|
صفحه اول/ |
آیا واقعاً امریکا از مهار بحران عاجز ماند؟
/27.3.2020

نویسنده: آنیتا احمدی
پادرمیانی امریکا برای حل بحران انتخاباتی- سیاسی افغانستان بینتیجه ماند. مایک پمپئو وزیر خارجۀ ایالات متحده امریکا در سفر یک روزه به کابل آمد تا اشرفغنی و عبدالله عبدالله را به تشکیل حکومت مشترک ائتلافی متقاعد سازد. او به طور جداگانه و مشترک با عبدالله عبدالله و اشرفغنی دیدار کرد. اما دیدارهای پیهم بیفرجام بود و پمپئو بدون نتیجه کابل را به مقصد دوحه ترک گفت. سفر پمپئو درحالی انجام شد که گمان میرفت خلیلزاد مقدمات توافق میان اشرف غنی و عبدالله را فراهم ساخته است. اما مشخص شد که تلاش دوهفتهیی خلیلزاد بینتیجه بوده است.
پمپئو در راه برگشت از کابل اعلامیۀ شدیدالحن، غیرمعمول و بیسابقه را دربارۀ بحران سیاسی در کابل بیرون داد. پمپئو از رفتارها و پیامدهای تصمیم غنی و عبدالله ابراز ناامیدی کرد؛ کمکهای کشورش را فوراً کاهش داد و تهدید کرد که روابط ایالات متحده و افغانستان در تمام سطوح بازنگری میشود.
محدودۀ زمانی
سفر وزیر خارجۀ امریکا به کابل قابل پیشبینی بود. اما هیچ کسی باور نداشت که او بتواند در زمان اندک اختلاف عمیق رهبران سیاسی افغان را حلو فصل کند. آجندای سفر پمپیو به کابل حل بحران انتخاباتی و هموارسازی راه بر سر راه مذاکرات داخلی بود. مذاکرات داخلی بهدلیل عدم معرفی تیم مذاکرهکننده و همچنان جلوگیری از رهایی زندانیان طالبان به تأخیر افتیده است.
با این حال، پمپیئو میخواست بحران گسترده و چندپهلوی سیاسی- امنیتی را در ظرف چند ساعت محدود حل و فصل کند. درحالیکه جان کری وزیر خارجۀ سابق امریکا که به معمار حکومت وحدت ملی معروف است، در سال 2014 چند شبانه روز در کابل ماند تا غنی و عبدالله را به توافق برساند. مأموریت جان کری حل بحران انتخاباتی بود. اما پمپیو میخواست بحران انتخاباتی را حل کند، زندانیان طالبان را آزاد سازد و هیأت مذاکره کننده جمهوری اسلامی را برگزیند. مشخص بود که چنین آجندایی نیازمند فرصت طولانی است. او از پیش مشخص کرده بود که بیشتر از چند ساعت در کابل مانده نمیتواند. درحالیکه جان کری به تکرار سفرش را در 2014 به تأخیر انداخت. در این جا مشخص میشود که پمپئو مصمم و قاطع به حل بحران نبوده است.
ناکامی در رهایی زندانیان
امریکا بسیار کوشید که کابل را به رهایی 5000 هزار زندانی طالبان متقاعد کند. واشنگتن حتا به غنی امتیاز داد. اما تمام گزینهها بینتیجه بود. کابل تحت هیچ شرایطی حاضر نشد که پیش از مذاکرات داخلی، زندانیان طالبان را آزاد کند. غنی در بدل رهایی زندانیان خواهان آتش بس بود. مایک پمپیو در کابل کوشید که غنی را به رهایی زندانیان طالبان متقاعد سازد. اما فشارهای او هم بینتیجه ماند. امریکا طبق توافق نامۀ دوحه مکلف است که زمینۀ رهایی زندانیان طالبان را فراهم کند. پمپیو پس از ناکامی در آزادسازی زندانیان، تلاش نکرد که به هر طریقی بحران سیاسی در کابل را حل کند. او پس از یک جلسۀ مختصر به غنی و عبدالله کابل را به مقصد دوحه ترک کرد تا طالبان را متقاعد سازد که امریکا به تعهدات مندرج در توافق نامۀ صلح 9 فبروری متعهد و پایبند است. سفر پمپیو به دوحه نشاندهندۀ اهمیت طالبان به امریکا است. برای پمپئو بحران سیاسی در کابل و رهایی زندانیان لازم و ملزوم یکدیگر بودند.
