 تن از غیرنظامیان نیز در درگیریهای غزنی کشته شدهاند. طالبان نیز در این حمله متقبل تلفات سنگین شدهاند. منابع میگویند که نزدیک به 500 طالب در ولایت غزنی در نتیجۀ حملات هوایی «حمایت قاطع» کشته و زخمی شدهاند.
رهبری حکومت افغانستان، حملۀ طالبان را به غزنی «تراژیدی ملی» خوانده و تخریب تأسیسات عامه و نهادهای دولتی را جنایات نابخشودنی عنوان کرده است.
طالبان در هفتۀ جاری تلفات کمپیشینهیی را به نیروهای امنیتی افغانستان وارد کردهاند. دستکم 100 تن از نیروهای امنیتی در فاریاب، 50 تن در بغلان، 30 تن در زابل، 25 تن در تخار و دهها تن دیگر در سایر بخشها جان باختهاند. این تلفات گسترده، نهادهای امنیتی افغانستان را فلج ساخته است. غیرنظامیان نیز از جنگ در امان نبودهاند. تنها در ولایت غزنی بیش از 100 غیرنظامی کشته شدهاند. روز چهارشنبه صدها دانشآموز در کابل آماج یک حملۀ انتحاری گروه داعش قرار گرفتند. بربنیاد آمارهای رسمی، بالاتر از 50 تن در این حمله کشته شدهاند و بیشتر از 100 تن دیگر زخم برداشتهاند.
تلفات سنگین نظامیان و غیرنظامیان بازار تابوبفروشان و گورکنها در کابل و شماری از ولایات شمالی به ویژه پروان و بغلان را گرم ساخته است. بسهای نیروهای امنیتی افغانستان، تابوبهای خالی را به ولایات میبرند و اجساد قربانیان را به کابل انتقال میدهند. اجساد نیروهای امنیتی روزهای پیهم در میادین نبرد و زیر آورها گیر میماند و نیرو و وسیلهیی برای انتقال آنان وجود ندارد. بخش اعظم قوای هوایی سرگرم انتقال قربانیان جنگ هستند؛ اما با آنهم رسیدهگی نمیتوانند. چون روزانه دستکم 70 سرباز ارتش و نزدیک به 50 پولیس در جنگهای فرسایشی در مناطق مختلف جان میبازند. برخی ناظران مدیریت ضعیف نیروهای امنیتی را عامل اصلی این تلفات میدانند و خواستار استعفای سران نهادهای امنیتی از وظایفشان هستند.
قوای هوایی و امنیتی افغانستان علیرغم صدها میلیون دالر هزینه تا هنوز روی پاهای خود نایستاده است. ظرفیت قوای هوایی افغان در جنگ غزنی به خوبی مشخص شد. طالبان 2 چرخبال نیروهای امنیتی افغانستان را در غزنی سرنگون کردند و در نتیجه قرارگاههای اردوی ملی به سادهگی به دست طالبان افتید. برخی آگاهان نظامی معتقد هستند که امریکاییها نمیخواهند ارتش و قوای هوایی افغانستان با تجهیزات و فنآوری پیش رفته مجهز شود و استقلال یابد. به همین دلیل، در هفده سال گذشته نیروی هوایی متکی به خارجیها باقی مانده است.
