|
صفحه اول/ |
آیا در دور هفتم بن بست خواهد شکست؟
/14.6.2019
وحید مژده
از آغاز مذاکرات میان طالبان و امریکا در 12 اکتوبر 2018 تاکنون شش دور مذاکرات میان دو طرف صورت گرفته ولی نتیجۀ ملموسی از آن بدست نیامده است. یک دور این مذاکرات در ابوظبی و باقی در دوحه پایتخت قطر انجام شده است. دلیل اصلی این عدم پیشرفت، موضوع خروج نیروهای خارجی از افغانستان است زیرا امریکا تا کنون حاضر نشده تا رسما تاریخی برای این خروج مشخص سازد.
در دور اول و دوم این مذاکرات، زلمی خلیلزاد یک پکیج صلح شامل آتش بس را به طالبان پیشهاد کرد اما طالبان از همان ابتدا گفتند که تا زمانیکه مسئلۀ حضور نظامی خارجی در افغانستان حل نشده و امریکا تاریخ و جدول زمانی برای خروج نیروهایش از افغانستان معین نکرده باشد، طالبان روی هیچ مسئلۀ دیگر جز پایان اشغال مذاکره نخواهند کرد.
امریکایی ها در طول هشت ماه گذشته در کنار مذاکرات، فشار های نظامی، سیاسی و اجتماعی را نیز علیه طالبان بکار گرفتند. در دور سوم تلاش صورت گرفت تا از نفوذ کشور های پاکستان، سعودی و امارات برطالبان استفاده شود اما طالبان به هیچ قیمت حاضر به دادن امتیاز نشدند. آنها به امریکایی ها گفتند که اگر شما خواهان خروج آبرومندانه از افغانستان هستید، ما حاضریم در این راستا با شما همکاری کنیم در غیر آن ما به جنگ ادامه خواهیم داد.
نگرانی امریکا اینست که خروج نیروهای خارجی از افغانستان به بازگشت امارت اسلامی در این کشور منجر گردد. تلاش امریکا برای نهادینه ساختن یک نظام مبتنی بر ارزش های دیموکراتیک قرین موفقیت نبوده و بسیاری از مردم ثمرۀ 18 سال تلاش امریکا در افغانستان را چیزی جز به میان آمدن یک نظام سراپا فساد نمی دانند.
امریکا برای خروج از افغانستان عجله دارد و نمی خواهد به این جنگ بی پایان ادامه دهد و طالبان این مسئله را به خوبی درک کرده اند. از جانب دیگر مشکل طالبان فقط با امریکا نیست بلکه مشکل بزرگتر اینست که هرگونه اشتباه این گروه در مذاکرات صلح می تواند به نارضایتی در میان جنگجویان این گروه منجر گردد. مشکلی که سه روز آتش بس در عید رمضان سال گذشته به میان آورد، برای رهبری آنها هوشدار دهنده بود.
اما نه تنها در داخل افغانستان در میان بعضی از حلقات نگرانی از بازگشت طالبان به قدرت وجود دارد که خروج نیروهای خارجی می تواند موجب آن گردد بلکه چنین نگرانی در میان کشور های همسایه و منطقه نیز کاملا محسوس است. بازگشت طالبان به قدرت هرچند با تفاوت نسبی از گذشتۀ حکومت داری آنان در سالهای پایانی قرن گذشته، می تواند این درس را به گروه های خشونت گرا بدهد که شکست ابرقدرت ها یک رویای دست نیافتنی نیست.
در نشست دور ششم که 11 ثور آغاز شد، بحث روی دو مسئله یعنی خروج نیروهای خارجی از افغانستان و عدم استفاده از خاک افغانستان علیه کشور های دیگر ادامه یافت که بحث روی جزئیات زمانگیر شد. بعد از این نشست خلیلزاد به این نتیج رسید که ممکن است مذاکرات صلح بیش از معیاد از قبل تعیین شده یعنی اول سپتامبر ادامه یابد. به همین دلیل بعد از این نشست وقتی به افغانستان آمد، از ضرورت انتخابات سخن گفت.