واکنش رهبران افغانستان
اشرفغنی در پاسخ به بیانیۀ شدیدالحن امریکا گفت که مردم نگران قطع کمکها نباشند. او راهکاری را در نظر گرفته که کاهش کمک بیتأثیر است. غنی گفت که به کمکهای امریکا بدیل جستجو میکند. او عبدالله را متهم کرد که خواستهای فراقانونی دارد. خواهان صدارت است و تعدیل قانون اساسی از صلاحیت وی نیست.
اما عبدالله از ناکامی مذاکرات ابراز تأسف کرد و گفت که فرصت خوب برای حل بحران از دست رفت. البته هردو رهبر سیاسی، درِ گفتوگو و مذاکره را باز گذاشتند.
پیروزی طالبان
بالاگرفتن اختلافات در کابل به سود طالبان است. وضعیت پیش آمده آنها را به هدف دستیابی به قدرت و گرفتن کامل افغانستان نزدیک میسازد. طالبان به متحد تازۀ امریکا مبدل شدهاند. هم از توافقنامۀ دوحه و هم از اعلامیۀ اخیر امریکا به خوبی میتوان دریافت که واشنگتن از رهبران فعلی کابل دست بریده و به طالبان روی آورده است. وضعیت پیش آمده بسترسازی به طالبان است. امریکا با بیاعتنایی در زمینۀ بحران داخلی، به طالبان زمینهسازی میکند تا پیش روی کند. چنانچه در بیانیۀ اخیر از طالبان به خاطر تعهدشان به اجرای توافق صلح ستایش میکند و رهبران افغان را به خاطر بیاعتنایی به اعلامیۀ مشترک سرزنش مینماید. امریکا میکوشد جریانهای داخلی را از طریق همدیگر خورد و خمیر سازد تا زمینه به اجرای موافقتنامۀ صلح و تعهدات دوجانبه فی مابین امریکا و طالبان فراهم شود.
از دسترفتن پروژۀ صلح
امریکا ناکامی در توافق سیاسی و صلح را به مثابۀ تهدید علیه امنیت ملی خود تلقی میکند. واشنگتن با صراحت گفت که ناکامی در توافق صلح منافع ملی امریکا تهدید میکند. امریکا تصمیم به خروج از افغانستان گرفته است. نیروهایش را طی 14 ماه بیرون میکند. کمکهایش را به 20 درصد کاهش میدهد و پایش را از افغانستان جمع میکند. اما بحران سیاسی در کابل و مقاومت غنی در برابر اجرای برنامۀ صلح امریکا، خطر ناکامی «پروژۀ صلح» را بالا برده است. رهبران امریکا در انتخابات آتی به حل بحران افغانستان چشم دوختهاند. بازندۀ اصلی منازعۀ جاری ادارۀ ترامپ به ویژه شخص زلمی خلیلزاد نماینده ویژۀ واشنگتن برای صلح افغانستان است. او رویای زیادی در سرداشت. همۀ رویاهای وی یکی پی دیگر نقش برآب میشود. پیشبینی میشد که مذاکرات داخلی سختترین و دشوارترین مرحلۀ روند صلح باشد. این پیشبینیها درست ثابت شد. اگر اختلافات در کابل ادامه یابد، هیأت مذاکره گزینش نشود و طالبان به ادامۀ روند بیباور شوند، پروژۀ صلح مختومه اعلام میشود.
نتیجهگیری
افغانستان در مسیر بحران تمامعیار داخلی و جنگ گروهی و قومی در حرکت است. طرفها از مواضعشان کوتاه نمیآیند. بازی به طرفهای اصلی حیثیتی شده است. خطر فروپاشی و دوپارچهشدن نهادهای امنیتی و تقسیم جغرافیای سیاسی وجود دارد. تمام شواهد نشان میدهد که وضعیت افغانستان بسیار نزدیک به سوریه شده و سوریهشدن افغانستان تهدیدی در برابر تمام کشورهای منطقه و جهان است. با کاهش حضور و حمایت امریکا، جریانهای داخلی باید به تدریج جایشان را به طالبان واگذار کنند و کابل را ترک گویند. گمان میرود که واشنگتن اوضاع را به سمت خطرناکی پیش میبرد.
ظاهرا واشنگتن میتوانست بحران را مدیریت کند، طرفها را به توافق برساند و زمینه مشارکت وسیع سیاسی و قومی را فراهم سازد. اما از فشار و زمان لازم برای متقاعدسازی جریانها کار نگرفت.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|