|
صفحه اول/ |
داستان گرفتاری قیصاری به کجا میانجامد؟
/17.12.2019
نویسنده: آنیتا احمدی
عملیات ناکام نیروهای دولتی برای گرفتاری نظامالدین قیصاری، به نبرد 24 ساعته در مرکز شهر مزارشریف و کشته و زخمیشدن دستکم 22 تن انجامیده است.
نیروهای دولتی به هدایت دفتر شورای امنیت ملی، شنبهشب عملیات زمینی را به هدف گرفتاری فرمانده پیشین ولسوالی قیصار فاریاب آغاز کرد. اما این فرمانده محلی و افرادش به مقاومت علیه نیروهای دولتی پرداختند و گفتند که تا دمِ مرگ به دولت تسلیم نخواهند شد. وقتی عملیات زمینی نیروهای امنیتی ناکام شد، نیروهای هوایی وارد عمل شده و محل سکونت قیصاری را بمباران کردند. قطعات خاص ارتش و پولیس افغانستان، ناوقت یکشنبه شب از ورود به محل اقامت قیصاری و تصفیۀ آن خبر دادند. اما نظامالدین قیصاری به طرز معجزهآسایی از محل رویداد ناپدید گشت. ظاهراً نیروهای وابسته به جنرال دوستم، معاون ریاستجمهوری به نجات او شتافتند و قیصاری را از چنگ مأموران امنیتی بیرون کردند.
داستان قیصاری از کجا آغاز شد؟
نظامالدین قیصاری، هنگام مأموریتاش در فرماندهی امنیۀ ولسوالی قیصار فاریاب، به تکرار علیه اشرفغنی، رییسجمهوری سخن زد. او حتا گفت که اگر اشرفغنی به داد مردم شمال نرسد، او شخصاً ریسسجمهور را خواهد کشت. سخنان تند و غیرمعمول فرمانده محلی علیه رییسجمهوری، خشم حکومت را برانگیخت. افراد وابسته به شورای امنیت ملی با یک طرح خاص امنیتی قیصاری را در شهر میمنه بازداشت کردند؛ محافظان او را به گلوله بستند؛ فرمانده برحال قیصار را به زنجیر کشیدند و از هلیکوپتر آویزان ساختند و سپس در کابل زندانی کردند. زندانیشدن نظامالدین قیصاری در کابل، اعتراضات گستردۀ ترکتباران افغانستان را به همراه داشت. افراد وابسته به جنرال دوستم، 20 شبانهروز ولایات شمالی را فلج ساختند و خواهان رهایی قیصاری و برگشت جنرال دوستم از «تبعید» شدند. حکومت که زیر فشار کمسابقۀ اقتصادی و مردمی قرار داشت، به مطالبات معترضان تن داد و قیصاری را آزاد کرد و با برگشت جنرال دوستم به کابل نیز موافقت نمود. نهادهای عدلی و قضایی اعلام کردند که هیچ سندی مبنی بر ارتکاب جرم و جنایت از سوی قیصاری به دست نیاوردهاند.
نظامالدین قیصاری به محض بیرونشدن از زندان، لبۀ تیغش را برگرداند و سخنان تندی علیه جنرال دوستم ابراز کرد. او به دفاع از اشرفغنی دوستم را جنایتکار و قاتل خواند و اعلام کرد که دیگر از وی تبعیت نخواهد کرد. این صحنه برای بسیاریها حیرتانگیز باورنکردنی بود. چه شد که قیصاری یکشبه به مدافع رییسجمهور غنی و مخالف سرسخت جنرال دوستم مبدل شود؟ باورها براین است که مأموران امنیتی قیصاری را در زندان وادار به حمایت از تیم دولتساز کردهاند. مشخص بود که حکومت قیصاری را مشروط به این از زندان آزاد ساخته بود که در برابر دوستم قرار گیرد و جبهۀ تازهیی علیه رهبر ترکتباران باز کند. شورای امنیت ملی، به نظامالدین قیصاری جنگافزار و مهمات سبک و سنگین داد و او را به شمال فرستاد. حکومت انتظار داشت که قیصاری بتواند به یک چالش جدید در برابر جنرال دوستم تبدیل شود. اما او در دورۀ مخالفتاش با رهبر جنبش ملی نتوانست کاری را از پیش ببرد. حمایت قیصاری از حکومت هم دوام نیاورد. با شروع پیکارهای انتخاباتی، قیصاری از کاندیداتوری رحمتالله نبیل حمایت کرد و به پشتیبانی از این نامزد ریاستجمهوری، برنامهیی بزرگ در شهر مزارشریف تدارک دید. حمایت قیصاری از رییس پیشین امنیت ملی که مخالف سرسخت اشرفغنی است، به ارگ سنگین تمام شد.
