English |  فارسی |  پشتو |  Русский  


صفحه اول/ ...و
  تاريخ   |   علم وفرهنگ   |   شعروادبيات   |   طنزوفکاهی   |   سياست   |   اقتصاد   |   و...   |
ديدگاه هاي ارائه شده در نوشته هاي ارسالي بيانگر آراي نويسندگان مي باشد و لزوما مبتني بر موافقت ادارهء «فارسی.رو» با اين جهت گيري ها نيست. مسوليت اين نوشته ها مطابق قوانين اداري و جزايي روسيه فدراتيف و نورم هاي حقوقي بين دول منوط به نويسندگان است.
[««] [91] [92] [93] [94] [»»] 
2006-05-18 17:44:29
ملا مسجد:
ملا صاحب شما هر نظر ی كه می دهید كسی با شما داخل مفا همه نمی شو ند.وما وشما را متعصب وكور اند یش می گو یند.به امیر المومنین توحین می كنند. می گو یند ما 70 فیصد مملكت را نه بلكه 30 فیصد انرا با فریب تشكیل می دهیم. ما را قبیله می گویند.می گو یند كه مشران ما چون بسار تاریك ومتعصب بودن از همین جهت این مملكت پیشر فت نكر ده است.
جوابچلی مسجد14527
2006-05-18 17:28:35
نصير خالد تورنتو شمال کليفورنيا:
امروز خود را در عقب امریكاهی ها پنهان كر ده این سرود نه قوم بلكه قبیله را بر مردم تحمیل می كنید.این با دیگر بر فرق شما بامیخ نه بلكه با تبر باید كو بید.
ما عا جز مر دم هستیم ولی زبان شما را همان پنجشیر ی ها می دانند. خداوند سایه انها را از سر شما وطن فر وشان كم نكند .
شما اصلا از ذوق حرف نز نید. شما بی زوق تر ین وعقب مانده تر ین قشر جامعه ما را تشكیل می دهید.
قر بان شوم خدا را شما با یك دهل وموهای وحشی وكثییف از ذوق حر ف می زنید.
جواباحمد14526
2006-05-18 17:16:47
آتش:
بيادر جان من خو پشه ای استم و برادرم نورستانی اگر ميخواهی به لسان نورستانی و يا پشه ای مينويسم خدا کند که دلت يخ شده باشد ولی سرود ملی را نميخواهم که طبق دلی تو با دنبوره وزيربغلی ملنگ نجرابی بخوانم بگذار به همان موزيک که ببرک جان وسا افتخار افغانستان میباشد در جرمنی تيار کرده خوانده شود نه دنبوره ویا تنبورملی تو.
جوابترکمنی14525
2006-05-18 13:26:55
نصير خالد تورنتو شمال کليفورنيا:
آگر زبان پشتو شيرين و برای همه ميبود خودت ميتوانستی مطلبت را به پشتو بنويسی.
جوابآتش14520
2006-05-18 12:35:06

«از همبستگی و وحدت کدام ملت دفاع کنیم؟»
در این روز ها باز هم طبق عادت سری زدم به سایت های جهان انترنت وناگهان چشمم به عکس" اشنای قدیم" دستگیر پنجشیری افتید که نام خدا درغربت ومبارزه بر ضد امپریالیزم جهانخوارنه تنها مات نه که چاق وتر وتازه هم شده وچهره عوض کرده است ,حد اقل در مقایسه با عکسهای قبلی اش . درزیرعکس , عنوان مقا لت ایشان به خط درشت "از همبستگی ووحدت کدام ملت دفاع کنیم" توجه ام را جلب کرد با خود گفتم حال که یک اکادمسین وطن ما وارد معرکه شد دیگر همه چیز درست میشود. عنوان اکادمسین مقام شا مخ ایست درعلوم وعقل کل ومنبع فیض . بلا درنگ متن را باز کردم تا ارشادات و اندرز ها چه باشد. باخواندن دقیق (دوبار )مضمون یکنواخت وجستجوی پیام ان پرداختم. در حالیکه احساس شدید خستگی میکردم, این سوال ذهنم را مصروف ساخت که اقای دستگیر پنجشیری اساسا اکادمسین در کدام رشته علوم است ,چطور وچگونه به این مقام بلند علمی رسیده است. درسر تا پای مقالت طویل این اکادمسین حتی یک کلمه اکادمیک ,خیر, فلاح جامعه وفیض دانش اموزان را نمیتوان یافت. بلاخره به کمک یک دوستم که از نزدیک با جناب پنجشیری معرفت دارد واضح گردید که درجه علمی اکادمسین در واقع لقب اعزازیست که طی فرمان مرحوم دکتور نجیب الله بر اساس"سهمیه" نه لیاقت وشایستگی ونقش در علوم به این شخص فقیر و بی پرنسیپ, تفویض شده است. تمام توشه زندگی به اصطلاح علمی اقای پنجشیری چند پارچه شعر در وصف این وان و احوال شخصیه, توبه نامه "ظهور وزوال حزب دموکراتیک خلق افغانستان" وتهیه طرح چند برنامه برای سازمانهای مختلف اعم از چپ و راست و اخوانی و نبشته های دلگیر, ضد و نقیض و تحریک امیز بر روی سایت های انترنت است. اقای پنجشیری هیچگاه در ردیف ادیبان وشاعران ملی (مردمی) بشمار نرفته او شاعر"زمان" است. در سالهایکه اتحاد شوروی ابر قدرت بود و پنجشیری کمونست, برای لنین, و مهرویان روس(پیک دوستی) و شوروی می سرود:
"ثروت سرشار افغان، دوستی شورویست
هرکه این ثروت ندارد، از خرد بیگانه است"
(گرد راه- عصر دولتشاهی به حواله مجله ژوندون دیده شود)
بعد از فروپاشی شوروی در وصف جنگسالاران "پلنگینه پوش" باعث رنج قلم شده و اکنون که داستان جنگسالاران به انجام خود نزدیک میشود اکادمسین انتروپولوژی! در گیر پرخاش"داد خواهانه" ترایبالستی وپخش تیوری ناسیونال سوسیالزم است که نبشته مورد بحث این اکادمسین "از همبستگی ووحدت کدام ملت دفاع کنیم" شمه ئی از ان میباشد. معلوم است که نزد اقای پنجشیری مفاهیم انسان و مردم معنی خاص دارد. انسانها به مردم و دشمنان مردم, از" ما" و" دیگران" تقسیم میشوند و از اینجاست که جناب شان میپرسند "از همبستگی و وحدت کدام ملت دفاع کنیم" مگر اکادمسین نمیداند که ملت جمع اجتماعی- سیاسی انسانی و فراقومی و تباری و بصورت عام مردم است. اقای پنجشیری حدیث دیگر دارد و در مقدمه به ادامه سوالی از همبستگی و وحدت کدام ملت دفاع کنیم, میافزاید:
ملت اکثریهای محروم افغانستان
یاملت خشخا ش سالارن، امریکاییان افغان تبار، انجوها
تنظیمهای بنیادگرا طالبگرایان، "سادات"، سیطره جویان ملی سلطنت طلبان
و اقلیتهای ممتاز غوطه ور در عالیترین امتیازات اجتماعی و اقتصادی
اکادمسین دستگیر پنجشیزی در بخشی از جستار شان خود به این پرسشها جواب میدهد
جوابکابل جان14517
2006-05-18 12:15:35
انجمن فرهنگى افغانستان:
حرفهای جالبی را از شمايان شنيدم در مورد سرود ملی برو پشت اين حرفهای زيان اور نگرد تو دلت است که سرود ملی کشور را با تنبور و دهل دوسره وبه زيان تاجگی بخوانيم. از اينرو ذوق بسيار عقب مانده داری حيف شمال امريکاه که تو در انجاه نفس ميکشی سرود همان سرود است که بزبان ملی يعنی پشتو خوانده شود. وطن افغانستان وطن افغانهاست نه بيگانگان اگر ميخواهی باش خوش امدی هندو ها هم مثل تو حق دارند که بگويند بزبان پنجابی بخوانيم برو بخوان ولی سرود سرود افغانيست بايد به زبان مقبول پشتو خوانده شود که ميشود افتخار افرين است کوشش کنی که تومنبعد پشتو را خوب ياد بگيری و ياد ميگيری اين جبر زمانست که ترا ياد ميدهد فهميدی.
جوابنصير خالد تورنتو شمال کليفورنيا14516
2006-05-18 09:33:32
واحد:
اگر شوروی ها شمال افغانستان را به خاک تبديل ميکردند به نفع مردم ميبود؟ (منظورم منافع تمام مردم افغانستان است نه تنها جنوب). اگر مسعود « معامله گری» نميکرد و در نتيجه شوروی نصف افغانستان را با مردم شمال به خاک مبدل ميکرد بدون شک قهرمانتر ميبود. آيا ببرک کارمل معاملگرنبود، آيا داکترنجيب معاملگر نبود .... ؟
جوابهمايون14514
2006-05-18 08:32:05
ولی:
برادر نشنيده ايد که ميگويند ((عاقبت گرگ زاده گرگ شود گرچه باادمی بزرگ شود )) اين دستگير پنجشيری هم همان گرگ زاده است. و همان نمک حرام که نمک را ميخورد و در نمکدان شاش ميکند.
جوابملا مسجد14512
2006-05-18 07:57:23
همايون:
صرف ميگويم ههاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاهاها!

