English |  فارسی |  پشتو |  Русский  


صفحه اول/ تجربه ی تلخ مسعود
  تاريخ   |   علم وفرهنگ   |   شعروادبيات   |   طنزوفکاهی   |   سياست   |   اقتصاد   |   و...   |
ديدگاه هاي ارائه شده در نوشته هاي ارسالي بيانگر آراي نويسندگان مي باشد و لزوما مبتني بر موافقت ادارهء «فارسی.رو» با اين جهت گيري ها نيست. مسوليت اين نوشته ها مطابق قوانين اداري و جزايي روسيه فدراتيف و نورم هاي حقوقي بين دول منوط به نويسندگان است.
[1] 
2011-07-05 05:29:50
اگر دوستانی گردهم می نشینند وشخصیتی را از نگاها و زاویه های گوناگون به کنکاش وگفتگو ومحک میکشند حتما در زندگی و راه وروش وکارکردگی واخلاق ودید و آرمان و دیگر گونه های از زندگی اورا دو طیف از مردمان تشکیل میدهند: خوش بین و بد بین. که بطور یقین در این راه افراط و تفرط نیز بروز می نماید.
من طاها کوشان آقای صالح محمد ریگستانی را از زبان خسرمرحومم حاکم صاحب محمد شریف امینی می شناسم که در حق او چنین میگفت: پسر خردسالی بود که از دست کمونستان درسن ۱۲-۱۳ ساله به پنجشیر رفته و درسنگر جهاد مردانه وار رزمیده.

سال ۲۰۰۵ خودم به ابل رفته بودم و یی دوساعتی با وی در دفتر شان واقع عقب لوپ عسری سابق گپ و گوی داشتم. و اورا ی مسلمان پا و صادق ویک انسان با وقار و با دانش ودرا و نکته سنجی یافتمش.

اما بعضی از شخصیتهای نادر در جهان گذشته که در مورد وی بجز یکدسته اقلیت تاریک بین و کم دانش و متعصب؛ دگر همه کسانی که در جهان به ویژه ازنگاه کار و بار زیادتر با چنین شخصیت ها نزدیک بوده و یا ازدوراین گونه اشخاص را زیر ذره بین خود داشته می باشند، نه بطور اجبار بلکه ازنگاه مسئولیت های وجدانی و وظیفوی وانسانی خویش بجز حق کفتن و تائید چنین سخصیت را درزمانش می سنجند وتسجیل کرده در زمانی که کنکاش و محک زدن و نتیجه گرفتن از همه نکته ها و زاویه ها وگفتار و کردار آنهابه میان می آید آنهارا با نوشته، عکس و قلم و هرگونه وسیلۀ که بدست داشته باشند به مردم ارئه می کنند.

احمد شاه مسعودرا اگر دو سه دسته از شخصیتهای مغرض متعصب از روی کم دانشی و ازدست دادن امتیازات و امکانات عیش و نوش وزورگویی و خودخواهی و برتری خواه کوشش و تلاشی در پیدا کردن و تراشیدن نکته ها و داستان پردازی های جعلی درمنفی بافی وتردید و تکفیر او براه می اندازند؛ جای تعجب نیست!
جای تعجب در این است که هرسال در سالروز شهادتش هرچه تلویزوین و رادیو اخبار و مجله هفته نامه و ماه نامه ای در سرتاسر جهان وجود دارد بطور حتم یک شگفتت تازه ویگ گپ و حرف تازه تصویر و یا فیلمی تازه و دست اول را به مردم جهان ارائه میدارند.
و تازه به ویژه شخصیتهای نظامی سیاسی و اجتماعی براساس همین منابع وماخذ به پژوهش های علمی و اکادیمک که همه با متودهای علم ودانش همخوانی دارد؛ دست می یازند تا آموزه های از خرد و اندیشه این بزرگ مردتاریخ قرن بیست و بیست ویک؛ برای دانش پژوهانی جوان سره کرده و در خدمت تعلیمات اکادیمیک دانشگاها به ویژه دانشگاهای نظامی جهان قرار دهند.

