English |  فارسی |  پشتو |  Русский  


صفحه اول/ تاريخ
  تاريخ   |   علم وفرهنگ   |   شعروادبيات   |   طنزوفکاهی   |   سياست   |   اقتصاد   |   و...   |
ديدگاه هاي ارائه شده در نوشته هاي ارسالي بيانگر آراي نويسندگان مي باشد و لزوما مبتني بر موافقت ادارهء «فارسی.رو» با اين جهت گيري ها نيست. مسوليت اين نوشته ها مطابق قوانين اداري و جزايي روسيه فدراتيف و نورم هاي حقوقي بين دول منوط به نويسندگان است.
[1] [2] [3] [4] [»»] 
2007-12-21 05:04:48
بچه مثبت:
افغان به معنی امروز دهقانان وتجاران اساسی مواد مخدره مفت خوار وگدا های اداره خيرات اروبا وامريکا وکانادا بنامهای سوشال خور ويا خيرات خور بنام فود بانک های کلیسا ها تنبل بيکاره جاهل جنگسالار دين فروش فدايی های تررور حقیر عقب مانده وبیسواد ثبت اجتماع بينالمللی شده است اگر باور نداريد بفرماييد تحقيقات نماييد فقط در کشور های شوروی سابق از اتبار
کمی خوب برخوردار است.
جوابحق گوئ25120
2007-12-12 16:00:31
بچه مثبت:

افغان - به معنای لغوی درست است که ناله ٬ فرياد و فغان است. اما بيايد حرف٬حرف کلمه افغان را
تجريه گوا تحليل کنيم
ا لف - اسلام غین - غيرت مند * الف - استوار * نون - نيرو مند است.
جواب ولی از هالند
به وبلاگ جهانی منم یه سری بزندید

www.peyman22.blogfa.com
جواببچه مثبت25068
2007-11-24 01:09:29
من می خواهم بگویم که سیاست اقتصاد بازار دولت آقای کرزی تنها به منافع دولت های همسایه ی افغانستان است تا اجناس درجه دو و درجه سه خود را به قیمت بسیار نازل به طوری که اجناس افغانی هرگز توان رقابت با آنان را ندارند در کشور ما به فروش برسانند و دولت ما هم نه تنها این سیاست را کنار نمی گذارد که به هر نحو ممکن از آن حمایت می کند .این سیاست ما را به کشورهای بیگانه چنان محتاج و وابسته می کند که تنها با گذشت یک هفته از بستن گذرگاه خیبر از طرف پاکستان قیمت تمام اجناس در کشور ما ۳۰٪ ازایش یافته است که تمام پی آمدهای این گرانی ها متوجه ملت رنج دیدهی ماست ملتی که طعم تلخ ۲۸ سال نا آرامی را تا کنون چشیده است .باز می گویند چرا افغانستان ۹۰٪ تریاک جهان را تولید می کند بله زمانی که مردم با تولید هر چیزی با رقیبی سرسخت و بیگانه که به هیچ وجه نمی توان با آن رقابت کرد مواجه می شوند و دچار ورشکستگی می گردند واضح است که به دنبال تولیدی میروند که توان رقابت با محصولات خارجی را داشته باشد و نیز بتواند شکم فامیل هایشان را سیر کند و چه چیزی بهتر از ککنار و خشخاش که تولیدشان هیچ رقیبی ندارد. البته من به هیچ وجه از کشت مواد مخدرحمایت نمی کنم.

کلام آخر اینکه اقتصاد بازار تنها جیب مافیای اقتصادی را پر می کند و هیچ امتیاز وهیچ رحمی به ملت هر دم شهید ما ندارد جز بیکاری و فقر و تنگدستی و وابستگی بیشتر به بیگانگان هیچ ثمره ی دیگری به ما نمی رساند.

امیدوارم پیام من به گوش دولت مردان ما برسد تا مگر دست بردارند هر چند که زیر فشارهستند.
امیدوارم هم وطن های ما هر جا که هستند در پناه خدا سلامت و موفق وکامیاب باشند.
جوابعظیم24898
2007-11-14 21:02:12
ليلا جان
جشن مهرگان يكی از كهن‌ترين جشن‌ها و گردهمايی‌های ايرانيان و هندوان است كه در ستايش و نيايش مهر يا ميترا برگزار می‌شود.

جشن مهرگان قدمتی به اندازه ايزد منسوب به خود دارد. تا آنجا كه منابع مكتوبِ موجود نشان می‌دهد، ديرينگیِ اين جشن دستكم تا دوران فريدون باز می‌گردد. شاهنامه فردوسی به صراحت به اين جشن كهن و پيدايش آن در عصر فريدون اشاره كرده است:

به روز خجسته سرِ مهر ماه
به سر بر نهاد آن كـياني كلاه

زمانه بی اندوه گشت از بدی
گرفتند هر کس ره بخردی
دل از داوري‌ها بپرداختند
به آیين يكي جشن نو ساختند
نشستند فرزانگان شادكام
گرفتند هر يك ز ياقوت جام
ميِ روشن و چهره ی شاه نو
جهان نو ز داد از سرِ ماه نو
بفرمود تا آتش افروختند
همه عنبر و زعفران سوختند
پرستيدن مهرگان دين اوست
تن‌آساني و خوردن آيين اوست
اگر يادگارست ازو ماه و مهر
بكوش و به رنج ايچ منماي چهر

جوابفردين24871
2007-11-13 12:43:06
سلام جهانیان.
من ازتاکستان کوهدان سلام تقدیم میکنم.
چرا افغانستان باچنین قدامت تاریخی یک کشورعقب مانده است؟
عبدالبصیر(حمید).
جوابعبدالبصیر24862
2007-11-12 12:37:42
محصل 22 ساله 35 زبان را یاد دارد

آن که به حیث یک دانشمند جوان بر سه چهار زبان خارجی حاکم باشد، فـرد استثنائی شمرده میشود. محصل شهر بن ، "سبستیان هاینه" اما هـر سال سه چهار زبان را آموخته و اینک 35 لسان خارجی را بلد است؛ از "آرامی" گرفـته تا "اوزبیکی" و زبان عـزیز دلش "پشتو".

