|
صفحه اول/ |
توافق طالبان تاکتیکی خواهد بود
/5.8.2019
نویسنده: آنیتا احمدی
توافق قریبالوقوع ایالات متحده امریکا و طالبان، بشارت بزرگ به داعش است. شاخۀ خراسان داعش(افغانستان) در آستانۀ امضای موافقتنامۀ صلح، به بدنۀ جنگی و نظامی طالبان پیام فرستاده و خواستار ملحقشدن آنان به دولت اسلامی و ادامۀ جنگ در افغانستان گردیده است.
ایالات متحده امریکا در توافق با کشورهای منطقه زمینۀ ادغام طالبان را به نظام سیاسی فراهم ساخته و در نتیجۀ آن بخش بزرگی از قدرت را به آنان واگذار خواهد کرد. در نتیجۀ این توافق، حلقات سیاسی و دیپلوماتیک طالبان به سمتهای دولتی در مرکز و ولایات راه خواهند یافت؛ اما بدنۀ اصلی و عملیاتی طالبان، به دلایل زیاد از نمایندگان سیاسیشان تبعیت نخواهند کرد.
طالبان با معرفی مهرههای محبوب و نظامی به تیم مذاکرهکننده تلاش کردند که مشروعیت لازم را در جریان مذاکرات و گفتوگوها با ایالات متحده امریکا به دست آورند. اما حضور شماری از چهرههای نظامی در تیم مذاکرهکننده نتوانسته قناعت صفوف اصلی طالبان را فراهم سازد.
شاخۀ نظامی گروه طالبان، مذاکرات جاری دفتر سیاسی قطر با زلمی خلیل زاد را معاملۀ پاکستان با امریکا میدانند. به باور آنان، رهبری طالبان در شورای کویته و پیشاور زیر فشار اسلامآباد وادار به انعطافپذیری و تعامل با امریکا گردیده است. با وجود اینکه بخش اعظم صفوف جنگی گروههای مسلح در مناطق قبایلی پاکستان آموزش دیدهاند، با آنهم نفرت عجیب از اسلامآباد دارند. طالبان علیرغم وابستگی سیاسی و جنگی به اسلامآباد، در گفتوگوهای خصوصی و ارایۀ دیدگاههایشان، به شدت پاکستانیستیز میباشند. این مسأله تا اندازۀ زیادی به جو حاکم در جامعۀ افغانستان و پیشینۀ تلخ روابط میان کابل و اسلامآباد بر میگردد.
برای طالبان تعیین تاریخ جدول زمانی خروج امریکا از افغانستان، بزرگترین بهانه به امضای توافقنامۀ صلح است. طالبان مدعی هستند که برای پایان اشغال میجنگند و در صورت خروج نیروهای خارجی، دلیلی برای ادامۀ جنگ وجود ندارد. ایالات متحده امریکا هم مصمم به خروج از افغانستان است. ترامپ تا سال 2020 نیروهایش را به نصف کاهش خواهد داد. اما هیچ یک از رهبران سیاسی افغانستان و ناظران بدین باور نیستند که ایالات متحده امریکا پایگاههایش را در این کشور ببندد و از منطقه خارج شود. پس از توافق صلح نیز واشنگتن پایگاههای عمدهاش را در بگرام، شیندند، شورابک و شمال افغانستان حفظ خواهد کرد. البته نیروهای نظامی- جنگی را کاهش داده و به حضور استخباراتی اکتفا خواهد کرد. امریکا به حضور نظامیاش در افغانستان پایان نمیدهد. واشنگتن متعهد است که تا سال 2024 نیروهای امنیتی افغانستان را حمایت کند و پول اصلاحات در خدمات ملکی این کشور را بپردازد. این تعهد واشنگتن در توافقنامۀ امنیتی و استراتژیک درج است. یعنی اینکه با امضای توافق صلح با طالبان، توافقنامههای امنیتی و استراتژیک همچنان نافذ خواهد بود.