«بازی با مرد سادهدل»
نظامالدین قیصاری که از یک سال بدینسو به چهرۀ جنجالبرانگیز و پرحاشیه در افغانستان مبدل شده، «مرد سادهدل، بیسواد و غیرسیاسی» است. بازیهای او در یک سال پسین به وضوح میرساند که قیصاری در عملکردها و رفتارهایش فاقد محاسبه و سنجش است. او در یک سال پسین به تکرار در جبهات مختلف سقوط کرد و به ابزار سیاسی- نظامی طرفها مبدل شد.
اقدامات حکومت از چشم نهادهای بینالمللی و رهبران سیاسی افغانستان پنهان نماند. آنان از این رویکرد حکومت به شدت انتقاد کردند و آن را سیاستی ناپسند و زشت خواندند که مخالف منافع و مصلحت ملی است.
استفادۀ نامشروع از قوۀ قهریه
قیصاری فردی لجوج و بیپروا است. او در دوران مأموریتاش در ولایت فاریاب و به ویژه در عملیات اخیر نیروهای دولتی نشان داد که از سرش تیر است. از یک مرد غیرسیاسی، فاقد سواد اولیه و به قول یکی از اعضای ارشد جنبش ملی، «ساده» و «فریب خورده» انتظاری بیش از این نمیرود. اما حکومت به چه قیمت و براساس چه محاسبهیی عملیات سنگین، پرهزینه و بیمحتوا را در قلب شهر مزار و در میان خانههای غیرنظامیان راهاندازی کرده است؟ آیا بازداشت یک «مجرم»، «قاتل»، غاصب» و هرچز دیگری که نامش را میگذارید، به قیمت خون 22 جوان میارزد؟ آیا اصول و قواعد حکومتداری ایجاب میکند که برای بازداشت یک چهرۀ مظنون، متهم و یا مجرم، چنین بلوایی برپا داشته شود؟ حالا چه کسی پاسخ خون قربانیان و جوانان را به خانوادههایشان خواهد داد؟
رهبری قوای مسلح در عین اینکه یک وظیفه خطیر است، یک مسوولیت و رسالت بزرگ نیز میباشد. استفاده از قوۀ قهریه در برابر کسیکه سالها به دفاع از نظام و حاکمیت دولتی رزمیده و قربانی داده، مجاز نیست. حکومت با «دم شیر» بازی میکند. چنین حرکتها و اقداماتی نه تنها پایگاه و اتوریته نظام را تقویت نخواهد کرد، بل رهبری نظام را در اذهان عمومی بیشتر از پیش بدنام، منزوی و مطرود خواهد ساخت. تازه اینکه نیروی عملیاتی پس از تصرف خانۀ نظامالدین قیصاری، تمام وسایل و اسباب خانۀ او را به تاراج بردهاند.
گشودن پروندۀ جدید به جنرال دوستم
منابع میگویند که نظامالدین قیصاری به شهر شبرغان پایگاه سیاسی- نظامی جنرال دوستم در شمال رسیده است. دوستم با وجود خصومت و دشمنی چندماهۀ قیصاری، به نجات او شتافت و پناهش داد. جنرال دوستم نظامالدین قیصاری را بازداشت دوباره و کشتهشدن نجات داد. به محض شروع عملیات دولتی در خانه قیصاری، افراد جنرال دوستم به حمایت از او پرداختند و عملیات دستگیری او را محکوم کردند. داستان قیصاری به سادهگی به پایان نخواهد رسید. اگر جنرال دوستم به نظامالدین قیصاری پناه بدهد و او را به آغوش بکشد که تاکنون چنین کاری را کرده است، پروندۀ مرگ نیروهای امنیتی، دامان رهبر جنبش ملی را خواهد گرفت. برخی ناظران باور دارند که چنین صحنهیی از پیش سازماندهی شده بود تا پروندۀ تازهیی به جنرال دوستم گشوده شود. این درحالی است که معاون ریاست جمهوری تاهنوز قیمت پروندۀ «احمدایشچی» والی سابق جوزجان را میپردازد. هرچند اطرافیان جنرال دوستم مدعی هستند که از قیصاری اطلاعی ندارند.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|