سبستیان هاینه به تودۀ کتاب بالای میز کارش در کتابخانۀ "پوهـنتون بن" اشاره کنان میگوید : « نه خیر من نابغه نیستم. این فـقـط نتیجۀ زحمت کشی و تلاش است ــ من هـر روز لغت یاد میگیرم و گرامر را هـر روز تکرار میکنم.» البته این ارزیابی جوان 22 ساله با موهای مجعد نسواری از خودش، خیلی متواضعانه است. چون هـیچ انسانی نمیتواند بدون داشتن استعداد خارق العاده، بیش از سی زبان را ، که اکثرشان مربوط به شرق نزدیک و شرق میانه میگردد، بیاموزد. زبانهائی که او میداند بدینقـرارند :

فـُرس قـدیم ، اوستائی ، پهلوی ، باختری ، سغدی ، ساکی ، پشتو ، پراچی ، ارموری ، واخی ، یغنوبی ، سنگلیچی ، ایشکامی ، اوسیتی ( آسی ) ، ایدغـا ــ منجی ، اردو ، هـندی ، فارسی ، پنجابی ، سندی ، کورمانجی ــ کردی ، بلوچی ، سنسکریت ، پالی ، گندهاری ، لاتین ، یونانی ، آیرلندی قـدیم، کیمری میانه ، گوتیک ، اوزبیکی ، آرامی ، عـربی ، فـرانسوی ، انگلیسی .

کارنامۀ زبان آموزی وی حدوداً هـفـت سال پیش آغاز گردید، وقـتی که در مکتب "ایدرتال" در شهر "فـرانکن برگ" ایالت "هـسن" درس می آموخت. وی که در آن وقـت 15 ساله بود ، حین مطالعۀ متن اصلی "هـومر" ، دریافـت که "یونانی" و "سنسکریت" باهم پیوند نزدیک دارند. این امر کنجکاوی وی را برانگیخته و باعـث گردید که
لسان "سنسکریت" را بیاموزد. وی که فـرزند یک مؤرخ است، بعد از آن هـر سال سه چار زبان دیگر را یاد گرفـت و خوش بود که به عـوض رفـتن به دسکوتیک ، بدین کار می پردازد.

بعد از آن که سبستیان هاینه شهادتنامۀ بکلوریای خود را بدرجۀ اعـلی گرفـت ، شامل "پوهـنتون بن" گردید و به تحصیل در رشتۀ اصلی "اندو جرمانیستیک" ( ادبیات زبانهای هـند و جرمن ) و رشته های فـرعی "اندولوژی" (هـند شناسی ) و "سلتولوژی" (سلت شناسی ) ــ که از قـدیم مجموعۀ رشته های زیبا و دل پسند پنداشته میشود ــ آغاز کرد. همین اکنون دپلوم خود را تحویل داده ، که ضمن آن "فـعل در زبان پشتو" را به بررسی میگیرد، و این زبانی است که از صمیم قـلب به آن عـشق میورزد. وی "پشتو" را موزائیک تمام زندگانی انسانی شمرده ، میگوید : « "پشتو" شیرین است و در عـین حال بسیار خشن. "پشتو" بیحد رقـیق الحس بوده میتواند و از جانب دیگر بسیار درشت و مردانه. "پشتو" تجسم زندگی است، فـریاد میزند ، میگرید ، خوشحالی میکند ، نوحه سر میدهـد و مرگ را تمثیل میکند.»

"پشتو یک احساس زندگی است "
وقـتی سبستیان هاینه از زبان محبوب خود "پشتو" مشتاقانه حکایت سر داده و اشعار پشتو را دکلمه می کند ، چشمانش به درخشش می آیند و خود در یک جهان دیگر غـرق میگردد. شاید چنین وجدی نزد رفـقای پوهـنتونی وی بیگانه جلوه نمایند ، اما وی با آنها کار و غـرضی ندارد و برایش بی تفاوت است که دیگران چه فـکر می کنند. این متخصص زبانها که همیشه با لباسهای سنگین ظاهـر میگردد، با وجود آن ، زندگانی پرتنوع محصلی را در پیش گرفـته است. وی تقـریباً همه روزه با افغانانی که در المان با ایشان آشنا گردیده، ملاقات میکند. وی با ایشان به دیدار دوستان میرود ، در پارتی ها اشتراک میورزد ، در مورد خداوند و جهان به مباحثه میپردازد ــ البته نه به زبان المانی بلکه به زبان پشتو.

وی از ایشان همچنان دریافـته که پشتو نه تنها یک زبان است، بلکه درک زندگانی نیز هـست : « پشتو یک فـرمان غـیرمکتوب و نانوشتۀ پشتون هاست. یعنی که اگر میخواهـید راستگو باشید ، خوشنام باشید ، مهمان نواز باشید ، در برابر دشمنان خود گذشت داشته باشید ؛ به پشتو گپ بزنید. وقـتی که زبان شان را گپ میزنید، در واقع با این انسانها سهیم هـستید. بکوشید که رفـتار آنانرا درک کنید و بپذیرید، و همینجاست که دیگران نیز شما را می پذیرند.»

بسا دوستان جدید او ( افغانان ــ شرح از مترجم ) به مشکل میتوانستند باور کنند که یک "غـیر پشتون" می تواند ایشان را به زبان خودشان مخاطب قـرار بدهـد و معلوم است که این امر باعـث گردید که او را با صمیمیت در حلقـۀ خود بپذیرند. البته سبستیان هاینه هم مضاف بر سیما و منظر کلاسیک خود ، به نشانۀ حسن نیت کوشید ریش بماند، و بعـد ریشخند زنان به ریش خویش اشارتی کرده و سبیل تنک چند تار خود را نشان میدهـد.

"افغانستان برای من یک رؤیا خـواهـد بود "
با مد نظر گرفـتن اوضاع افغانستان و با توجه به دانش زبانی سبستیان هاینه ، دروازه های زیادی برویش باز است ؛ از شرکت ها گرفـته تا سازمانهای امدادی و یا در زمینۀ نظامی. اردوی المان قـبلاً از وی خواسته است ، تا در مورد تنوع زبان ها در منطقه سخنرانی نماید. وی این کار را متقـبل خواهـد شد، چون برایش اهمیت دارد، که معلوماتی را در بارۀ منطقه بدسترس دیگران بگذارد.

وی اما از دید یک دانشمند زبان، سیاست کمک های انکشافی و بازسازی افغانستان را با شک و تردید مینگرد. سبستیان هاینه انتقادکنان میگوید : « اکثر پروژه ها به زبان فارسی ــ که یکی از دو زبان رسمی افغانستان است ــ صورت میگیرد. البته فارسی بدرجۀ اول در شمال کشور سخن زده میشود و چون دوازده ملیون پشتون در جنوب ، پشتو گپ میزنند ، بالوسیله از پروگرام های امدادی کمتر بهره میگیرند.»