افتاب نميتوان به دوانگشت پت کرد. و اين قهرمان برفی بزودی ذوب خواهد شد.
جوابملا مسجد14507
2006-05-18 07:52:29
طاهر:
از کدام بزرگی ميگوييد؟؟ ميتوانيد واضح سازيد ؟؟
مسعود چه کرده؟؟ او از جمله نخستین ۳ نفر که غلامی پاکستان را در وقتی دولفقار بوتو قبول کرده بودند است.
جوابملا مسجد14506
2006-05-18 01:50:03
واحد:
به نقل از یک پیر مرد شمالی بنام محمد عباس خان: زمانیکه لشکریان منگلی بخانه ما آمدند بعد از شکستاندن در و پنجره ها به خانه پسرم داخل شدند آرمونیه پسرم باز بود. چند نفر ملیشه بخاطر صاحب شدن آرمونیه گویا که صندوق طلا است با هم به جنگ و دعوا پرداختند تا بالاخره یکی از کلان های شان رسید و فوراٌ آرمنویه را بغل کرد وقتیکه دروازه آرمونیه در هنگام بغل کرفتن بسته گردید از خود صدایی بلندکرد ،دلگی مشر ترسید و آرمونیه را بزمین انداخت.چند متر دور تر ازآرمونیه ایستادند و از ترس دست به آرمونیه نزدند.و بعداٌ دستار و پتویم را گرفتند و بدرختی مرا بستند و آنقدر چوبم زدند که از هوش رفتم...............
جوابنذير14502
2006-05-18 01:40:37
واحد:
چندی پیش مقاله را زیر عنوان پشتون ها یهود اند یا آریایی به قلم جناب محمد اعظم سیستانی در سایت مهر (ارگان نشراتی حزب متحد ملی) مطالعه کردم. این مقاله البته به نظر آقای سیستانی نقدی بود بر کتاب تاریخ تحلیلی افغانستان اثر جناب عبدالحمید محتاط. این بر آقای سیستانی و هم قطارانش است که آنرا چطور نقد میکنند ولی بدون شک در مقابل حقیقت چیزی به گفتن ندارند. این اثر البته مثل کتاب مبارز، ابراهیم عطایی، سمسور افغان و پوهاند عبدالحی حبیبی نیست که در مقابل آن حقیقت را برملا نسازند. این یک واقعیت تاریخی است و همه میدانند که کی ها از کجا آمده اند. اینکه آقای سیستانی و هم قطارانش در مقابل حقیقت تاریخی دشمنی دارند و طفره میروند، همه میدانند. چون جناب سیستانی و رفقایش در ساختن جعل تاریخ و چرخش تاریخ به نفع یک طایفه و قبیله خاص شهرت خوبی دارند.

خوب ازین میگذریم: آقای محتاط خاطر نشان میسازد که این تنها پنجشیری ها نیستند که با پشتون ها مخالفت دارند بلکه همه جهان از آنها متنفرند. یک متل داریم ما در وطن میگن "ده درکجا ودرختها در کجا"، قسمیکه در بالا نوشتم در مقابل حقیقت چی را آشکار میسازند ؛ چون جناب شیستانی چیزی ندارند که بنویسند. میخواهند که جنگ قومی را دامن بزنند. در حالیکه خودش پشتون نیست بلکه از بلوچ های بی هویت میباشد. اینکه امروز چرا خود را درقالب بارکزی ها و پشتون ها گرفته است من نمیدانم. شاید کدام هدف خاصی داشته باشد. اگر چیزی برایش از این جناب یا آن جناب برسد از شاه شجاع قهرمان افسانه وی افغانستان میسازد.

خوب حالا میخواهم در مورد ادعای جناب سیستانی چند جمله بنویسم.

ما میگوئیم که با هیچ یک از قوام افغانستان مخالفت نداشتیم و نداریم باوصف اینکه به فرهنگ ما،به کلتور ما،به زبان ما، به سرزمین ما، به ناموس ما و حتی به طفل شیر خوار ما تجاوز صورت گرفته است. اگر اینطور تجاوز بالای شما صورت میگرفت در مقابل ما چی میکردید ؟ آیا شما باز تاجیک را زنده میماندید؟ آیا باز شمایان بازهم حرف از برادری میزدید؟

آقای سیستانی ما در کدام قسمت مناطق پشتون نیشین کتابهای مکاتب را به فارسی دری مبدل ساختیم؟ اما شما در زمان ظاهرخان این کار را در قسمت مناطق تاجیک نشین کردید. اگر تاجیک ها این کار را در حق شما میکردند باز شما چی میکردید؟ ما هیچ وقت زمین های مردم خوست و پکتیا را به مردم بدخشان و تخار ندادیم و مردم آن سرزمین را از وطن شان به زور و ستم بیرون نکردیم. ولی شما مردم جاجی و منگل و...و... خروتی و دیگر پشتو زبانان را در شمالی آوردید و زمین های مردم غیور و ستم دیده تاجیک را گرفتید و به این کوچی ها تقسیم کردید،به هر نفر 100 جریب زمین دادید در حالیکه مردم اصلی آن سرزمین بیش از 2 جریب زمین در آنجا ندارند. اگر تاجیک ها این کار را در قندهار و هلمند میکردند شما چی قضاوت میکردید آقای سیستانی ؟