بعد از مذاکرات دور ششم، دو نشست بین الافغانی در ماسکو صورت گرفت. در نشست دوم امریکایی ها با فرستادن حامدکرزی به ماسکو و زمینه سازی برای دیدار وی با ملابرادر، سعی کردند تا اهمیت و نفوذ کرزی را در میان طالبان محک بزنند به خصوص که گفته می شد کرزی با ملابرادر گذشته از رابطۀ قومی، رابطۀ دوستی شخصی نیز دارد.
اما این دیدار به نتیجۀ مطلوب نرسید و طالبان نشان دادند که حاضر به معامله بر سر ارزش هایی که به آن باور دارند و به خاطرش جنگیده اند، نیستند.
طالبان محتاطانه سعی دارند تا امتیازاتی از امریکا بدست آورند که برای جنگجویان آنها دست آورد مذاکرات صلح بشمار آید و این تصور از میان برود که مذاکرات با امریکا بی ثمر است. چنین دست آورد ها می تواند جلو اختلاف بر سر مذاکرات صلح را در میان فرماندهان نظامی طالبان بگیرد که آزادی حدود 900 زندانی طالبان از زندان های دولت می تواند امتیاز مهمی به آنها باشد.
هرچند در افغانستان اکثریت به این باور اند که تصمیم به آزادی زندانیان را اشرف غنی اتخاذ کرده است اما حقیقت اینست که امریکا مجبور بود برای به میان آوردن تحرک در مذاکرات صلح، امتیاز بدهد و آزادی زندانیان به دستور امریکا صورت گرفت. بعد از اعلام آزادی زندانیان بود که هم سخنگوی طالبان و هم خلیلزاد ابراز امیدواری کردند که مذاکرات دور هفتم با پیشرفت همراه باشد.
این سوال همچنان وجود دارد که جایگاه دولت افغانستان در نشست صلح کجاست؟ با توجه به اختلافاتی که میان حکومت و اپوزیسیون سیاسی در داخل نظام وجود دارد، طالبان موضع خود را در رد مذاکره با دولت قوی تر می بینند.
از طرف دیگر اپوزیسیون سیاسی نظام در داخل نیز یک نیروی یک دست نیست تا بتواند از موضع واحد با طالبان مذاکره نماید. هرکدام از این گروه ها در تلاش اند تا به صورت مستقل با طالبان معامله کنند که این وضع ناشی از بی اعتمادی آنها به همدیگر است.
وضع در سطح منطقوی از داخل بهتر است. لااقل یک نوع همگرایی میان کشور های مختلف در مورد صلح در افغانستان دیده می شود. همکاری فدراسیون روسیه با امریکا در نشست های بین الافغانی ماسکو نماد خوبی از تمایل روسها به صلح در افغانستان است. در این رابطه سروصدای ظهور داعش در افغانستان در کنار پیامد های منفی، تبعات مثبتی هم داشته و موجب تمایل بیشر کشور های منطقه به خصوص روسیه و چین برای به عهده گرفتن نقش پررنگ تر در صلح افغانستان شده است.
در این اواخر از آلمان هم به عنوان کشوری که قصد دارد تا در پروسۀ صلح افغانستان همکاری نماید، نام برده می شود. نشست بن اول بعد از شکست طالبان 17 سال قبل در آلمان برگزار شد که امروز بعد از هفده سال ما شاهد ناکامی آن نشست هستیم. ناروی هم از آغاز مذاکرات صلح سعی داشته تا با این پروسه همکاری نماید اما در چند روز گذشته تلاش این کشور برای برگزاری یک نشست متشکل از نمایندگان طالبان و حکومت افغانستان به دلیل رد این خواست از جانب طالبان به شکست مواجه شد.
اکنون که در آستانۀ نشست هفتم صلح میان امریکا و طالبان قرار داریم، اگر امریکا همچنان به خواست طالبان یعنی اعلام تاریخ خروج نیروهای خارجی از افغانستان که طالبان آنرا پایان اشغال می خوانند توجه نکند، این نشست بی نتیجه به پایان خواهد رسید.
|
فارسی.رو |
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|