|
صفحه اول/ |
داستان "تاریکی خانه های" ارگ
/26.5.2019
نویسنده: آنیتا احمدی
دو تن از مقامات ارشد پیشین ریاستجمهوری، مدعی هستند که ارگ ریاستجمهوری آغشته به فسادسازمانیافتۀ اخلاقی- جنسی و مالی است.
جنرال حبیبالله احمدزی، مشاور ارشد پیشین ریاستجمهوری و مریم وردک، مشاور سابق دفتر شورای امنیت ملی، مدعی هستند که برخی زنان مورد بهرهبرداری جنسی مقامات ارگ قرار گرفته و سپس به پارلمان و دیگر موقعیتهای دولتی معرفی شدهاند.
از آنجاییکه این دو چهره سالها به عنوان کارمندان ارشد ارگ ریاستجمهوری کار کردهاند، اتهامات آنان جای تأمل و درنگ دارد.
مشاوران پیشین ریاستجمهوری گفتهاند که برخی از نامزدان زن به دلیل رابطۀ جنسی با مقامات ریاستجمهوری، با 500-600 رأی به مجلس راه یافتهاند.
این اتهامات موجی از واکنشها را برانگیخت. شورای نامزدان ریاستجمهوری، خواستار بررسی فساد اخلاقی و مالی در «تاریکیخانههای» ریاستجمهوری شد. وزرای معادن، زنان، فرهنگ و زنان کارکن در ادارههای دولتی، خواستار بررسی فوری اتهامها شدند. ارگ، این اتهامها را «توطیۀ سیاسی- انتخاباتی» و «شخصیتکشی» خواند و گفت که پرونده را جداً بررسی میکنند. اما این افشاگریها، مردم را در فرستادن زنان و دخترانشان به ادارهها، با شکوتردید روبرو ساخته است!
داستان از کجا آغاز شد؟
در نتیجه انتخابات پارلمانی، شماری از دختران جوان که به مشاوران و اطرافیان رییسجمهوری نزدیک بودند، به پیروزی رسیدند. بر بنیاد اطلاعات غیررسمی کمیسیونهای انتخاباتی، این چهرهها رأی لازم برای پیروزی نداشتند؛ اما به دلیل روابط تنگاتنگ با برخی مقامات کاخ ریاستجمهوری - بدون اینکه کمیسیونها در جريان باشند- جواز حضور به کرسی پارلمان را به دست آوردند. چون، برخلاف رویۀ معمول، نتیجۀ انتخابات پارلمانی حوزۀ کابل، بدون آگاهی کمیسیونها، طبق هدایت ارگ از طریق رادیو تلویزیون ملی اعلام شد.
قاسم الیاسی، از کمیشنران کمیسیون شکایات گفت که نتیجۀ انتخابات کابل مورد تایید کمیسیون رسیدگی به شکایات نیست. او افزود که نتایج نهایی انتخابات کابل، برای اعضای کمیسیون رسیدگی به شکایات انتخاباتی، «شگفتانگیز»، «دور از انتظار» و «سوالبرانگیز» بود. کمیسون انتخابات نیز نتیجۀ منتشرشده از جانب ارگ را رد کرد. اما در نهایت نتیجۀ انتخابات کابل، چیزی بود که ارگ بیرون داد. ارگ به طور دلخواه نتایج کابل را دستکاری کرد و فهرست نهایی را منتشر ساخت. برخی نامزدان انتخابات پارلمانی، دو سه تن از اطرافیان نزدیک رییسجمهوری را متهم کردند که «دوستدختر»هایشان را به پارلمان معرفی کردند.
فرهنگ سازمانی ویژۀ افغانستان
مسایل جنسی در جامعهای بهشدت سنتی و محافظهکار افغانستان «تابو» است. کمتر کسی جرأت میکند که در انظار عمومی بهویژه در ادارههای دولتی، دربارۀ مسایل جنسی صحبت کند. اما سوءاستفاده جنسی و روابط پنهانی، در سطوح مختلف ادارهها وجود داشته است.