ما هرگز به ناموس و به مال مردم تجاوز نکردیم.ولی شما کسانی بودید که حتی ناموس مردم شمالی را به زور بردید و حتی مال شان را چور کردید،اگر از خانه زیورات و پول نقد دریافت نمیکردید سوزن به پستان زنان فرو میبردید، همین است غیرت افغانستانی تان که از بام تا شام گلو پاره میکنید؟ اگر تاجیک ها به ناموس شما تجاوز میکرد باز شما چی میکردید؟ آیا باز تاجیک حق این را داشت که او را هم وطن بگوید؟

کدام تاجیک و هزاره درخت و خانه پشتون را به آتش کشید؟ مگر شما و فرزندان صدیق تان یک تاک انگور در شمالی نماندید و بت های بامیان را از بین بردید.اگر هزاره و تاجیک این کار را در خوست و جاجی و منگل میکردند شما باز خاموش میبودید؟ کدام هزاره از پشتونها کله منار ها ساخت ؟ ولی عبدالرحمن جلاد از برادران ستم دیده هزاره کله منار ها جور کرد.اگر هزاره کله منار جور میکرد باز؟؟؟

آقای سیستانی کدام تاجیک و هزاره معاهده های خاک فروشی را امضا نموده است؟ مگر شما معاهده نگین گند مک و دیورند، واخان، پنجده، سمله را امضا؛ نکردید؟ اگر تاجیک یا هزاره و یا ازبیک این خاک فروشی را انجام میداد باز شما چی میکردید؟ آیا باز تاجیک و هزاره و ازبیک را وطن فروش نمی گفتيد؟

اگر در مقابل شما اینقدر بی عدالتی و ظلم صورت میگرفت, آیا شما به ما لعنت نمی گفتيد؟ باز هم ما با سینه فراخ،با دل صاف و با قلب شفاف شما را در کنار خود گرفتیم و شعار برادری دادیم و ما هرگز این آرزو را نداریم که خون را با خون بشویم. زیرا پیغمبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص) میگوید: هر کس تبعیض دارد از امت من نیست؛ و به تو خطاب میکنم آقای سیستانی که یک کمی به خود بیا و از درد جامعه آگا شو! در غرب نشستی و قضاوت میکنی. فقط یک پرسش دوستانه از جناب شما دارم. شماره بخدا سوگند میدهم که میتوانید یک پیرگراف پشتو بنویسید؟ اگر بتوانید و از کسی (خانمتان که اگر او هم با سواد باشد) کمک نگیرید, بفرمائید تا ما ظرفیت شما راببینیم.

به امیدیکه روزی پاسخ های سوالات خود را از شما آقای سیستانی و یاران تان بگیرم. به آرزوی افغانستان آزاد، سر بلند، مترقی و اسلامی!

جوابآرش14501
2006-05-18 01:19:41
طاهر:
سلام برسد.
من به نظر شخصی ات که غیر قابل پذیرش و بی محتوا است غرضی ندارم.

خداوند نگهدارت.
جواب واحد14500
2006-05-18 01:14:25
همايون:

سلام به حضورت تقدیم باشد.
شمادرست فرمودید و تذکر دادید که / در یک جمله باید گفت که مسعود از تمام سازمانهای استخباراتی بنفع خود استفاده کرد/
بلی به نفع خود!
اما مردم؟
کشور؟
و چرا قهرمان ملی بر بنیاد معامله گری؟
شما صحتمند باشید.
جواب واحد14499
2006-05-17 20:24:52
اعلاميه انجمن فرهنگى افغانستان در باب سرود ملى

انجمن فرهنگى افغانستان
اخيرا اطلاع يافتيم كه آقاى كرزى چيزى را بنام (سرود ملى) به ملت افغانستان معرفى نموده اند. ما قطعه اعلان شده را نظر به دلايل ذيل سرود ملى ندانسته و در نتيجه شايسته احترام و بپا ايستادن هم نمى دانيم.

1- قانون اساسى ساخته دست خود آقاى كرزى و شركاى ايشان زبانهاى رسمى افغانستان را فارسى و پشتو و زبانهاى ملى ما را فارسى و پشتو و ازبكى وبلوچى و پشه يي ... خوانده است، پس اين سرود بايد يا بدو زبان اول مى بود و يا به همه زبانهاى رايج در كشور.
2- ماده اى كه مى گويد سرود ملى بايد بزبان پشتو باشد، نظر اعضاى لويه جرگه قانون اساسى را انعكاس نداده بلكه آقاى كرزى خود آنرا با چشم سفيدى و وقاحت تمام در قانون اساسى درج نموده اند، فلهذا مشروعيتى هم ندارد.
3- چون اكثريت هموطنان ما از هر نژاد و قومى كه هستند بزبان فارسى حرف مى زنند و احصائيه هاى جهانى همه اين ادعا را تأييد مى نمايد، پس اين سرود بايد بزبان فارسى مى بود.
4- اينكه مى گوئيم اين سرود يا به فارسى مى بود، يا به دو زبان رسمى و يا اينكه به همه زبانهاى ملى كشور ما، اين خواست، تنها منبعث از حق طلبى و عدالت خواهى بوده و به هيچ صورت واكنشى فاشيستى در برابر كنش فاشيستى كرزى و شركاى ايشان نيست.
5- موسيقى (بك گراوند) اين سرود بايد از موسيقى اصيل خود ما منشأ مى گرفت كه نگرفته است.

ما اين طوق لعنت را براى آقاى كرزى، كسانى كه در داخل و خارج كشور بر كفشهاى مزدوران افتيده اند و بالآخره به گروهك بدنام و فاشيست افغان ملت تبريك مى گوئيم.
ما نه تنها كه در برابر اين سرود مسخره بپا نخواهيم ايستاد بلكه در مقابله به آن خواهيم ايستاد و تا حذف و از بين بردن آن آرام نخواهيم نشست.
ما از همه سخنوران آزاده و فرزندان احرار و سلحشوران نام آور تاريخ، تقاضا مى نمائيم تا دست به تأليف سرودى زنند كه شايستهء تاريخى به اين پهنا و ژرفا باشد.
بقاى اين سرود ملى عواقب خطرناكى دارد كه نتايج آن در دراز مدت هويدا خواهد شد.