این کار تازه آغاز شده و تا دانش وعلم و دانشگاه و مکتب و مدرسه ای در این دنیا باشد نام او تاریخ زندگی او دید ونظر او تاکتیک ها و برنامه های او کردار و کارکردهای او اخلاق و محسنات و پایداری و دینداری و وطندوستی و مردم دوستی و آزادیخواهی او و....و....و زیب اوراق کتابهای درسی خواهد شد.!
جوابطاها کوشان32928
2006-10-20 15:31:51
حکيم:
بجزء خود شخص ريگستانی صاحب کسی ديگری تا حال نگفته است که وی فرد مورد اعتبار مسعود بود.
جوابمامور18792
2006-10-13 23:27:32
سلام به تمام برادران افغان!
نطرات شما بزرگوار ها را در مورد شخصيت آمر صاحب شنيدم.
خيلی متاصفم که شما بزرگواران تا به حال در باره او چيز نميدانيد اگر نه هيچ وقت اين حرف های زشت را در باره او مرد بزرگ نميگفتيد.
و يگانه مشکل شما ها هم همين است که مسعود بزرگ از قوم شما نبود البته خوشبختانه اگر نه حالا اگر او خاين هم ميبود مانند شاه شجاع و ... از او تعريف ميکردين و قصه های راست و دروغ به او ميساختين.
به هر صورت من تاصف ميکنم که شما ها چرا در باره او مطالعه نيکنين و بعدا نظر بدهين.
با احترام:
م.امين جوان ۱۹ ساله
جوابم.امين18672
2006-10-07 09:23:20
با سلام واحترام
مسعود یکی از انسانهای بزرگ در تاریخ افغانستان است، اما هیچ گاه هیچ انسانی از اشتباه مبرا نیست. احمد شاه مسعود به همان مقیاس که خدمات بزرگ به میهن وکشور انجام داده اشتباهات بزرگ که نتایج زیانبار و وحشتناک به دنبال داشته است نیز داشته است. همان قدر که جنگ و جبهه گیری ویرانگر بین قوتهای داخلي، ظهور وزایش طالبان، نابودی اردوی ملی کشور،‌ و از هم گسیختگی و نابودی تمام نهادهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و بی اعتمادی و نفرت بین اقوام مختلف کشور، منشاء خارجی و بیرونی دارد؛ متاثر از عوامل درونی وداخلی نیز است. بدون شک سهم احمد شاه مسعود در این وضعیت بسیار عمده ومهم است.