وی آیندۀ خود را در تدریس و پژوهـش و تحقـیقات میبیند و نمیخواهـد خود را مقـید به اجبارات سیاسی و اقـتصادی بسازد. او میهراسد از این که : « وقـتی انسان یک مرتبه داخل آن شد ، راه خروجش دیگر بسته گردد.» وقـتی همه امور بر وفـق مراد پیش برود، در نظر دارد که در اخیر امسال کار دکتورای خود را با استفاده از یک بورس "مؤسسۀ تحصیلی مردم المان" در "مکتب مطالعات شرق و افـریقا" در لندن، که شهرۀ آفاق است، آغاز نماید.

بعد از آن از همه اول تر علاقه مند است به حیث یک دانشمند به منطقه ای برود، که بر زبانهایش چنین تسلط پیدا کرده ، و خود هـیچگاه در آن منطقه نبوده است. میگوید : « برای من به حیث یک دانشمند، افغانستان یک رؤیا خواهـد بود.» چشمانش دوباره به درخشیدن آغاز کرده و میگوید : « لهجه ها را باید به بررسی گرفـت ، زبانهائی که تاکنون گرامر شان نوشته نشده ، حکایات، قـصه ها ، افـسانه ها ، روایات و اشعار ــ این همه خیلی مورد علاقه ام خواهـند بود.» و بدین ترتیب امیدوار است که اوضاع سیاسی افغانستان بزودی آرام گردد و او مثلاً بتواند در "پوهـنتون کابل" درس بخواند ، درس بدهـد و به تحقـیق بپردازد.
کسانی که مایل به مطالعۀ اصل المانی این مضمون باشند، میتوانند آن را در لینک "شپیگل آنلاین" بجویند :

http://www.spiegel.de/unispiegel/studium/0,1518,515531,00.html
جوابآمر امنیت24852
2007-11-11 07:31:39
فردين:
جشن مهرکان باز چيست؟
جوابليلا24838
2007-09-30 16:48:11
دوستان گرامی

فرارسيدن دهم ميزان ( جشن مهرگان ) را به همه همميهنان و فارسی زبانان جهان شادباش ميگويم.
جوابفردين24424
2007-09-20 22:06:35
سلام به همه دوستان!
اسم من عبدالهادی است، من در پوهنحًی تعلیم و تربیه رشتۀ تاریخ محصل هستم. من میخواهم بدانم که در کجا میتوانم سایت های مفید که راجع به تاریخ جهان باستان و یا تاریخ بشری در کل، بدست بیاورم. تشکر از همۀ شما عزیزان.
عبدالهادی سنایی از میمنه
جوابعبدالهادی سنايی24328
2007-09-18 19:48:39
افغانستانی
با تایید نظر شما در باره استقلال؟ کشور مان، اینک دیدگاه یکی از هممیهنان را که در روز جشن استقلال در کابل شرکت داشتند، تقدیم میدارم:

تارنمای صبح به خیر افغانستان - سنگلاخی

به نظر بنده فعلا برپایی جشن استقلال درافغانستان بیشتر به آن می ماند که یک زندانی در داخل زندان روز آزادی خود را جشن بگیرد. بیانیۀ رییس جمهور کرزی به هندویی شباهت داشت که به مسلمان بودن اجداد خود می بالد. در برگزاری جشن آزادی از دست انگلیسی ها گروهی از عساکر انگلیسی به حیث حافظان صلح در افغانستان سهم داشتند این است آزادی مردم.

خاطرۀ جالبی دارم

وقتی بیانیۀ ریس جمهور منتخب کشور را در محوطۀ برگزاری جشن که خطاب به مردم از غیرت نیاکان و اجداد ما می گفت شنیدم. وقتی تصاویر قهرمانان بزرگ ملی را همراه با اتن نواده گان اصلی!!! قهرمانان ملی

دیدم احساس کردم که شاید واقعا ما آزاد هستیم. اما این سراب به زودی محو شد زیرا وقتی از محوطۀ جشن بیرون آمدم نفر بر جنگی را دیدم که برای برقراری نظم و امنیت در آنجا ایستاده بود. در این نفربر جنگی پرچم انگلیس نقش بسته بود و سربازان انگلیسی در اطراف آن امنیت افغان های آزاده را برای برگزاری جشن استقلال تامین می کردند.
جوابفردين24283
2007-09-16 11:00:39

سلام به تمام افغانهای عزيز:

خواهان صحت و پيروزی شما عزيزان هستم .

سلام برای بلقيس جان: من فعلا روی يک تحقيق درباره نهضت مشروطه خواهان افغان کار می کنم . شما اگر معلومات بيشتر در اين باره داشته باشيد برايم لطف نماييد.

بااحترام
جوابآريا24219
2007-09-15 12:01:58
ولی از هالند:
استقلال ما عمر آن به ۱۲ سال سلطنت شاه خرد باور امان الله پايان يافت .
خنده آور است که کسی بگويد که ما استقلال و آزادی داريم .
جوابافغانستانی24190
2007-09-14 12:19:24
امسال، ادارهء کابل از روز درگذشت احمدشاه مسعود که آنرا بنام "روز شهيد " نامگذاري کرده است در حالي تجليل بعمل آورد که مردم باور خويش را نسبت به حاکميت از دست داده اند
سخنرانی ها ي آقايون محمد قسيم فهيم و حامد کرزي در مراسم تجلیل از سالگرد کشته شدن احمد شاه مسعود بگونه روشن؛ سراسميگي، عدم اعتماد به اينده وعدم همپارچگي اداره کابل را با وضوح کامل به نمايش گذاشت!!!!
آقاي فهيم در صحبت خويش از عدم مشارکت فعال مجاهدين در حکومت شکایت نمود و آنرا خلاف آرمان هاي احمدشاه مسعود خواند.
صحبت هاي اقاي فهيم مي رساند که موصوف غافل از آنست که ما اکنون در زمان و شرايط نوين سياسي زندگي مي نمائيم؛ بدين معني که زمان آرمانها، سياست ها و افکار يکه تازي هاي سياسي به پايان رسيده است؛ بنا، شما و گروه سياسي تان قادر به تحقق ارمانهاي احمدشاه مسعود ، مبني بر تامين يکه تازي سياسي شوراي نظار بر قلمرو افغانستان شده نمي توانيد !!!!!! قابل تذکر است که امروز شوراي نظار از" برکت " حضور قواي امريکائي در افغانستان و به پاس خدماتي را که به آن قوا انجام داد است،مقامات عمده کليدي دولتي را در اختيار دارد.
اقاي فهيم طي مصاحبه اختصاصي خويش بمناسبت نهم سپتمبربا تلويزيون اريانا به سلسله معرفي " قهرماني " هاي خويش، خود را در حوادث سال 92 19 فاتح کابل خواند!!!!.