انجمن فرهنگى افغانستان
شمال كاليفرنيا

جوابانجمن فرهنگى افغانستان14497
2006-05-17 20:20:39
جميل:
فدراسیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا شاخه مردانه راوا . يکمشت اجنت بی خاصيت و خود فروش های بی وطن خود را به سازمان های استخباراتی کشور هلند چسبانده و مصروف چغلی در رابطه به افغان ها ميباشند.شعار اين طايفه مبارزه قهر آميز و رسيدن به مقاصد شوم شان با استفاده از وسايل مشروع و نا مشروع ميباشد. اينها (فدراسیون سازمانهای پناهندگان افغان ) نیز مانند هم مسلکان ماده خویش درپاکستان(راوا)مرغ شان یک لنگ دارد یا کشتار همه پناهنده های غیر شعله؛ یا هیچ. در اوایل یعنی شش-هفت سال قبل حتی آنها پلان محو فزیکی (ترور)بعضی افراد رادر هلند مطرح نموده بودند که به موقع از طرف باداران شان جلو آن گرفته شد. جمیل جان - توخود حدیث مکمل بخوان ار این مجمل.
جوابکبير14496
2006-05-17 18:23:09
اکبر:
محترما در قسمت دستگیر پنجشیری برای شما باید گفت كه شاید او تغیر موظع را از بز رگان شما اموخته باشد.شاید فرا موش كر ده با شی كه احدی واشرف غنی از جمله مدافعین وبلندگوی طالبان در رادیوی ب.ب سی بودن ولی امروز دیمو كرات هستند.
جوابآهنگر14495
2006-05-17 18:09:46
واحد:
نظر دادن و قضاوت كردن درمورد مسعود بزرگ از توان وحوصله شما خیلی بالا است.
جوابطاهر14494
2006-05-17 15:12:20
نجيب ضيا رحمن:

معلوم میشود که ازکانونسیون ژنیو در ارتباط با امور پناهندگی اصلأ خبری نداری، ما مطابق به کانونسیون سازمان ملل متحد که مربوط به مهاجرت است ، مهاجر شدیم ،یعنی کسیکه در کشور خود پرابلم سیاسی ، مذهبی ، قومی و تبعضی داشته باشد، میتواند ازکشورها ئیکه ان کانونسیون ژنیو را پذیرفته باشد تقاضای پناهندهگی نماید . البته در ان کانونسیون تذکر نه داده اند که کی از کدام کشور غربی و یا شرقی یا کاپتالستی و یا سوسیالستی تقاضای پناهنده گی نماید بخاطرئیکه ان کانونسیون مربوط به سازمان ملل متحد است، سازمان ملل خانه مشترک همه مردم جهان است .

نجیب ضیارحمن : ان هائیکه ماهیت اصلی تضاد طبقاتی را میدانند ، در هر کجائیکه هستند به مبارزه عدالت جویانه خود ادا مه میدهند . مگر بسیار جالب این است که کسانیکه قبل از رژیم دلخواه شان مهاجر شده بودند ، اکنون که رژیم دلخواه شان در افغانستان برقرار است هیچ نوع خطر تهدید شان نمیکنند و به تبلیغات پشتبانی از رژیمش میپردازند،علیرغم ان به هزاران سرخمی نمی خواهند به کشور اسلامی خود برگردند ، به نظرشما این غیرت اسلامی و افغانی است ؟.
جوابنثار14493
2006-05-17 13:28:42
سلام واحد جان:
روزی در همین صفحه در مورد ارتباطات احمد شاه مسعود با سازمان های استخباراتی خارجی کسی توشته بود که: «برای درک عملکردهای مسعود عقل بزرگ لازم است.» . من آن وقت به این جملهء پرمعنا اهمیت قایل نشدم، ولی امروز بعد از مطالعه پیام شما به اشتباه خود فهمیدم. در یک جمله باید گفت که مسعود از تمام سازمانهای استخباراتی بنفع خود استفاده کرد، آنچه سازمان های استخباراتی از وی بدست آوردند به مراتب کمتر از آن است که به اصطلاح مسعود از آنها بدست آورده . از سوی ديگرآيا شما در بين سياستمداران افغانستان کسی را ميشناسيد که با استخبارات خارجی ارتباط نداشته باشد؟

«گروموف جای دیگری مینویسد:... ساده لوحانه خواهد بوداگر بپنداریم که ارتش فرانیرومند شوروی توانائی آن را نداشت که دار ودسته مسعود را کاملاً تارومارکند....رهبری نظامی شوروی درافغانستان هرگونه امکانات را دراختیار داشت که هرگاه لزومی پیش می آمد ما مسعود رانابودمیساختیم....».

بنظرمن همين دليل اساسی سازش بين مسعود و شوروی ها بود، چرا که در غير آن شوروی ها با استفاده از مدرنترين اسلحه ميتوانستند شمال افغانستان را به خاک تبديل کنند.
جوابهمايون14490
2006-05-17 12:47:35
سلام دوستان عزيز!
آيا کسی ميتواند در مورد فدراسيون مهاجرين افغان در اروپا کمی معلومات بدهد، کی ها در راس اين سازمان قرار دارند، آيا اين سازمان رسمی است يا ...

تشکر.
جوابجميل14489
2006-05-17 11:25:55
تکمله ای بر کتاب (( کودتای ثور وپیامدهای آن درافغانستان))

http://tolafghan.com/dronlek/maqala.php?id=4518

خیلی جالب خواندنی ونقاب بردار است.
تنها یک قسمت آن قبلآ خدمت خوانندگان عض شده بود
جواب واحد14488
2006-05-17 11:06:39
محترم ظهور رزمجو سابق عضو دفتر سیاسی حزب و منشی کمیتۀ حزبی شهر کابل و معاون شورای ملی افغانستان مصاحبه ئی را با آقای ز. دره وال انجام داده که در جریدۀ آزادی (شماره ۷۱، سال نهم، حمل ۱۳۸۵ خورشیدی، مارچ ۲۰۰۶ میلادی) تحت عنوان فروپاشی از کجا آغاز شد به نشر رسیده است. غرض آگاهی بیشتر خواننده گان و پژوهشگران گرامی، در رابطه با انکشاف جریانات حوادث (کودتا) ۱۳۷۱، اینک سخنان محترم رزمجو را از لابلای نوشتۀ مذکور مجدداً به نشر میرسانیم.
http://www.payamewatan.com/Articles/interview=z.r.htm
جوابالهام14487
2006-05-17 10:40:53
قراردادهای خلاف مصالح ملی، قراردادی است که ازسوی قوماندان سپاه چهلم واحمدشاه مسعود به امضا رسیده، به متن آن در زیر توجه کنید:

مناسبات باهمی بین زعامت قوای شوروی مقیم درافغانستان وقوای مسلح مخالف مقیم پنجشیر
در مورد شرایط روابط دوجانبه بین رهبری قوای اشغالی درافغانستان ومخالفین پنجشیر بانیات نیک وبه آرزوی تحکیم صلح درافغانستان، طرفین عاقدین با پذیرش وجایب ذیل معاهده را امضاء می نمایند.
١_ گروه مسلح پنجشیر کلیه عملیات نظامی خود را درسالنگ جنوبی ومناطق همجوار متصل به شاهراه کابل_ حیرتان، بشمول استعمال هرگونه اسلحه درمناطقی که بدست قوای مسلح پنجشیر قراردارد، علیه مواضع قوای شوروی، قوای افغانی، محافظین سرحدی(MGB) وسارندوی(Tsarandoi) متوقف سازد.
٢_ گروه مسلح پنجشیر مسئولیت حفظ خطوط مخابراتی بین تاجیکان(Tadzhikan) وچاگانی( Chaugani) رابدوش گرفته ومانع حمله، قطاع الطریقی وسایر اعمال خصمانه علیه قوای شوروی وافغانی گردد.
٣_ طرف شوروی طبق موافقه دوجانبه مسولیت تهیه تدارکات، ضروریات فوری وسایرمواد مورد احتیاج رابرای تقویه ونگهداری پنجشیر وسایر مناطق متعلقه برحسب وقت تعیین شده بدوش میگیرد.
٤_ به سایرگروه ها ودسته جات مسلح اجازه داده نخواهد شد تا در مناطق مربوطه داخل شده وعلیه قوای شوروی وقوای افغانی دست به حملات تروریستی وتخریبی زده وپایپ لاین را منهدم نمایند.
۵_ تبادله معلومات ومساعی مشترک درجهت پیداکردن اتباع شوروی وافغانی که درمنطقه مورد بحث مفقودشده اند صورت خواهدگرفت.
٦_ درصورت خلق واوج تشنج، مشاوره لازم درمورد اجتناب عملیات جنگی وبرقراری صلح در منطقه مورد نظر بین دوجانب بعمل خواهدآمد.
٧_ ساحۀ این پروتوکول در سرتاسرقلمرو٣٠ کیلومتری در هردوسمت خطوط مواصلات بین تاجیکان وچاگانی امتداد واعتبارخواهد داشت. در ماورای این قلمرو، قوای شوروی وقوای مسلح پنجشیرحق دارند تا عملیاتی به منظور امحای گروه ها وقطعات مسلح مربوط به تنظیم های دیگر که عملیات نظامی را علیه هردو جانب متعاقدین متوقف نساخته است، انجام دهد.
٨_ پروتوکول حاضر از لحظه امضا وصحه گذاشتن به آن مرعی الاجرمیشود.
منبع: عملیات گروه_MOSSSR _ درافغانستان، دسامبر ١٩٨٨
( این سند بوسیله جنرال گروموف، جنرال تنی واحمدشاه مسعود امضائ گردیده) (Shebarshinشبارشین١٧٧_٢١٤)
(میرعبدالرحیم عزیز، درد دل افغان، شماره٦۵، ص٣١_٣٢، مقاله دومعاهده ودو خیانت).


