|
روسيه و افغانستان/ |
ده سال قبل پیلوتان روسی طیاره خود را از قندهار گریختاندند
/17.8.2006
این حاد ثه در تاریخ هوانوردی ثبت گردیده است. ده سال قبل پیلوتان روسی ، که پرواز انتقال سلاح را به کابل انجام می دادند، از طرف طا لبان اسیر گردیدند. یک سال بعد آنها توانستند آزاد گردند ودر طیاره خود از قندهار پرواز نما یند.
این حادثه در تاریخ سوم اگست سا ل 1995 میلادی آغاز گردید. در داخل طیاره ایل – 76 محموله بزرگ مهمات برای حکومت افغانستان قرار داشت. قوماندان عمله ولادیمیر شرپتوف ، مانند همیشه ، آرام بود ، وفکر میکرد ، که انتقال سلاح کاملآ قانونی می باشد. هنگام نزدیک شدن به قندهار در گوشی ها شنیده شد – باید نشست را انجام دهید. از کلکینچه طیاره شکاری میگ – 21 مشاهده میشد ، که در زیر بال آن چهار راکت قرار داشتند.
تنها در زمین روشن گردید ، که امر نشست طیاره روسیه را طالبان داده بود. در میدان هوایی قندهار تعداد زیاد خبرنگاران و افراد مسلح انتظار عمله را داشتند. اعضای عمله به یاد می اورند ، که همه 378 روز اسارت آنها انتظار مرگ را می کشیدند. صحبت ها در باره تیرباران از همان لحظا ت اول اسارت شروع شدند. فقط انگاه آنها فهمیدند ، که باید فرار کرد. وآنهم فقط از طریق هوا ، در طیاره خود باید این کار را انجام داد.
ولادیمیر قوماندان طیاره می گوید ، که « فکر کردم ، که اگر پرواز کنیم ، باید در ارتفاع کم حرکت کرد. پیلوت دومی خیرولین را دعوت نمودم ، و گفتم ، که بیا پرواز کنیم . پلان ها مختلف بودند ، و ما چند وریانت فرار داشتیم.»
خانم ولادیمیر یکی از اولین نامه ها را می خواند ، که از قندهار دریافت داشته بود. در آن نوشته شده ، که : « سلام ، عزیزان دوست داشتنی من ، بخت با همه ما یاری نمی کند». این سطرهای یکی از اولین پیام ها می باشند. نینا زدور ، که درشهر کازان با دو پسر خود باقیمانده بود ، به هر نامه با بی صبری انتظار می کشید. او فکر می کرد ، اگر نامه می نویسند ، پس این به دان معنی است ، که آنها زنده اند. طالبان به عمله پرواز نوشتن نامه را چند ماه بعد از اسارت اجازه دادند.
او در باره این ، که شوهرش یکجا با عمله فرار کرده ، چند ساعت قبل از پرواز به کازان مطلع شد. بعداً پیلوتان قصه می کردند ، که چگونه فرار را پلان می کردند ، چگونه طالبان را به معاینات پلانی طیاره متقاعد ساختند ، وچگونه رادیست یوری وشیوتسیف در تاریخ 16 اگست سا ل 96 سعی نمود با روسیه تماس بگیرد. در روسیه انگاه فکر کردند ، که یوری ، با صحبت در باره فرار اصلآ شوخی میکند.
رادیست یوری وشیوتسیف قصه میکند : « اری ما همه در طیاره ...... وبسیار جدی هستیم. تا زمانیکه پرواز نکردیم – من اصلآ این مساله را درک نمی کردم. پیلوتان روسی ، که مدت ها سر و ریش خود را نه تراشیده بودند ، و بیشتر به طالبان شباهت داشتند ، مسیر غرب ، به جا نب ایران را در پیش گرفتند. آنها به سوی روسيه پرواز کرده نمی توانستند ، زيرا درآن سمت طا لبان انتظار انها را می کشیدند.
عمله پرواز از شهر ابو دابی باید به مسکو پرواز می کرد. در مسکو از قبل انتظار انها را می کشیدند. ولی اسرای قبلی خواهش نمودند اولین ارزوی انها در وطن براورده سازند – وقبل از همه به انها اجازه ورد به کازان ، پایتخت تا تارستان داده شود. در انجا دوستان و اقارب انتظار انها را داشتند.
حالا بعد از گذشت ده سا ل انها دیگر کوه های قندهار را به خواب نمی بینند. تقریبآ همه در هوا کار می کنند. فقط قوماندان عمله – ولادیمیر شرپتوف در زمین با قیمانده وپرواز نمیکند ، ومصروف پرورش گل ها در ویلای خود می باشد.
باوجود ان ، که ده سا ل گذشته ، ولی مانند گذشته در مورد این قصه بسیاری سوالات وجود دارند – کمتر کسی باور می کند ، که پیلوتان بدون کمک کسی – به فرار از قندهار موفق شده با شند. ولی اگر فرض نمود ، که کدام نیروی های به انها کمک نموده ، پس این سوال مطرح می گردد – که اینها کی بودند؟
|
فارسی.رو |
(7)نطرشما در اين مورد
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|