خوانندهء عزيز! آيا در اپريل 1992 قدرت سياسي و شهر کابل به اساس دستور محمود بريالي از جانب دوستم ، جنرال محمد نبي عظيمي ، جنرال آصف دلاور و جنرال علومي به شوراي نظار تسليم داده نشد؟؟؟؟ اين واقعيت تلخ و انکار ناپذير هنوز هم در اذهان مردم ما زنده است!!!! بنا، آقاي فهيم فاتح کابل نه، بلکه غاضب کابل است!!!!!!

غاضب کابل در بخش ديگري از مصاحبه متذکره خويش، مردم آنزمان کابل، انزمانيکه شوراي نظار بر کابل بيداد ميکرد، مورد نکوهش قرار داده، مي گويد: مردم عليه ما توطيه، دسيسه و تبليغات مي کردند و براي ما مي گفتند که شما دزد هستند، شما به تا جيکستان برويد و ازين قبيل گپ ها. اگر آقاي فهيم با الفباي مبارزه سياسي آشنائي ميداشت، مردم را توطيه گر و دروغکو خطاب نمي کرد!!!

حرف مردم عليه شوراي نظار دروغ نبوده و نيست،کابل ويرانه بر همه ء اعمال ضد مردمي گروه هاي جهادي از جمله شوراي نظار صحه مي گذارد!!!!!!! دزد، صرفا خانه ها را جور مي نمايد ، اما افراد مربوط به گروپ هاي جهادي دکان ها، سرا ها و خانه هاي مردم را نيز به اتش زدند!!
بقول آقاي مسکين يار که از گپ، گپ مي خيزد، من از اصل موضوع دور شدم و حال مجددا به جريان مراسم نهم سپتمبر برميگردم.

اقاي فهيم بعد از دادن هوشدار سياسي به اقاي کرزي، چشم ها را بسته و دهن را بسوي سازمان ديده بان حقوق بشر، مطبوعات و کشور هاي همچو جاپان و هالند، باز نمود!!!!! و از آنها خواست که هر گونه تبليغات، نشرات و ارائه نظريات را عليه مجاهدين قطع نمايند و درغير آن، آنها جوابگوي عواقب ناشي از اعمال خويش خواهند بود.

سران گروه هاي جهادي زماني که منافع سياسي خود را در خطر مي بينند، از منافع مجاهدين و شهداي جهاد دم مي زنند؛ در حاليکه در جريان جهاد ، رهبران و قوماندانان گروه هاي جهادي از جمله محمد قسيم فهيم، ملياردر شدند، اين رهبران و قوماندانان، مردم غريب و بيچاره را از ياد برده اند و فاميل هاي شهدا را به ياد فراموشي سپرده اند.

بنظر من لقب وزين مارشال بالاي شانه هاي فهيم سنگيني مي نمايد؛ بمنظور اينکه علم نظامي و دانش سياسي آقاي فهيم حد اقل تا سطح يک جنرال نورمال ارتقا نمايد و از سوي ديگر نا ارامي هاي روحي سالهاي دشوارجنگ را مرفوع ساخته باشد، بهتر خواهد بود که آقاي کرزي موصوف را جهت فراگيري تحصيلات اکادميک نظامي بيکي از مؤسسات تحصيلات نظامي جامعه جهاني اعزام فرمايند ( صرف يک پيشنهاد خير خواهانه است)

سخنراني آقاي کرزي در مراسم متذکره به جز از افتخار به شوراي نظار، ديگر هيچ پيامي براي مردم و فاميل هاي شهداي راه وطن نداشت!!!!! درين روز لازم بود که محترم حامد کرزي پروگرام حمايت اجتماعي را از فاميل هاي شهدا اعلام ميداشت. درين روز مي بايست که اقاي کرزي از تعداد زيادي فاميل هاي شهدا بازديد بعمل مي اورد. درين روز مي بايست که از طرف رياست جمهوري اسلامي افغانستان يک دعوت با توزيع تحايف براي اطفال بازماندگان شهدا سازماندهي ميشد
جوابانتظار24162
2007-09-12 23:09:30
بلقیس جان ملکه سبا !
بعد از عرض سلام خواستم عرض کنم که اگر قرار فرمودۀ شما اسمم را به فیلمرغ بدل کنم در آنصورت شما به چی سرنوشتی سردچار میشوید ؟ چون خودتان پیشنهاد نموده اید که میتوانم اسمم را فیلمرغ بمانم و از طرف دیگر در پائین پیام تان نوشته اید " خواهر تان بلقیس جان ملکه سبا ".
بهر صورت فکر کنم همو چرتی بودن بهتر خواهد بود.

شاد باشید.
جوابچرتی24101
2007-09-12 00:47:36
چرتی:

... فقط خواستم از جواب کنایه آمیزتان تشکری کنم، همی که خاطر پریشان تان جمع شده کلان گپ است. زیاد وقت تان ده چرت تیر شده، خدا کنه حالی عادت تان نشده باشه، اگه نمیخواهین دوستایتان از چرتی بودن شما بفامن، میتانین رمز گونه نام مستعار تانه فیلمرغ بانین...

با احترام، خواهر تان:
جواببلقیس جان ملکۀ صبا24061
2007-09-07 08:56:08
سلام برای تمام برادران افغانم درهرکجای دنیاکی هستند.