مسعود را علی رغم احترام و ارج به یک عمر کار و پیکار و مبارزه و حرمت نهادن به تمام ارزشهایش نباید به صورت مطلق خالی از اشتباه و لغزش بپنداریم.
گذر زمان و فروکش کردن غلیان ها و هیجان های ناشی از وضعیت دهه گذشته شاید فرصت بهتری فراهم اورد تا داوری منصفانه نسبت به شخصیت وعملکرد احمد شاه مسعود و دیگر بازیگران صحنه افغانستان صورت گیرد.
جوابمیرخوش18549
2006-09-30 18:09:52
سلام دوستان
با امدن حکومت مجاهدین بخوصص احمد شاه مسعود دربین اقوام با هم برادر افغانستان نفاق بوجود امد که تمامش از خودخواهی های این فرد بوده. بقیمانده ره میګذاریم به تاریخ.
م ن
جوابمحراب18353
2006-09-25 23:32:11
سلام به همه!
اگر ریگستانی صاحب فرد مورد اعتبار احمدشاه مسعود بود ، پس چرا سمت « نماینده ویژه » مسعود را در مسکو کسی ديگری به عهده داشت؟ اين در حاليکه در آن زمان ريگستانی صاحب مسوول نظامی ائتلاف شمال در مسکو بود.
جوابحکيم18208
2006-09-21 14:11:32
دوستان محترم اسلام عليکم
با در نظرداشت تمام حقايق و قضايا که خود شاهد و ناظر همه اين پيامد های شوم و روزگار تلخ هستم. اما چيز های را ميشنوم که از خجالت کم است آب گردم و آن اينست که چطور يک شخص انقدر ذليل و پست می گردد که حتی بر دوستان خود ميتازد و آرمان های پاک آنها را فقد بخاطر مطرح شدن خودشان تحت سوال قرار ميدهند و از افاق و انفاس بحث های پوچ و چرنديات را از جمجمه های ميانخالی و پوسيده و خمرالود خود برای اغفال ديگران ارايه ميدارند و انقدر خمار اند تو گوی که اقای ريگستانی ميخواهد با دو انگشت آفتاب را پنهان بدارد. ايا تو همان کسی نيستی که در نمکدان می ......... شی. و و به خاطر منفعت دنيويت از هيچ چيزی دريغ نداری و انقدر به ذلت و پستی تن داده اید و يا ميدهید که هيچ زنده جانی در کره زمین استعداد شما را ندارد. اخر شما در کجا با مجاهدین از روی خدمت به وطن بوده اید فقد خواسته اید خود را حفظ کنید ایا شما کارت حزبی و ماویستی ندارید یا این را هم به استناد از دفاع از مجاهدین تلقی میکنید و اما در کتاب شریف خود انقدر توصیف و تمجید از جناب عالی بنظر میرسد که گوی شما بانی پیروزی دولت اسلامی هستید و دیگران همه پیروان شما پس اگر اینطور بوده شما خود در دولت اسلامی فقد ریس اپراسیون بودید نه کدام کاره خاصی....
پس چی بسی که قهرامان ملی کشور احمد شاه مسعود شهید از شما مشوره بگیرد و شما را تراح همه نقشه های خود بداند این بدور از حقیفت و انسانیت است قهرمان ملی اشخاصی زیادی داشت که به شما اصلآ حاجتی نبود و همچنان برادر عزیزم قول معروف است که اشخاص به اندازه که عقل شان توان گرفت را از قضایا دارند به همان مقیاس بهرمند می گردند پس یک طفل در میدان بازی شطرنج بزرگان مجربش چی میتواند قضاوت کند؟ ایا آن طفل که خانه رفتار پیل و رخ را تفکیک کرده نمی تواند؟ میتواند بر چال بزرگان خود انتقاد کند و حرکت وی را اشتباه تصور کند.
جوابع.ز.ل18070
2006-09-18 13:17:02
انجینر عارف, که از طرف گری شرون ” رئیس دفتر استخبارات ائتلاف شمال”, معرفی شده است, مبلغ پنجصد هزار دالر در شب 26 سپتمبر 2001 , باراک, پنجشیر,


قسیم فهیم, یک میلیون دالر, به تاریخ 27 سپتمبر 2001, باراک, پنجشیر,


سیاف, صد هزار دالر, به تاریخ 29 سپتمبر, 2001, گلبهار

گری شرون جریان پرداخت پول به سیاف را به تفصیل حکایت نموده, مینویسد ” زمانی که بسته های نوت صد دالری را که قبلاً در یک پلاستیک شفاف پیچانیده بودم روی میزی که در وسط اتاق جا داشت گذاشتم, بر عکس دیگر فرماندهان ائتلاف شمال که در لحظات اول کوشش میکنند به پول تمایلی نشان ندهند, سیاف با یک حمله برق آسا پول را از روی میز برداشت و برای مدت کوتاه با چشمان از حدقه برآمده به آن خیره شد شاید هم میخواست متیقن شود که چی چیزی را در در دست گرفته است. بعداً به شدت آنرا به طرف یکی از همکارانش پرتاپ کرد. انگار که کچالوی داغی باشد و با یک لبخند به من نگاه نموده گفت: این اولین بار است که از کسی پول نقد قبول میکنم.” (1)

( جمله اخیر سیاف بی گمان گفتار شهزاده ترکی الفیصل رئیس سابق سازمان استخبارات سعودی را بخاطر میاورد که زمانی گفته بود: ” هر گاهی که با سیاف ویا دیگر فرماندهان افغان, ملاقات میکردم قبل از آغاز صحبت همیشه دفترچه چک بانکی ام را دردست داشتم.”) (2)

انجینر عارف, 22 هزار دالر, به تاریخ 1 اکتوبر, 2001, و 10 هزار دالر به تاریخ 2 اکتوبر, باراک, پنجشیر,

انجینر عارف, دوصدو پنجاه هزار دالر, به تاریخ 7 اکتوبر, باراک پنجشیر

قسیم فهیم, یک میلیون و دوصد هزار دالر, داکتر عبدالله, دوصدو پنجاه هزار دالر (بنام کمک انسان دوستانه به مردم پنجشیر) , به تاریخ 17 اکتوبر 2001, آستانه, پنجشیر