با مراجعه به کتاب «ارتش سرخ در افغانستان» به ملاحظه میرسد که احمدشاه مسعود شش سال قبل از معاهده ١٩٨٨، نیز با ارتش سرخ معاهده ای بسته بود.
جنرال بوریس گروموف، مولف کتاب «ارتش سرخ درافغانستان» در این مورد مینویسد:« درسال ١٩٨٢ ماتوانستیم به مهمترین هدف خود نایل گردیم. ما توانستیم با احمدشاه مسعود تماس های بس پایدار برپا کنیم که تا پایان خروج نیروهای اتحاد شوروی از افغانستان تداوم یافتند. طی زمان حضورنظامی ما درافغانستان کار ما با مسعود با موفقیت های متناوبی ادامه یافت. با این حال فرماندهی نیروهای شوروی فعالیت دار ودستۀ او را زیر کنترول داشت به ویژه درسال ١٩٨٢ نماینده سپاه چهلم وشخص احمدشاه مسعود موافقتنامه ای را به امضاء رسانیدند که درآن مسعود تعهد سپرده بود به روی کاروانهای نظامی ارتش شوروی درسالنگ جنوبی به جایی که فرمانروای بی چون وچرای آن بود، آتش نکشاید. (تاکید برجملات ازمن است) برپایه این معاهده مسعود به اعضای گروهش دستور داد تا از فعالیت شدید برضد نیروهای دولتی دست کشیده و مبارزه مسلحانه را برضد سازمانهای مخالف جمعیت اسلامی افغانستان پیش ببرند.» (ارتش سرخ درافغانستان، ص ١١٩) جنرال بوریس گروموف درادامه سخنانش میگوید:« ماموران.KGB از روندکار ما با مسعود ودورنماهای آن به میزان لازم باخبر بودند.»(همانجا)
گروموف جای دیگری مینویسد:«... ساده لوحانه خواهد بوداگر بپنداریم که ارتش فرانیرومند شوروی توانائی آن را نداشت که دار ودسته مسعود را کاملاً تارومارکند....رهبری نظامی شوروی درافغانستان هرگونه امکانات را دراختیار داشت که هرگاه لزومی پیش می آمد ما مسعود رانابودمیساختیم.(تاکید برجمله از من است) شخصاً نزد من هیچگاهی دراین زمینه تردیدی پیدانشده بود واکنون هم بدین باورهستیم. مسعود خود به خوبی وضعیت خود رادرک میکرد که طبعا این امر درسیاست ها وبرخورد وی با نظامیان شوروی تاثیر میگذاشت. او همواره میدانست که چه چیزی به او اجازه داده میشود وبه خاطر چه چیزی به شدت تنبیه خواهد گشت.» (ص١٢١_١٢٢)
من از زبان افراد آگاه حزب دموکراتیک خلق بعد ازسقوط داکتر نجیب در اروپا شنیده ام که: درسال ١٣٦١(=١٩٨٢) دریکی از عملیاتهای مشترک قشون سرخ واردوی دولتی برپنجشیر،احمدشاه مسعود در قلعه ای درمحاصره افتاد وهنگامی که نیروهای دولتی اطراف قلعه را تصفیه ومیخواستند به قلعه واردشوند ومحصورین را دستگیر کنند،از سوی رهبری قشون شوروی هدایت رسید که بقیه عملیات را به کماندوهای قشون سرخ واگذارشوید! صاحب منصبان اردوی افغانستان که تا رسیدن به فتح قلعه، تلفات زیادی داده بودند، از این دستورشورویها سخت ناراحت شدند.بهرحال کماندوهای شوروی با هلیکوپتر سر رسیدند و به قلعه نفوذ کردند و پنج شش نفر از اسراء داخل قلعه را که یکی ازآنها احمدشاه مسعود بود با خود در هلیکوترسوارکرده بردند. اما بجای اسارت مسعود خبر فرار وزنده بودن اواز گوشۀ دیگرپنجشیر پخش شد. از این زمان است که مسعود با امضای قرارداد همکاری با سپاه چهلم شوروی تن درمیدهد وشورویها او را به عنوان الترنتیف بعدی حاکمیت درافغانستان زیر چترحمایت خود میگیرند ودونفر بادی گاردGRU(استخبارات نظامی شوروی) را برای حفاظت مسعود میگمارند که تا فرار مسعود به تالقان وتخاردر کنار مسعود قرار داشتند. در آغاز من به این سخنان باورنمیکردم تا اینکه کتاب جنرال بوریس گرومف را دیدم وتوافقات مسعود را باسپاه چهلم درآن کتاب خواندم، دیگر شک وتردیدم از این روایت آگان حزبی برطرف شد.
جواب واحد14486
2006-05-17 06:18:17
فرهاد:
جالب اينست که اينها قبلا عليه امپرياليزم غرب شعار ها ميدادند واينها همه بطرف غرب تقاضای پناهندگی مينمايند و جالب اينکه غرب در قدم اول ازاينها منحيث جوالی ويا بالايشان پاکاری تشنابها را مينمايندو سرانجام انهارا بحيث جنايتکاران جنگی محاکمه مينمايند اين نبی عظيمی فهميده بود که از انجا فرار کرد وبه کابل امده است قرايکه بعضيها ميگويند که نبی عظيمی تا .قتيکه به هالند بود هميشه از دالر های ذخيره داشته اش مخارج زندگی اش را مينمود نميدانم که در اروپاه اصلا تبادلات پولی به يورو مينمايند و اقای نبی عظيمی وديگران اين پولهای دالر امريکاهی را از کجا بدست اورده اند که هيچ ختم نميشود؟ يا اينکه در زمان خويش سرای شازاده را چور کرده و يااينکه بانکهای وطنرا.
جوابنجيب ضيا رحمن14482
2006-05-16 22:36:11
نجيب ضيا رحمن:
من نميدانم که اين جنايتکاران در اروپا چی کار دارند ميکنند، امروزکه آرامترين کشوربرايشان همان افغانستان است. اگر نبی عظمی وقترکابل برميگشت شايد حالا در پارلمان کشور پهلوی برادران ديگرخود ميبود.
جوابفرهاد14476
2006-05-16 19:59:06
اسد:
من از وحدت ملی حرف های نوشتم / نه از وحدت قومی با پشتون ها / پشتونها يکی از ده اقليت قومی جامعه ما است / بفرض مثال اگر سرود ملی به زبان فارسی باشد / ميتواند قناعت اوزبيک ها / ترکمن ها / پشه ئی ها / نورستانی ها / بلوچ ها را واقعا فراهم نمايد / به نظر شما آيا هموطنان غيرفارسی زبان ما حق شهروندی را ندارند ؟ آیا برای آنها حق نمیدهیم که در گوشه ی از سمبول های ملی کشورشان حضور خود را بعنوان عضو جامعه افغانستان داشته باشند / اگرچه زبان دری فارسی زبان اکثريت مردم افغانستان است / ولی نبايد همه افتخارات ملی را درانحصار خود قرار بدهد / مثلا در کنار از بانکنوت ها ما در پهلوی / شل افغانی / بايد بیست افغانی و ايگرمه افغانی وغيره گنجانيده شود چقدر خوب ميبود / اينهائيکه در حال حاضر زبان يک قوم را بگونه ی بالای همه مردم افغانستان تحمیل نموده اند بايد بدانند که در گذشته کسانی مانند / عبدالرحمن جلاد / و نادر عدار به همين منوال حکومت داری کردن / چه بدست آوردن .....؟
آيا حادثه ۷ ثور و ۸ ثور محصول همان سياست ها نبود . ؟
من فکر ميکنم حکومت فدرالی توانمندی فضای همبستگی / عدالت اجتماعی ، در بین شهروندان ما را دارد / ودر کل کشور واحد . از خطرات جنگ بی ثباتی ./ حملات به کرسی های دولتی از ذهنيت های قومی گرائی وتبعيض / ودر کل از تجزيه کشور جلوگيری ميشود / در غير ان ......
جنگ و اختلافات / تبعيض / و تجزيه کشور امر حتمی است / بيائيد از اين پديده ها شوم بگريزيم و هر کدام در رابطه با مصالح عمومی کشور يک قدم خردمندانه برداريم / و از مواضع قومی / زبانی ، سمتی ، گروهی ، به نفع مردم خود عقب نشينی کنيم .
جوابعارف14474
2006-05-16 17:50:13
شجاعت وهابی: بلی این واقعت دارد مذکور در بلاک ۱۱۲ زینه اول از طرف قبله مکروریان ۳
مقصد از عظیمی وطن فروش و خاین به ارمان های ملی ُ فعلا دوسیه وی تحت مطالعه حقوق بشر قرار دارد . انشا الله عنقریب نوبت شان میرسد . قتل مردم دره نازیانُ قتل عساکر کماندو ولوای ۳۷ در ژور خوست ُ قتل مردم لوگر را فراموش نگردیم . شواهد زیاد موحود است .
از ترس مردم پتورا برسر در مقابل بلاک قدم ميزند .
جواب بازمحمد چا ابی14466
2006-05-16 17:26:15
بقرار اطلاع دقيق جنايات کاران قبلی و فعلی در هر کجای که باشند محاکمه ميشوند اين اطلاع را منابع دقيق از هالند گذارش ميدهند- در اين روزها رفقای نبی اعظيمی که از هالند قبلا فرار کرده بود وضع ايشان خراب شده همکاران جنايات جنگی جنرال هوای فتاح خان جنرال و جنايت کار مشهور خان آقاه محمود بريالی نور محمد نور کاويانی مزدک خير محمد دوستم ملک سياف ربانی گللبدين حقانی محسنی داکتر ظمير ريس خاد فعلا در لندن میباشند و آصف دلاور وغيره جنايت کاران مردم افغانستان که در اروپاه خود را پنهان نموده محاکمه ميشوند. اطلاعات تازه در اينده نزديک به اطلاع شما در مورد بقيه جنايت کاران که در روسيه واسيای میانه المان دنمارک و غیره کشورهای اسکاندناوی زندگی مينمايند به اطلاع شما رسانيده ميشود.
جوابنجيب ضيا رحمن14464
2006-05-16 16:51:47
نجيب اله قبل از هر چيز قرباني اشتباهات و محاسبات غلط خود شد درين هيچ جاي تبصره نيست . اكثر كسانيكه امروز از مرحوم نجيب دفاع ميكنند تنها انگيزه قومي دارد. من كسانيرا ميشناسم كه از نام نجيب متنفر بودند ولي امروز به مدافع سرسخت نجيب مبدل شده اند.
جوابملک14462
2006-05-16 14:52:49
شجاعت وهابی:
ملا ه های طالب درهمين چند روز پيش تازه از قصابی مردم شمالی / باميان / وسايرنقاط خاک ما که درغضب شان قرار گرفته بود برگشته اند وهمين حالا برای شان جای در اين ویا آن نهاد دولتی تدارک ديده شده چطورتوانسته اند .؟
اگر از حمايت ملتی برخوردار نميبودند بدون شک که باقی روزگار را باید در زير ميله های زندان ميگذراندند، ولی دريغا که چنين نشد / به همين ترتيب مخالفين شان هم در داخل کشور حمايت مردمی را با خود دارند / منظورم از اين نوشته حمايت از هيچ جنايت کاری نيست ، جنايت کار بايد از مردم فاصله داشته باشد / ولی پائین بودن سطح آگاهی مردم تکيه گاه آنها ميباشد / وقتیکه برای مجموعه از مردم ما جنايات طالب به اساس پيوند های قومی شان توجيه پذير باشد پس نبايد از ديگران چنين انتظاراتی داشته باشيم . به اميد روزگاريکه کشور ما به مفهوم واقعی اش خانه مشترک باشنده های آن شود / تا ما به اعتقادات مشترک برسيم /
جوابعارف14460
2006-05-16 14:43:48
من يک قصه واقعيت و چشم ديد خود را برای شما قصه می کنم.
يک روز ما از هرات موتر می آورديم که در نزديک های ولايت غزنی رسيده بوديم و ‌نزديکهای شام است که بالای موتر ما فير هوايی شد و بالای ما صدا زده شد که استاده شويد اگر نه شما را همرای راکت ميزنم. باز هم ما به صدای آنها اهميت خاص نداديم و فکر کرديم که دزد ها هستند و ميخواهند که بول و يا موتر های ما را بگيرند. وقتی که ايستاده نکرديم آنها بالای ما فير کردند و يک مرمی در شيشه موتر من خورد و دست های من همرای شيشه موتر زخمی شد او خون آلود گرديد. باز هم ايستاده نکرده و بيش رفتيم در يکجای خود را رسانديم که آنجا مردم ديگر بخا‌‌‌طر نماز ايستاده کرده بودند و مجرد که مرا در حالت زخمی ديدند فورا آمدند و مرا بردند و بالای دستهايم آب گرم انداختند و دوا زدند. بعدا از من برسيدند که چرا چه واقعه شد. من برای شان حقيقت را گفتم و آنها خنديند و گفتند نترس آنها ‌طالبان بودند و مردمهای همين منطقه هستند. خوب يک ساعت بس نماز شام خوانده در يک سماوار نشسته بوديم که يک نفر آمد و بهلوی ما نشست و گفت برادر آيا باور می کنی که من در اردوی ملی بوده باشم. گفتم هدف شما را نفهميدم او گفت که من در اردوی ملی بودم و ما را هر وقت روان می کردند تا با طالبان بجنگيم و آنها را از بين ببريم وقتی که ميديديم که طالبان همان مردم های منظقوی خود ما خوب يک روز امريکايها ما را آماده ساخت و گفت که امروز در ولايت زابل عمليات داريم و ما هم آماده شديم و رفتيم بالاخره جنگ همرای طالبان شروع شد و آنها نفرهای مارا کشتند و ما از آنها را و بس از يک سلسله جنگ ما چند نفر آنها را اسير گرفتيم و همرای خود گرفته بطرف کابل روان شديم در شاهرای قندهار کابل روان بوديم که موتر های امريکايها آمد و چند نفر طالب که اسير گرفته بوديم تسليم شدند و همرای خود بردند. چند روز گذشت از اين واقع که يک روز من در شهر کابل واقع بل باغ عمومی روان بودم و ديدم که همان طالبی را که ما اسير گرفته بوديم ايستاده است بيش رفتم و برايش گفتم که تو اينجا چی ميکنی او گفت شما کی هستيند و چرا از من سوال می کنيد. برايش جواب دادم و گفتم که تو طالب هستی و من خودم تو را اسير گرفتم از ولايت زابل. گفت هستم طالب هستم کدام امر يا خدمت. برايش گفتم که شما را امريکايی ها تسليم شد و همرای خود برد و ما فکر کرديم که شما کشته باشند. او خنديد و گفت: ای برادر ما و شما همه يک افغان و يک برادر هستيم اگر شما را ۱۰۰۰۰ افغانی ميدهد که ما را از بين ببريد. در عقب ما را ۲۰۰۰۰ ميدهد که شما را از بين ببريم. اين همه يک دسيسه است که اردوی ملي او بعد از همان لحظه توبه کردم و اردوی ملی را ترک گفتم و آمده ام در اين جای گرم و خشک چای فروشی ميکنم.