عزیزانم اینجانب ا ز قله های سربه فلک هندوکش(بدخشان)سلام تقدیم میکنم .
من ازشماچند سوال دارم:
۱- تعدادزبانهادنیا چنداست؟
۲-وبه چندخانواده تقسیم شده اند؟
۳-بزرگترین خانه واده آن کدام است وزبان فارسی جزی کدام خانه واده میباشد؟
تشکر.
جوابعبدالخلیل(عاطف)23936
2007-09-05 15:12:06
برادرعزیزم آقای افغان اگرواق عاٌمسلمان هستی بایدازچنین حرفهای تبعیض آمیز دوری کنی چرا کی دشمنان اسلام وافغانستان ازچنین سخنان استفده میکنند.
جوابعبدالخلیل(عاطف)23892
2007-09-04 23:30:45
خالد جان !
طوریکه خود نیز میدانید کتابهای زیادی دربارۀ تاریخ افغانستان توسط مورخین افغان نوشته شده که به نظر من از مطالعه دو سه تا آن میشود اندکی تصویر واقعی از همان دورۀ تاریخی افغانستانرا بدست آورد. ثانیاَ بنظرم بعضی از افغانستان شناسان " خداشناس" که واقعیت ها را نوشته اند نیز وجود دارند مثل نانسی دوپیریی. اما یک خواهش از شما دارم که کتاب هر مورخ را که میخواهید بخوانید، بخوانید شاید مقداری از واقعیتها را نوشته باشند ولی بنام خدا کتابهای نشر شده در ایران راجع به افغانستان را اگر کسی برایتان مفت هم داد برایش دوباره مسترد کنید.
چون در ایران نیز کسانی خواسته اند راجع به " تاریخ افغانستان" بنویسند مثل " چنگیز پهلوان ".
جوابچرتی23870
2007-09-04 23:30:03
بلقیس جان ملکه سبا !
من میگوم خیر ببینی، حالی خاطرم جمع شد که این مطالب از کجا شده اند. بلکل چرت مه خلاص شد و حیران ماندیم که
حالی چی نام برایم بانم.
از شما و همه عزیزان خواهش میکنم زمانیکه یک مطلب را مینویسند ماخذ و منبع آنرا نیز ذکر کنند چون خواندن مطالب بدون پدر و مادر زیاد جالب نیست.
جوابچرتی23869
2007-09-03 10:59:07
سلام دوستان عزيز!

ميخواهم يک سوال مطرح کنم مگر از تمامی دوستانی که جواب ميدهند خواهش ميکنم که لطف نموده جواب دوستانه بدهيد سوالم را خدمت تان چنين مطرح ميسازم که آيا از ابتدا تا به حال کتابهای که در باره تاريخ افغانستان نوشته شده کاملا بيطرفانه بوده و بدون چشم پوشی از خيانت های دوره سلطنتی و يا بعد از آن بوده است؟ ما ميبينيم در بعضی از کتابهای نويسندگان بسياز معتبر و شناخته شده ما در کتاب خود از فاميل شاهی هيچ گاهی تذکر نداده که اين خيانت را کرده هميش کوشش کرده که از خوبی هايشان تذکر بدهد و یا اگر هم ذکر کرده آنچیز های را ذکر نکرده که به مردم و ملت ما هیچگاهی قابل بخشش نبود. هميش آنها را مانند يک هيرو يا قهرمان معرفی کرده يک نويسنده تاريخ بايد بدون اين که طرف ياشد آزادانه در کتاب خود واقعيت ها را بيان کند نه اين که قوم و يا مليت و يا اشخاص خاصی را قهرمان و ديگران را دزدان رهزنان و آشوبگران معرفی کند تشکر از توجه تان.
جوابخالد23807
2007-08-31 02:34:03
چرتی سلام !

شخصیت هایی مانند احمد شاه ابدالی تشکیل دهندۀ بخشی از تاریخ (نه تنها افغانستان امروزی بلکه در بر گیرندۀ قسمتی از آسیای جنوبی) هستند که نوشتن در مورد آنان به چنین فشرده گی و ساده گی هم ختم نمیشود. نوشته های من در مورد احمد شاه ابدالی آمیخته یی از منابع معلوماتی که من در دسترس داشتم و بنا بر درخواست خوانندۀ محترم سایت فارسی.رو بنام « یوسفی » نوشتم بخشی از اوراق یاد داشتی پدرم بود (با ملاحظۀ نوشته های آقای « ولی از هالند » فکر میکنم گرفته شده از کتاب افغانستان در پنج قرن اخیر بوده باشد) و قسمتی ازان را خودم از « آنسیکلوپِدی یا دائرة المعارف فرانسوی سال 2005 » با بر گرداندن آن به زبان فارسی نوشتم. امید توانسته باشم به سوالتان جواب قناعتبخشی ارائه کنم و اگر کمی و کاستی دران دیده شده باشد از همه خوانندگان محترم معذرت میخواهم.
جواببلقیس جان ملکۀ سبا23701
2007-08-27 23:57:50
بلقیس جان ملکه سبا !

این معلومات شما دربارۀ احمدشاه بابا را از کجا بدست آورده اید؟ و اینکه مینویسید ( بعضی از مورخین به این نظر اند که ....... )‌ منظور تان از کدام مورخین است ؟
جوابچرتی23615
2007-08-23 18:11:43
میرویس طالب از هرات:

کسی بنام سردار عبدالله خان در زمان شاه مچمود والی کشمیر نبود. والیان کشمیردر زمان سلطنت شاه محمود عطا محمد خان و بعدا سردار محمد عظیم خان برادر وزیر فتح خآن بود.
سردار عظیم به اندازه یی ظالم بود که مردم کشمیر عریضه یی به شاه محمود فرستاده و در اَن این شعر را نیز نوشته بودند:

عطای محمد زما برده یی بلای عظیمی فرستاده یی

اگر منظور تان یار محمد خان الکوزایی معروف به وزیر یار محمد خان باشد، وی مربوط قبیله الکوزایی که مسقط الراس شان قندهار است میباشد.
جوابسردار محمد سروری23528
2007-08-23 11:17:01
سلام و احترامات قبلی خويشرا به تمام کسانيکه در اين صفحه مطالب شانرا به نشر ميرسانند تقديم ميکنم
از اينکه اين يک صفحه معلوماتی است لطف نموده در مورد تغير نام خراسان به افغانستان و دليل و علت تغير اين نام به افغانستان را اگر معلومات دقيق داشته باشيد ممنون ميشوم .
البته به اين معلومات اشد ضرورت دارم چرا که من دانشجو در دانشکده کابل ميباشد تشکر
جوابمجيب23518
2007-08-19 17:35:41
سلام به حضور کار کنان محترم نشریه آزاد افغان :
یک سوال داشتم خداکند به آن پاسخ بگویید .
پدر وزیر یارمحمد سردار عبدالله خان که در زمان سطنت شاه محمود درانی والی کشمیر بود
اصلا از کدام ولایت افغانستان بود ؟
جوابمیرویس طالب از هرات23428
2007-08-18 19:58:53
هموطنان خيلی ها عزيز و محترم ايکه در هر جا دنيا هستيد هشتادوهشت و مين سالگرد استرداداستقلال افغانستان عزيزرا برايتان از صميم قلب تبريک عرض ميدارم
زنده باد افغانستان - پاينده باد استرداد استقلال افغانستان
عشق تو در درونم و مهر تو در دلم - با شير اندرون شد و با جان بدر شود

ای وطن دوست داشتني و ای ماوای روح پرورم ازان تاريخ ۶ سنبله ۱۳۷۲ سوق به غربت مرا از خاک پاک و با صفايت برون انداخت ترس و اضطراب دامن گيرم شد که از ديدار اثار باستانی ات از محل تولدم کابل و از اب وهوای جان پرورت محروم شدم و تیر تیز جدائی قلبم را پاره کرد.و کنون در امید و بازگشت بروی همو طنان باز شده و پرودکاست بر نامه ها قشنگ تلویزیون اریانا که از وطن پخش میشود مرهم گذار دلی غمدیده ما شده و این روزنه را روزنه امید به اینده میدانیم. که این هم ثمره از جشن ازادی افغانستان است.بااحترام
جوابولی از هالند23409
2007-08-14 17:56:18
سلام به شما من میرویس ا ز افغانستان ا ز ولایت باستانی هرات می باشم .