خروج امریکا از افغانستان مشروط است. واشنگتن میگوید که نمیتواند افغانستان را به حال خودش واگذار کند تا دوباره به مرکز هراسافگنی و جغرافیایی تهدید برای ایالات متحده تبدیل شود. ادامۀ فعالیت گروههای تروریستی به ویژه داعش بهانۀ خوبی برای تجدید حضور واشنگتن خواهد بود. خطر تهدید داعش را با توجه به ارقام بازداشتشدگان این گروه به خوبی میتوان حدس زد.
البته طالبان هم به سادهگی حاضر نخواهند شد که شاخۀ نظامیشان را منحل سازند و میدان را به گروه تازهیی واگذار کنند. تحریک طالبان بهخاطر عملکرد عمدتاً خشن نظامیاش شهرت دارد. این گروه در میدان سیاست محلی از اعراب نخواهد داشت. آنها این خلاء و نقطۀ ضعف را بهخوبی درک میکنند. از همین روست که آتش بس و ادغام را به تأخیر میاندازند.
حلقات دیپلوماتیک در کابل بدین باور هستند که توافق احتمالی طالبان در آستانۀ انتخابات ریاستجمهوری افغانستان تاکتیکی خواهد بود. طالبان با توافق صلح میتوانند انتخابات ریاست جمهوری را معلق کنند. تعلیق انتخابات، بزرگترین تهدید به کابل است. کابل بقایش را در برگزاری به موقع انتخابات جستجو میکند. اما طالبان با یک برنامۀ تاکتیکی میتوانند پروژه غنی برای تداوم قدرت را ناکام سازند و به هرج و مرج سیاسی در کابل کمک کنند.
بزرگترین تهدید به طالبان گروه داعش است. از هنگام شروع مذاکرات رسمی امریکا و طالبان، شمار جنجگجویان داعش دهها برابر افزایش یافته است. جنجگویان داعش، عمدتاً متشکل از اقوام غیرپشتون بهخصوص تاجیکان است. در سالهای پسین به ویژه در دورۀ حکومت وحدت ملی، گروههای قومی به شدت احساس محرومیت و تجرید از قدرت و حاکمیت کردهاند. فقر، بیکاری، فساد سازمانیافتۀ دولتی، بیعدالتی و تبعیض ناروای اجتماعی و قومی، دست به دست هم داده و صف گروههای ناراضی را افزایش داده است. در پنج سال پسین، به همان پیمانهای که حلقات سیاسی، از نظام به دور شدند و احساس حقارت کردند، فاصله میان مردم و دولت نیز افزایش یافت. دولت افغانستان نتوانست بخش کوچکی از جامعه را با خود داشته باشد. این وضعیت منجر به طولانی شدن فهرست گروههای جنگجو و بالارفتن شمار جنگجویان آنان در برابر دولت افغانستان و قوای خارجی شد. جالب این است که پایگاههای اجتماعی و سیاسی که گذشتۀ مبارزه با تروریزم و هراسافگنی داشتند، امروز بیشتر از دیگر مناطق به پای سلفیت و وهابیت و در چتر آن داعش، طالبان، حزب تحریر، جمعیت اصلاح و ... سقوط کرده است. بخش عمدۀ افراد بازداشت شدۀ داعش در کابل، از ولایات پروان، کاپیسا و پنجشیر در مرکز افغانستان است که روزگاری پایگاه مقاومت بر ضد طالبان به رهبری فرمانده مسعود محسوب میگردید. یکی از تفاوتهای بنیادین سربازگیری داعش و طالبان این است که در صفوف طالبان زنان وجود ندارد. اما در صف داعش دهها و صدها بانوی تحصیلیافته حضور دارد. اکثر این زنان و دختران از دانشگاههای کابل فارغالتحصیل میباشند. برعکس افراد طالبان، اعضای داعش «جهاد نکاح» دارند که در نتیجۀ آن نیازمندیهای جنسیشان مرفوع میگردد!
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|