پیشتر، اعضای فدراسیون فوتبال زنان افغانستان، رهبری فدراسیون فوتبال را به فساداخلاقی و سوءاستفاده از دختران فوتبالیست متهم ساختند. بحث بهرهبرداری جنسی از دختران نوجوان فوتبالیست، به سطح بینالمللی بالا کشید. نخست، فیفا یا فدراسیون جهانی فوتبال، وظیفۀ کرامالدین کریم، رییس فدراسیون فوتبال را تعلیق کرد و سپس او را «مادامالعمر» از فعالیتهای فوتبالی محروم ساخت. حکومت پروندۀ او را به دادستانی فرستاد؛ اما دادستانی زیر فشار برخی حلقات و جریانها، تاهنوز نتایج بررسیها و تحقیقات خویش را همگانی نکرده است.
افغانستان در گذشته با پدیدۀ زشت و غیراخلاقی «بچهبازی» معروف بود. رسانههای بینالمللی فیلمهای مستند «بچهبازی» را در شمال و برخی مناطق دیگر افغانستان منتشر کردند. اما اکنون داستانهای تازهیی از مسایل جنسی و اخلاقی در ادارههای دولتی این کشور اسلامی رو میشود.
عدم مصونیت کارکنان زن در ادارههای دولتی افغانستان، کاملاً روشن است. حکومت بهتکرار از وضع برخی مقررات و طرزالعملها به خاطر مصونیت بانوان سخن زده و اما کمترین اقدام عملی در زمینه صورت نگرفته است. چون در بحث سوءاستفادههای جنسی، مقامات دولتی دخیل هستند. دستیارها و سکترهای اکثر وزرا، معینها و رؤسا در ادارههای دولتی، دختران زیبارو و حَسین است. برخی مقامات بهخاطر داشتن سکترها و رؤسای دفتر زیباروی و حسین، افتخار هم میکنند. در همین حکومت وحدت ملی، دهها دختر بیتجربه و کمسواد به دلیل زیبارویی و جمال و روابط پنهانی با بلندپایگان نظام، در مهمترین کرسیهای دولتی تکیه زدهاند.
بحث افشای فساد در مرجع زعامت و اقتدار سیاسی مملکت (ارگ)، اوضاع فاجعهبارِ «فرهنگ سازمانی» در ادارۀ افغانستان را به رخ میکشد. وقتی ارگ با آنهمه کمره و فضای پولیسی، مصون نیست، مسلماً هیچ ادارۀ دیگر افغانستان مصون نخواهد بود. بارها ویدیوهایی در شبکههای اجتماعی درز کرده است که نشان میدهد زنان و دختران مورد تجاوز قرار میگیرند. اما زنان به دلیل آب رو و حیثیتشان از بازکردن پرونده و دعوا خودداری میکنند.
به همین دلیل است که با وجود صدها میلیون دالر سرمایهگذاری و درنظرگرفتن امتیازات و تبعیض ویژه به زنان، هنوز هم حضور زنان در ادارههای دولتی افغانستان کمتر از 20 درصد است. حکومت در هژده سال نتوانست که استراتژی توسعۀ ملی را دربارۀ مشارکت زنان در ادارهها تطبیق کند. بربنیاد این استراتژی سالها قبل باید میزان مشارکت زنان در ادارهها به 30 درصد میرسید و به تدریج ارتقا مییافت. یکی از عوامل عمدۀ کاهش حضور زنان، وجود فساد اخلاقی و سوءاستفادۀ جنسی از دختران و زنان در نهادها میباشد. بسیار کم اتفاق میافتد که زنان بدون تسلیمشدن به رأس ادارهها و سطوح تصمیمگیری، در نهادهای دولتی شامل شوند. اگر شامل هم شوند، در ادامۀ کار اگر به خواست آمر و رییس خویش تن ندهد، مجبور به کنارهگیری و در نهایت ترک اداره میشوند و یا اینکه هرگز ارتقا نخواهند یافت.
شوربختانه، زنان در افغانستان بسیار مظلوم واقع شدهاند. آنان نه در خانه، نه در جاده و نه در اداره مصونیت دارند. سالانه شاهد هزاران پروندۀ خشونت علیه زنان در مرکز و ولایات هستیم. اما هیچ یک از این پروندهها به طور لازم بررسی نمیشود. در همین روزهای اخیر، شاهد خودکشی و ترور شماری از زنان در قلب پایتخت بودهایم. وقتی زنان در جامعهیی با چنین وضعیت رقتبار روبرو باشند، پیشبینی نقش آنان در آیندۀ کشور قابل تصور است.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|