تشکر می کنم ا ز این ابتکاری که جناب عالی شما به خرج داده اید و معلومات مفید و با ارزشی را به دسترس مردم میگذارید
سوال من این است که : ابدال کلزایی اصلا از کدام ولایت افغانستان بوده و فعلا هم گروهی ویا طایفه ای بنام کلزایی در افغانستان وجود دارد یا خیر . اگر وجود دار د ساکنین کدام ولایات می باشند ؟
تشکر
جوابمیرویس23344
2007-08-13 00:13:37
بلقیس جان ملکۀ سبا:
توضحات شمايان در رابطه به احمد شاه درانی خيلی جالب ومتفاوت از نظرات ديگران اند در وجود صحبت های شما کمی رشته دوره تموريان وخاندان تيموری با احمد شاه درانی حص می ميشود . اگر خطا کرده باشم ببخشيد.
جوابحق کوئ23306
2007-08-04 15:23:26
متاسفانه همه ي ما ها در دامي گرفتار شده ايم كه ديگران يراي ما پهن كرده اند ما فراموش مي كنيم كه ديني به نام اسلام داريم كه ما را دعوت به برادري و برابري مي كند ما فراموش كرده ايم قومي واحد و با فرهنگي باستاني هستيم ما فراموش مي كنيم كه همه ما انسان هستيم و دشمن اتحاد ما هم از اين موقعيت كاملا استفاده مي كند و چند گانگي قومي و كلامي را در بين ما رواج داده و از آن براي از هم گسيختگي و جدايي ما استفاده خواهد كرد وظيفه ي ما هشياري و آگاهي از اين برنامه هاست به اميد موفقيت همه ي مسلمانان در كل جهان.
جوابمحمد رضا23140
2007-08-02 18:12:34
يوسفی: برادر عزیزسلام!شما در مورد احمد شاه ابدالی معلومات خواسته اید. من کمی درمورد او از کتاب افغانستان در پنج قرن اخیر مینوسم. امید مقبول قبول تان گردد.احمد خان ابدالی که با لقب احمدشاه درانی اولین دولت افغانی را پس از دوره فترت در داخل افغانستان و ا مپراتوری عریض و طویلی را در خراسان و هندو ستان تاسیس نمود.
پسر محمد زمان خان و برادر کهتر ذوالفقار خان سدوزایی بود .مادر او زرغونه الکوزی خواهر عبدالغنی خان بود که از جانب نادر شاه افشار پس از فتح قند هار به حکو مت انجا منصوب گردید. باین صورت وی از هر دو طرف وارث مقام خانی و امیری بود و بدو قبیله پوپلزایی و الکوزایی انتساب داشت. بعلاوه وی از اوان جوانی در اردوی نادرشاه افشار داخل شده بعنوان یساول یعنی پاسدار(محافظ) شاه خدمت نموده بتدریج بدرجه نائبی قوای پاسداران افغانی که تعداد ان به چهار هزار نفر میرسید ارتقا یافته بود.
تاریخ و محل ولادت احمد شاه بطور دقیق معلوم نیست. مورخ و منشی او محمود الحسینی در این باره فقط همین قدر معلومات می دهد که در هنگا م گشوده شدن شهر قند هار بدست نادر افشار. احمد خان در سن ده و یا دوازده ساله بود چون این واقعه در سال ۱۷۳۷ رخ داده. ولادت احمد شاه باید در بین سالهای ۱۷۲۶ و ۱۸۲۸ صودت گر فته باشد. محل ولادت او را هرات یا ملتان گفته اند. در ملتان از مدتها باین طرف خانه ای موجود است که سدوزائیان زادگاه احمد شاه می شمارند در حالی که در هرات چنین روایت و عنعنه ای وجود ندارد. بنابراین تا هنگاهی که سند قویتری بدست نیامده میتوان ملتان را محل تو لد او شناخت.
نادر شاه افشار در یکی از شبهای ماه جون سال ۱۷۴۷ میلادی در اردوگاهش در خراسان بدست بعضی از اعیان دربار بقتل رسید.نادر افشار یک زن افغان داشت بنام بی بی صاحبه که توسط خادمه اش به احمد خان از کشته شدن او اطلاع داد.
علی الصباح احمد خان با قوایش بطرف خیمه نادرشاه حرکت کرده او را کشته یافت. وی مهر نادرشاه را با الماس کوه نور که در بازوی او بسته بود بدست اورد و با افراد خود از بین قوای ایرانی که بچپاول مشغول بودند خارج شده سر راست بطرف قندهار حرکت کرد.
تاریخ احمد شاهی این مطلب را که احمد خان نایب سر لشکر بود تایید میکند و علاوه می نماید که رئیس قوا محمد خان علیزایی بود. اما چون قوای قزلباش بر افغانها حمله اوردند احمد خان با جرآت و رشادت خود اعتماد افراد جلب نموده توپخانه نادر شاه را بدست اورد و بسوی قندهار حرکت کرد.
راجع به جریان حوادثی که به تخت نشینی احمد شاه منجر گردید هم روایات گوناگون موجود است. بعضی از تاریخ نویسان چنین اورده اند که پس از رسیدن احمد خان به قندهار جر گه یا مجلسی با شرکت یکعده از سران قبایل در مقام شیر سرخ واقع حو مه قند هار کنونی دایر گردیده پس از مذاکرات طولانی به پیشنهاد یکنفر روحانی احمد خان را بدون اینکه خودش سعی و تلاشی بکار برده باشد به پادشاهی انتخاب کرد و شخص روحانی مذکور خوشه گندمی را در عوض تاج به کلاه احمد خان نصب نمود.
عده دیگر بر عمس نوشته اند که احمد خان در راه قند هار و پیش ار رسیدن به ان از جانب سپاهی که او رهبری می کرد به پادشاهی برگزیده شد و و جه خراج هند را که میرزا تقی خان شیرازی باردو گاه حمل می کرد بدست اورد . اما مولف تاریخ احمد شاهی روایت دیگری دارد که تا حدی جامع روایات بالا می باشد و بااوضاع عینی انزمان بهتر سر می خورد. وی می نویسد که چون .احمد خان از قدیم الایام بزرگی و اختیار ایل درانی را از ابا و اجداد بزرگوار به میراث یادگار
داشت... خوانین عظام و سر کرد گان والا مقام بعد از مصلحت و کنگاش از خواص و عوام بجمعیت و ازدحام تمام وارد در گاه سپهبد احتشام گردیدند. متفق اللفظ و الکلمه استدعای جلوس میمنت مانوس اقدس بر اورنگ سلطنت موروثی نمودند.
سپس علاوه می کند که احمد خان از قبول این بار سنگین ابآ و اسنکاف داشت.
اما اصرار ان جماعت از حد گذشت و درویش عاقبت اندیش تجرد کیش موسوم بدرویش صابر.. گیاه سبزی بدست گرفته.. بجای جلیقه بر گو شه کلاه انحضرت استوار ساخت واین خطاب مستطاب را تکرار نمود.
کای قبای پادشاهی راست بر بالای تو === تاج شاهی را فروغ از لو لو لالای تو
تاریخ تاج پوشی شاه به استناد نامه احمد شاه که بیک نفر بنام محمد حسین افریدی ارسال نموده باو از تاجپوشی خود خبر داده تاریخ این نامه ۱۸ رجب ۱۱۶۰ هجری قمری میباشد که مطابقت دارد به ۱۵ جولای ۱۷۴۷ و قتل نادر افشار بتاریخ ۱۸ جون ۱۷۴۷ اتفاق افتا ده است .
این بود معلومات مختصر در مورد احمد شاه بابا ابدالی. باحترام
جوابولی از هالند23115
2007-07-31 04:02:05
يوسفی:

احمد شاه درّانی یا احمد شاه ابدالی، پسر محمد زمان خان سدوزائی و برادر کوچک ذوالفقار خان سدوزائی بود. مادر او زرغونه الکوزائی خواهر عبدالغنی است. احمد شاه بین سالهای 1726 و 1728 میلادی در ملتان (در ایالت پنجاب پاکستان امروزی) دیده به جهان گشود.
او از دوران نوجوانی (دوازده سالگی) در اردوی نادر شاه مشهور به نادر شاه افشار (در اصل نادر قلی بیگ، از یک خانوادۀ ترکمن) به عنوان یساول یعنی نگهبان شخص شاه خدمت نموده و آهسته آهسته تا به درجۀ نایبی نیروی چهار هزار نفری لشکر ارتقاء یافته بود.

نادر شاه یک زن پشتون بنام بی بی صاحبه داشت، چنانچه نادر شاه در شب هژدهم جون سال 1747 میلادی در خیمه اش در خراسان به قتل رسید، و توسط زنش (بی بی صاحبه) به احمد شاه اطلاع داده میشود. احمد شاه صبح زود خود را با قوایش به خیمۀ نادر شاه رسانیده، مهر نادر شاه را با الماس معروف کوه نور که در بازوی وی بسته بود، بدست آورده و سر راست بطرف قندهار حرکت میکنند...

راجع به جریان تخت نشینی احمد خان روایات گوناگون وجود دارد. بعضی از مؤرخین
چنین نوشته اند:

پس از رسیدن احمد خان به قندهار جرگه یا مجلسی با شرکت یک عده از سران قبایل در مقام شیروسرخ واقع در حومۀ قندهار کنونی دایر گردید و پس از مذاکرات طولانی به پیشنهاد یک نفر از روحانیون احمد خان را بدون اینکه خودش سعی و تلاش بکار برده باشد به پادشاهی برگزیدند و شخص روحانی مذکور خوشۀ گندمی را در عوض تاج به کلاه احمد خان نصب نمود.

و عدۀ دیگر نوشته اند که:

احمد خان در راه قندهار و پیش از رسیدن به آن از جانب سپاهی که او رهبری میکرد به پادشاهی برگزیده میشود و وجه خراج هند را که مرکب از دو کرور معادل بیست میلیون روپیه نقد و مقداری جواهر و نفایس بود و بهای آن به بیست و شش کرور یا دوصد و شصت میلیون روپیه بالغ میشد، که میرزا تقی خان شیرازی که آنرا به اردوگاه نادرشاه میبرد بدست آورد.

اما اگر این نکته را در نظر بگیریم که احمد خان به دو قبیلۀ نیرومند پوپلزائی و الکوزائی و در بین پوپلزائی ها به تبار سدوزائی منسوب بود، و از سوی دیگر یگانه رئیسی بود که اردوی منظم چند هزار نفری با خزانۀ معمور از نقد و جنس از جمله جواهرات معروف چون الماس کوه نور را در اختیار داشت، میتوان گفت که نتیجۀ انتخاب قبلآ معلوم بود. درین حال موضوع مداخلۀ روحانیون و از جمله صحنه سازی ها در چنین موارد معمول میباشد. احمد خان از همان لمحۀ اول یا شاید هم پیشتر از وقوع حادثۀ قتل نادر شاه اطلاع یافته بود. او از ابتدا به فکر ریاست و پادشاهی بود و بنابرین در باز گشت به قندهار چنان عجله و شتاب داشت که در کمترین مدت بعد از قتل نادر شاه خود را به قندهار رسانیده و کار سلطنت را یکسره نمود.

احمد خان پس از آن یک تعداد از خوانین سرکش را که به اطاعت ازو تن نداده و یا بعدآ به دسیسه پرداختند دستگیر نموده در زیر پای فیل به قتل رسانید. به روایت آنندرام، عبدالغنی خان الکوزائی، مامای احمد شاه هم دستگیر و به اعدام محکوم شد.

در همین وقت به امر احمد شاه نام قبیلۀ ابدالی به درّانی تبدیل شد و خودش لقب درّ درّان را اختیار کرد.

احمد شاه در پهلوی اردوی قومی چند دسته سپاه دائمی نیز تشکیل نمود. مهمترین این دسته جات بنام غلامان شاهی یا غلامخانه یاد میشد و هر یک در هر سال از 25 تومان تنخواه بهره مند بودند. و افراد آن بیشتر از اقلیت های غیر پشتون مخصوصآ قزلباشان که در اردوی نادر شاه افشار تجربۀ جنگی آموخته بودند، استخدام میشدند. اینها وظیفۀ حفاظت شخص شاه را به عهده داشتند.