قومندان عطا (فعلاً والی بلخ),دوصدو پنجاه هزار دالر, ( پول به فهیم داده شده است تا به قومندان عطا فرستاده شود.) به تاریخ 17 اکتوبر 2001,

گری شرون علت فرستادن پول به قومندان عطا را قهر بودن قومندان عطا با سیا بنابر پیوستن یک تیم دیگر سی ای ای بنام “ستاره” با دوستم در جنوب مزار شریف عنوان نموده مینویسد:” احتمال درگیری قومندان عطا با دوستم تا زمانی که یک تیم سیا با دوستم بود, برای ما سخت نگران کننده بود. من خواستم با ارسال پول به عطا, مانع جنگ بین دوستم و قومندان عطا شوم و هم به نوعی واضح سازم که سیا با تمام فرمانده هان در یک مسافه قرار دارد.
جوابنشذعمه17896
2006-09-18 10:27:06
يک چيزه که بايد بفاميم ای اس که مسعود توسط امريکا از بين رفت و لقب سالار شهدا توسط امريکا به او داده شد. اين لقب دادنا ره امريکا مود کده يکی ره بنام بابای ملت دگه ره بنام شهيد ملت دگيش بنام سالار شهدا بلاخره کل ما ره به اصطلاح کلا پوشانده و کار خوده ميکنه. يک نکته ره بايد بفاميم که ما ده اسارت اجنبی حتی بعد از شکست حکومت کمونستی بوديم و تا حال هستيم بعد از شکست کمونستا هم ده افغانستان هيچ رهبر و مبارزی وجود نداشته که وابسته به خارج و بخاطر منافع شخصی خود و دوستای خارجيش به ای ملت خدمت نکده حتی آقای احمد شاه مسعود درست اس که مسعود از قوه مردمی (وابسته به یک قوم) برخوردار بود ده دلای مردم سمت شمال جا داره مگر يک شخص ملی نبود که تانسته باشه در دل هر افغان چی پشتون تاجک ازبک هزاره ترکمن و غيره جا بگيره. مسعود يک قهرمان بود اما در دره پنجشير نه يک قهرمان به سطح افغانستان يک قهرمان بود به قوم تاجک نه به ديگرا يک مبارز بود به نفع شخص خودش يا يک قوم و در اصل يک يا دو کشور خارجی نه به نفع تمام افغانستان يک آزادی خواه بود ولی در حرف.
بصورت کل تمام رهبرای جهادی کمونست ها طالب ها همه و همه وابسته بخارج بکمک خارج و به نقع خارج ده ای کشور يک چند روز حکومت کدن ميکنن و بلاخره بار کج به منزل نميرسد از بين ميرن و بس.
جوابمفلس خوشحال17893
2006-09-18 01:01:28
همراز:
هموطن عزيز آقاي همرازسلام !
نميدانم خودترا چي اينگونه وسواسي ساخته كه بي وقفه برچسپ هاي مائويست و غربزده واخواني وغيره را نثار ديگران ميكني . اگر با عقايد من موافق نيستي حقداري تا مفكوره اترا آزادانه بيان كني ، ازطريق همين سايت به بيان نظرات ما ميپردازيم زيرا تبادل افكار باعث غناي فرهنگي ميگردد . مگر بادرنظرداشت اصول بحث آزاد و اساسات احترام متقابل و عفت زبان ومراعات اخلاق . من درگذشته بيان كرده بودم كه باهيچ حزب وگروه سياسي نه درداخل ونه دربيرون وطن ارتباط ندارم . آزادي فردي ، عقيده و بيان برايم گراميترين داشته ها هستند وهيچگاه حاضر نميشوم تا با پيوستن به حزبي ويا پابندي به عقيدۀ خاص چون مائويزم ، ماركسيزم ـ لينينيزم وديگر مشتقات كمونيزم چون چپ افراطي ويا چپ ميانه رو وديگر جريانها سرنوشت خودرا ديده ودانسته بدست رهبراني بدهم كه بااحتمال زياداكثرأ با بيانات ، عملكردها ودستورهايشان موافق نباشم ولي چون عضو حزب هستم بايد ازدساتير پيروي كنم ولوبا آن موافق نباشم وبرخلاف طرزتفكرم باشد . من نميتوانم اينگونه زندگي كنم .
براي اينكه مرابهتر بشناسيد :
من مسلمان هستم و طرفدار سرسخت دموكراسي ، آزادي و عدالت ميباشم . باتمام انواع ديكتاتوري ظلم وبيعدالتي مخالف هستم و هيچ توجيهي براي اين نمييابم كه انساني مورد ظلم وستم وشكنجه وعذاب قراربگيرد ويابخاطر عقايد ونصب ونژادش تحقير وتوهين شود .