امریکا بر بنیاد تعهدش در پیمان امنیتی و استراتژیک سالانه چهارونیم میلیارد دالر در راستای آموزش، تجهیز و حمایت از نیروهای امنیتی افغانستان مصرف میکند. با وجود این هزینۀ سنگین، نیروهای افغان همچنان وابسته به همکاری و رهنمایی حمایت قاطع است. عملکرد نیروهای حمایت قاطع هم با پرسشهای زیادی مواجه شده است. به گونۀ مثال، قوای ناتو و امریکا در سه روز نخست جنگ در غزنی به عنوان تماشاچی عمل کردند. پس از آنکه طالبان تأسیسات دولتی و نهادهای خدمات عامه را نابود کردند، وارد صحنه شده و مواضع طالبان را هدف قرار دادند. باشندگان ولایت غزنی و مقامهای محلی انتقاد میکنند که چرا در روز نخست حملۀ طالبان به غزنی، جلو آنان گرفته نشد. مردم امریکاییها را به بازی دوگانه در مبارزه با هراسافگنی در افغانستان متهم میکنند. بر بنیاد همین بازی، روزی بر طبل جنگ میکوبند و روز دیگر، ندای صلح و آشتی سر میدهند. مقامات امریکایی در بحبوبۀ حملات طالبان بر قوای افغان، سرگرم مذاکره و گفتوگو با طالبان هستند. رفتار متناقض و متضاد امریکاییها، بیاعتمادی کلان را در مبارزه با هراسافگنی ایجاد کرده است. از شش ماه بدینسو استراتژی امریکا در برابر طالبان عوض شده است. امریکاییها به تکرار با مقامات پاکستان، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر و دیگر کشورهای منطقه در پیوند به مذاکرات صلح افغانستان گفتوگو کردهاند. اما وسعت جنگ در روزهای پسین مشخص ساخت که هیچ پیشرفتی در این گفتوگوها صورت نگرفته است.
در بعد دیگر، نقش چهرههای مورد حمایت امریکا در داخل افغانستان نیز در خلق بحران سیاسی و امنیتی برجسته است. اقلیت کوچکِ مورد حمایت امریکا، اجماع ملی در حمایت از نیروهای امنیتی و مبارزه با تروریسم را از بین بردهاند. آنان با انحصارگرایی و عملکردهای مشکوک، اکثریت قشر سیاسی را از نظام رانده و فضا را به دشمن مساعد ساختهاند.
بحران سیاسی و فقدان راهبرد درازمدتِ اقلیت دگماندیش لیبرال دموکرات در برابر گروههای شورشی، لطمۀ بزرگ بر روحیه، انگیزه و مورال قوای امنیتی افغان وارد کرده است. رهبری حکومت افغانستان یک روز اعلام میکنند که بهترین طالب، طالب مرده است؛ اما روز دیگر صدها طالب را از زندانها آزاد میکند و زمینۀ حضور آنان را در شهرها فراهم میسازند. طالبان با استفاده از آتش بس ده روزۀ محمد اشرف غنی در تمام مناطق مهم و راهبردی مستقر گردیدند. حملات زنجیرهیی آنان نتیجۀ آتشبس خوشبینانه حکومت وحدت ملی بوده است.
به نظر میرسد حملات گستردۀ طالبان بر نیروهای امنیتی افغانستان، امیدهای کابل را برای گفتوگو و مذاکره با طالبان به یأس مبدل ساخته است.
حکومت افغانستان پس از فتوای علما و اعلام آتش بس یکجانبه، خوشبین بود که طالبان دست از جنگ بردارند و به پروسۀ سیاسی بپیوندند، اما حملات اخیر نشان داد که طالبان در کوتاهمدت آجندای صلح و گفتوگو با کابل ندارند.
اشرفغنی تصمیم دارد که باردیگر در آستانۀ عید قربان آتش بس اعلام کند؛ اما حملات اخیر طالبان و دیگر گروههای جنگجو، فشار افکار عامه بر حکومت را به خاطر مسامحه در برابر شورشیان افزایش بخشیده است. این بار قضیه مثل گذشته نخواهد بود. غنی با اعلام آتش بس دست به قمار بزرگی خواهد زد. آتش بس یکجانبه پیش رو احتمالاً اعتراضات گستردۀ سراسری و عمومی را در پی داشته باشد.
تلفات چهار سال پسین در تاریخ افغانستان کم سابقه است. مردم به ستوه آمدهاند و خواستار تغییر هستند. اما محمد اشرفغنی با مهندسی پروسۀ انتخابات کمر بسته است که یک بار دیگر زمام امور را به دست گیرد!
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|