برادران افغان اين بود يک واقعيت که چشم ديد خودم بوده و بسيار متاسف هستم به چنين افغانهای خود که بخاطر بول برادر کشي و وطن فروشی را بيشه خود ساخته و من الله توفيق.
جواببرادر شما14459
2006-05-16 14:04:11
فدراسیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا
په ارو پا کی دمیشته افغانانو د تولنو فدراسیون
کمیته حقوق بشر فارو
سايت آرياي

اعلامیهَ فدراسیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا

جنرال نبی عظیمی از اعضاي اصلي حزب دمکراتيک خلق از ترس محاکمه شدن فرار کرد

جنرال نبی عظیمی از یاران و وابستگان نزدیک ببرک کارمل پس از دستگیری مسئولین خاد نظامی مانند حسام الدین حسام و جلالزوی که به دلیل ارتکاب جنایت ونقص حقوق بشر از طرف دادگاه هالند بازداشت و پس از بررسی جریان محاکمه و استشهاد قربانیان و معرض شدن انجام جنایت و نقص حقوق بشر توسط انها و صدور حکم جزا در مقابل اعمال انجامداده انها به 12 و 9 سال زندان محکوم گردیدند ،

و نیز دستگیری یک تن دیگر از مظنونین ارتکاب به جنایت و ناقص حقوق بشر منسوب به حزب دموکراتیک خلق منحل شده به نام عبدالله فقیرزاده را در حال فرار از مرز کشور هالند به سوی المان،دستگیر که تا اکنون در بازداشت بسر میبرد و حکم توقیف او نیز تمدید گردیده.

در چنین حالتی فرار اقای محمد نبی عظیمی ازکشور هالند به افغانستان انهم پس ازچند بار تحقیق از موصوف درهنگام تنظیم دوسیه حسام الدین حسام ، و جلال زوی، فرار اواز ترس رسیده گی به اعمال انجام داده شده بدور از انتظار نبود ، گرچه از مدتی بدین سو تعدادی از مسئولین بلند پایه ای اکسا کام و خاد در حال جابجا شدن از کشورهای اروپائی دیده شده، از جمله فرار محمد عارف صخره و همکیشان جنایت پیشه مانند نبی عظیمی ، جنرال غنی رئیس عمومی تحقیق خاد و امثال انها نیز ناممکن و بدور از انتظار بنظر نمیرسد .

اما پرسش اصلی در این جاست که چرا افرادی که سالها قبل در کشور ما مرتکب جنایت ، اعمال خشونت ، و عاملین اصلی نقص حقوق انسانی بوده اند و تا حالا به هیچ مرجعی از سازمانها و مراجع حقوقی و مدافع حقوق بشری ملزم به پاسخگوئی نبوده اند ، چرا راه فرار شان بسوی افغانستان یا به تعبیر دیگر محل اتفاق جنایت انجام شده بدون هیچگونه واهمه ای باز است . و این انتخاب چه سازمان یافته باشد یا نباشد قابل مکث و سوال است؟

فدراسیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا به عنوان مدافع منافع و حقوق اکثریت پناهندگان افغان در اروپا که قربانیان مستقیم جنایتها و ناقصین حقوق بشر،و عاملین آن در دوره های گذشته اند ، با طرح این مسئله که ایا اگر جنایت کارانی که در جائی دیگر مجبور به پاسخگوئی برای اعمال جنایت شان باشد ، ایا افغانستان (محل انجام جنایت) برای مظنونین ،حکمرانان و مسئولین اجرای جنایات، میتواند محل امن باشد؟ و اگر چنین باشد به چه دلیل و چرا؟

و ایا این را میتوان در چارچوب رعایت کنوانسیون حقوق بشر که دولت افغانستان خود رامستلزم به رعایت مفاد ان میداند و متعهدبه رعایت امر نیز میباشد.اما فرار این افراد بدانسوب انهم با خاطر جمعی کامل ، ایا این پدیده را از نظر حقوقی، تامین امنیت اجتماعی و تطبیق عدالت که خواست تمام مردم افغانستان است ،چنانچه در گزارش کمسیون مستقل حقوق بشر افغانستان نیز نشانه گذاری گردیده بود باز هم احساس مصـونیت این افـراد قابل مکث میباشـد و سـوال بر انگـیـز ؟

فدراسیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا نه تنها مصونیت افراد مرتکب به جنایت در دورهای گذشته را در کشورهای اروپائی و دیگر مناطق جهان زیر پرسش قرار میدهد بلکه انتخـاب و حرکت انها را بسـوی افغانسان ، را با تردید و شک زاید الوصف مینگرد زیرا احساس محل امن برای یک جنایت کار و یا مظنون به جنایت نیز قابل پرسش است.