حال شمابگوئيد كه من با اينگونه مفكوره چكونه ميتوانم مائويست ويا حد اقل چپي باشم . درحاليكه كمونيزم ( مدل شوروي ويا چيني - مائويزم ) بر اساس ديكتاتوري ، شيوۀ يكحزبي ونظام عدم موجوديت آزادي عقيده و بيان وفعاليت هاي سياسي مغاير حزب كمونيست استوار است و دموكراسي ( مردم سالاري ) را انكار ميكند .
چندي پيش كتابي بدستم رسيد بنام ( كتاب سياه كمونيسم ) كه تاريخ جنايات حكومات كمونيست را از انقلاب اكتوبر تا امروز در سرتاسر دنيا باز نگري ميكند . مطمئنأ در هالند ميتوانيد آنرا بدست بياوريد و بخوانيد . صرف در وقت مطالعۀ آن براي درك درست مطالب كوشش كنيد خودرا در بيطرفي قرار بدهيد تادرآخر بتوانيد قضاوت منصفانه نمائيد . اگر چنين شد خواهيد ديد كه نظام كمونستي آن بهشت موعود در روي زمين نيست كه بخاطر آن ميليونها انسان به كام مرگ ونيستي فرستانده شده اند .
در آنچه من در بارۀ سالگرد شهادت شادروان احمدشاه مسعود درين سايت نوشتم نميدانم كدام جمله برايتان دليل شد تا مرا مائويست بشماريد . من مائويست ( كمونيست ) سوسياليست ، اخواني ، بنيادگرا ، ناسيوناليست ، نژادپرست ، اوپورتونيست ، انارشيست وسلطنت خواه نيستم . من مسلمان ، دموكرات ، پاتريوت و كوسموپوليت هستم .
اميدوارهستم اينبار مرا خوبتر شناخته باشيد ودر آينده ضرورتي نباشد تا به تكرار اين مطالب بپردازم .
آرزو دارم درآينده به تبادله پيامهاي جالبتر و خوشايندتر بپردازيم .
خدا نگهدارتان .
جوابع ر17879
2006-09-14 21:55:39
هموطن گرامی ع.ر !
نخست از همه خدمت شما عرض سلام و ادب دارم. ثانیاً اگر ناراحت نمیشوید من با شما و نظریات ماویستی شما از قبل آشنا استم زیرا به قول معروف :
به هر رنگی که خواهی جامه میپوش، من از طرز خرامت میشیناسم.
با تقدیم حرمت به شما،
هموطن شما همراز
جوابهمراز17792
2006-09-14 01:41:28
دوستان محترم سلام!
با همه احترام به نظريات آقاي ريگستاني ، ديگر هموطنان ومبصران خارجي بايد نكاتي چندرا يادآوري نمايم كه به نظر بنده در آنچه در كشور ما گذشت بي تاثير وبي نتيجه نبوده است . اول رهبري تنظيم هاي جهادي . ازابتدا اين رهبري با هيچ معيار مقاومت در جهان مطابقت نداشت . اگر مقاومت فداكارانۀ مردم افغان نبود ، اين رهبري ره بجايي نميبرد و شوروي همانگونه كه در آسياي ميانه كامياب شده بود درافغانستان نيز به اهدافش ميرسيد . رباني ، سياف ، حكمتيار ، مجددي ، گيلاني ، محمدي ، خالص و رهبران تنظيمهاي مستقر در ايران كه بعد ها زير فشار آخوند هاي ايراني حزب وحدت را تشكيل دادند بيشتر به خزانه داران جهاد و بازرگانان مقاومت شباهت داشتند تا به رهبران مقاومت يك ملت كه درراه آزادي اش برعليه يك ابر قدرت ميرزمد . اينكه اين رهبران با وجود همكاري هاي حاميان خارجي ايشان تا آخرنتوانستد در زير يك لوا متحد شوند وآنچه بعد از سقوط نظام دستنشاندۀ شوروي در كابل گذشت ريشه در همين دارد . مسعود يك جزء بود ولي كل ، نا كار آمد و سردرگم . درپهلوي اين ، اهداف نا پاك پاكستان را نيز بايد مد نظر گرفت كه همواره درپي منافع اش بود . پيشراز تصرف كابل بايد نظامي توسط رهبران جهادي به ميان ميامد كه ميتوانست بعد از ورود به كابل ادامه بيابد ولي وجود افرادي چون حكمتيار در مقاومت هرگونه اميدرا به يأس تبديل ميكرد و رهبران ديگر ناتوانتر ازآن بودند كه بتوانند اين مشكل رابرطرف كنند . شواهد انكار ناپذيردردست است كه نشان ميدهد كه مسعود وهمرزمانش ميخواستند نظامي رابه ميان آرند تا تمام گروه هاي جهادي در آن سهيم باشند ولي حزب اسلامي حكمتيار كه خودرا اولين تنظيم ميدانست حاضر به جنگ وبرادركشي بود اما نه به تقسيم قدرت . مجاهدين هيچگاه چون كمونيستها اعتقاد به دموكراسي و احترام به آرأ آزاد مردم نداشتند وندارند واين خود علت ديگريست در بربادي ما .