احمد شاه متعاقبآ به بیماری (سرطان روی، بیماری که بسیار به ندرت دیده شده) مبتلا شده و بالاخره در سال 1773 بر اثرآن چشم از جهان بست. وی طی چندین سال آخر عمر خود با پوشانیدن روی خود با نقاب نقره یی به محضر عام ظاهر میشد. پس از مرگ احمد شاه پسرش تیمورشاه به سلطنت رسید.

شاهان معاصر احمد شاه عبارت بودند از: فردریک کبیر در پروس، ویلم پیت در انگلستان، لویی پانزدهم در فرانسه و کاترین دوم در روسیه.
جواببلقیس جان ملکۀ سبا23081
2007-07-29 14:49:05
آيا افغانستان به طرف يک بهران سياسی ديگر روان نيست؟
جوابمرادی23036
2007-07-24 17:14:52
در باره احمد شاه ابدالی معلومات ميخواستيم
جواب يوسفی22963
2007-07-13 13:06:56
سلام برهمة مردان باغيرت و زنان سختكوش افغان
اهل سنگسر ايرانم ( مهديشهر فعلي در استان سمنان)
دوستان افغاني زيادي دارم از ملا كه معاون پدرم در كشت وصنعت بود وخانه محرم ما و سلطان شاه كه دوره اي نزد او شاگردي ميكردم . از سني وشيعه . خوب وبد (البته خيلي كم)
صفدرحسين همكلاسي دوران دبستانم بود او در نقاشي استاد بود للك و بولك را از كارتن تلويزيون قشنگتر مي كشيد .
سنگسري (كه زبان پهلوي قديم است)را قشنگ و روان صحبت مي كرد مثل فاميلهاي نزديكمان به خانه آمد وشد مي كرد از دور مي بوسمش و خيلي دلتنگش شدم.
مي خواستم از سنگسر افغانستان اطلاعاتي كسب كنم فرهنگ مردمش . تاريخ و وجه تسميه اش(نامگذاري) و موقعيت جغرافيائيش و همچنين زبان مردمش و...
مي خواهم انجمن دوستي سنگسر ايران وسنگسر افغانستان را تشكيل دهم
يك دست يي صداست دستم زدست شما مي كند طلب !
خا جانون دست ده ماچ كندي (دستبوس همة شما) حميدرضا صمديان
جوابحميدرضا صمديان22842
2007-07-03 10:34:44
اشکبوس منوچهر - تورانتو - کانادا:
با عرض سلام بر شمايان انتقاد شما در رابطه به خطاها املا وانشا بجا است من می پذيرم که در خطاهای من مشکلات کم بينی چشم ودست رسی گمتر به کامپيوتر سبب است با عزض حزمت به همه دوستداران فارسی رو.
جوابحق گوئ22671
2007-07-01 05:34:36
اشکبوس منوچهر - تورانتو - کانادا:

انتقاد شما کاملأ بجا است ولی خود شما نیز متوجه 6 اشتباه نوشتاری خودتان نشده اید. (متاسقانه، یزرگ، جون، ارانه، تظریات و سابت) امید مرا نیز ببخشید.
جواببلقیس جان ملکۀ سبا22611
2007-06-30 15:53:39
ما باید آزادی داشته باشیم مثل افغانستان چند سال پیش .
جوابمردمک22600
2007-06-28 10:23:34
ایمل همکار:
سلام ايمل جان
واقعا نظر مفيد و سازنده ارائه داشتيد. من درين سايت بعضی نظريات را ميخوانم متاسقانه بسيار ( کودکانه ) اند و از جانب دیگر دارای اشتباهات یزرگ املا یی و انشایی میباشند. دوستان بايد در وقت نوشتن توجه نمايند که نظريات خود را با دقت تمام بنويسند چندين بار بخوانند و بعد درج نمايند، از سوی ديگر از کاربرد واژه های زشت مثل ( خر و حيوان و ... ) خودداری کنند. جون اين تارنما ارانه کنندهء تظريات ايشان است ، تارنما ( سابت ) در قبال آن مسوليتی ندارد. چند نفر من نام نميبرم اما خودشان بايد بدانند که نوشته هايشان کاملا فاقد ارزش است البته نه از نظر مفهوم بلکه از نظر املا و انشا.
موفق باشيد.
جواباشکبوس منوچهر - تورانتو - کانادا22571
2007-06-26 07:14:40
بلقیس جان ملکۀ سبا:
با عرض سلام بر شما اسناد معين وتصديق شده راجع به پيدايش کلمه خروسنان ندارم ولی از مطالعات خصوصی چنين برداشت شخصی میدارم که کتمه فارسی است قدامت چند هزار ساله دارد تاريخ دانان شوروی سابق کلمه خوارزم امروزکه يکی از ولايات امروز ازبکستان است زاده خروسان ميدانند وشهر های بزرگ را خيوه . ماری . ثمرقند.بخاراه.بلخ .نيشاپور. هرات . کابل.بغداد ميدانند که امروز محله خروسان در ازبکستان وولايت خروسان در ايران است . معنی کلمه را جای افتاب بر امد میدانند مرکز ان فارس ايران وعابده های تاريخی ۲۷۰۰ سال قدامت دارد مثل ثمرقند .بخارا. وخيوه زاده دور خروسان است که بستگی کامل با دور زردشيزم ممکن داشته باشد اردو مستحکم دورتوسعه اسلام بنام اردو ناميده شده.
جوابحق گوئ22536
2007-06-25 01:15:42
بی منتقی ما مردم افغان به انداره ئی مرا جگرخون می سازد گاهی فکر میکنم که خوب کاری کردم که به افغانستان بعداز خطم تحصیل نرفتم. مثلا که افغان ها هنوز بفکر مائیده دیورند(که یک خری امضاع کرد) و یا بفکر سرحدات افغانستان هستند ویا بفکر سرود ملی. نه بد بختی ما بیسوادی ما است بیتفاوت است بکدام زبان پشتو یا دری یا فارسی ویا زبان های ذیگروطنداران ما ولی نه طوریکه کاکابم میگفت که قرآن را میخواند و مردم می گویند که بی سواد است.
جوابمحبوب شاه22512
[1] [2] [3] [4] [»»] 
پيام شما:
آدرس الکترونيکی: نام:
farsi  eng



© 2003-2007 نشريهء آزاد افغانی
كليه حقوق اين سايت متعلق به «افغانستان.رو» ميباشد
نظرات نویسندگان مقالات ممکن است مغایر با موضع اداره سايت باشد
استفاده از مطالب سايت با ذکر ماخذ آزاد است.