و شاید هم فرار اقای نبی عظیمی به افغانستان برای تاسیس یک حزب جدید انهم با کمک یاران پارینه شان به دور ازتصور نباشد، تا پاسخگوئی در مقابل دادگاهای کشوری چون هالند و یا هر جائی دیگر از دنیای امروزی ؟

کمیته حقوق بشر فارو
هالند 10-05 -06 لاهه
جوابعادل14458
2006-05-16 13:06:00
« ثروت سرشار افغان دوستی شوروی است ـــــ هرکه این ثروت ندارد از خرد بیگان است»

از اکادمیسین وتئوریسن وعالم برجسته مشهور ،معلوم،نابغه وووو
کس میداند که این محترم در کدام رشته در کجا و چه وقت این درج علمی را چور کرده؟

جواب واحد14455
2006-05-16 12:48:34
شجاعت وهابی سلام برسد !

اعلامیهء به اصطلاح " فدراسیون سازمانهای پنا هندگان افغانستان در اروپا " و یا به عبارت دیگر " فدراسیون شرم پنا هندگان افغانستان در اروپا " عودت یعنی برگشت یک افغان را به کشور عزیز اش ، فرار از جوابگویی در مقابل باداران خارجی اش تلقی مینماید . به این مفهوم که اگر ما فردا بکشور خود برمیگردیم، هر انچه را که قبل از مهاجرت در دوران انجام کار رسمی در کشور خود انجام دادیم از جواب گویی ان بفرمایش { فدراسیون شرم پناهندگان افغانستان در اروپا } به باداران خارجی شان در اروپا بخصوص در هالند بپردازیم ، در غیران ان نزد این به اصطلاح هموطنان که درای طبعیت دوگانه هستند که البته از طبعیت اصلی شان دومی برایشان ارزش بشتر دارند بنام « فراری » شناخته خواهیم شد. بعرض حرمت

جوابنور14454
2006-05-16 12:31:53
آهنگر:
درمطلبی که من به آن اشاره کرده بودم،هیچ کدام دفاع ئ از دکتور نجیب اله نشده،شما خودتان میتوانید آنرا بخوانید، در صفحه اول فارسی.رو ترجمه و نشر شده(با ابراز تشکر از محترم فضلی صاحب و مدیریت سایت فارسی.رو)و بعدأ قضاوت کنید.

شما عاجل گپ را به سوی فاشیزم و ناسیونالیزم کشاندید.
در مورد دستگیر پنجشیری که شما از ایشان یاد کردید:
غلام دستگیر اول خلقی بود(در گروپ امین)بعدأ به گروپ زرغون رفت،بعدأ پرچمی شد(اول در گروپ کارمل و بعدأ به گروپ نجیب رفت)بعد از بقدرت رسیدن اخوانیها ،رفیق غلام دستگیرپنجشیری هم اخوانی شد،وشروع به نوشتن مطالب در باره احمد شا مسعود و قهرمانی های وی کرد(آیا به یک عضو رهبری ح.د.خ.ا. لازم بود همچوعمل شرم آور؟؟؟).و فعلأ غلام دستگیر با گروپ ستمی ها یگجا شده،و شما بنده را به خواندن افسانه های انسانیکه بمانند دانه ماش لول خورده میرود دعوت میکنید.
جواباکبر14453
2006-05-16 11:55:22
طاهر:

ازاینکه معلوم شد ازجملۀ عقبروانان کور ومتعصب آیده های نفاق افروز شورای نظار استی، باتو جروبحث لازم نیست. طاهر جان عزیز با کدام ملیت در افغانستان در جنگ نبودیدو جنگ نکردید؟/
جای جنایتکاران زندان است و جنایتکاران ملیت ندارند.
تبادل نظر با شما در همینجا ختم است.
جواب واحد14452
2006-05-16 08:54:54
ميگويند که جنرال نبی عظيمی از ترس بازپرسيهای حقوق بشر در هالند که از وی صورت ميگرفت از هالند فرارکرده و به داخل کابل در مکروريان زندگی ميکند او ميداند که از جنايات که در وطن نموده بايد جوابگوباشد. ديده شود که با نجم الدين کاويانی وفريد مزدک چه برخورد صورت خواهد گرفت زيرا از جنايات شان همه اگاهی دارند.
جوابشجاعت وهابی14450
2006-05-16 07:41:26
ولی:
برادر عزیز با شما موافق هستم ولی این هم درست نیست كه مرحومی داكتر نجیب را به خا طر اینكه از یك قوم خاص است او را فرشته نجاد بدانیم.
متا سفانه ،متا سفانه،هیچ یك از رهبران ما نتوانستد ما را به هم نز دیك بسازند .هر كسی كه در كر سی دولت قرار میگرد ما وشما را دور ودورتر می سازد.
جوابآهنگر14449
2006-05-16 07:11:10
عارف:
برادر محترم به خاطر رسیدن به وحدت ملی به نكات ذیل باید توجه شود
.اول. تغیر نام افغانستان چون این نام متعلق به یك قوم خاص است.
دوم .تغیر سرود قومی فعلی به سرود ملی چون سرودملی فعلی مربوط به یك قوم خاص است
سوم. تغیر بانك نوت افغا نستان چون متعلق به یك قوم خاص است.
چهارم. سر شمار ی دقیق نفوس ،چون پشتون ها در افغانستان با جبر زمان از 30 تا 35 فیصد نفوس را تشكیل می دهند
.تسبیت نفوس كوچی ها چون تعداد انها از دو صد هزار تجاوز نمی كند ولی در معا دلات سیاسی ازانها سواستفاده نموده ،گاهی انها را دوملیون وگاهی هم دونیم ملیون تخمین میزنند.
پنجم. حل مسله خط دیورند با پا كستان
.ایجاد پوهنتون ها،مكاتب ،سینما ها وغیره در جنوب افغا نستان تا با شد كه تعداد اكثر یت انها از قبیله به قوم وبعدا به یك ملت واحد تبدیل شویم.
جواباسد14448
[««] [91] [92] [93] [94] [»»] 
پيام شما:
آدرس الکترونيکی: نام:
farsi  eng



© 2003-2007 نشريهء آزاد افغانی
كليه حقوق اين سايت متعلق به «افغانستان.رو» ميباشد
نظرات نویسندگان مقالات ممکن است مغایر با موضع اداره سايت باشد
استفاده از مطالب سايت با ذکر ماخذ آزاد است.