به نظر بنده راه برون رفت افغانستان از بحران وانحطاط اين بود كه از پيشنهاد آشتي ملي كه بدون شك توسط مقامات شوروي طرح ريزي شده بود وتوسط نجيب الله بيان ، استفاده ميشد ، اگر مجاهدين و رهبران ايشان سويۀ درك و فهم بلند وهوشياري لازم را ميداشتند . واضح است كه غربيها ، اعراب و پاكستان با تمام قوا به اين امر مخالفت ميكردند و آنرا خيانت ميشمردند اما نجات ملت افغان در آن بود . بعد ها ديديم كه هم حكمتيار وهم مسعود با گروه هاي از كمونيستها ائتلاف كردند وكسي به خيانت به ارزشها متهم نشد .

مسعود واطرافيانش چون كمونيستها ،حكمتيار وديگر رهبران جهادي در تباهي ميهن ومردم ما مسئوليت دارند ولي آنچه احمد شاه مسعود را ازديگران متمايز ميسازد و به وي برخلاف حريف اصلي اش گلبدين ، اعتبارميبخشد ودرقلب هاي عدۀ زيادي ازمردم افغانستان برايش جا واحترام فراهم مياورد ، فداكاريها وخدمات او در طول سالهاي مقاومت برعليه شوروي وطالبان بود .
حتي دشمنان وحريفان احمدشاه مسعود درصورتيكه نشان اندكي از شهامت ومردانگي در نهادشان باشد ودركي ازميهنپرستي ومقاومت داشته باشند به عملكرد وي درجبهات مبارزه وشخصيت وي احترام قايل اند . در رهبري امروز روسيه به مثابۀ ميراث دار شوروي بيشتر به مسعود احترام ميگذارند تا به ديگران .
درطول تاريخ مردان بزرگ چون احمدشاه مسعود همواره قربانيي ناپاكترين وناجوانمردانه ترين سوء قصد هاي دشمنان خويش شده اند .
روحش شاد ويادش جاويدان باد .
جوابع.ر17764
2006-09-11 10:09:37
بتاریخ ۹ سپتمبر پنج سال از مرگ احمدشاه مسعود ، مبارز راه آزادی و استقلال افغانستان میگذرد. با گذشت هر سال بیشتر و بیشتر روشن میشود که تجربه نظامی و سیاسی که مسعود آنرا در جریان نبرد با حکومت کمونستی
جوابFarsi.Ru17642
[1] 
پيام شما:
آدرس الکترونيکی: نام:
farsi  eng



© 2003-2007 نشريهء آزاد افغانی
كليه حقوق اين سايت متعلق به «افغانستان.رو» ميباشد
نظرات نویسندگان مقالات ممکن است مغایر با موضع اداره سايت باشد
استفاده از مطالب سايت با ذکر ماخذ آزاد است.