|
از منابع روسي/ |
افغانستان بدون مرز
(تحليل سياسی)
/2.4.2006
نوشتهء نيکولای پاخوموف برگردان: داکتر محمد سالم سپارتک
نيم سال پيش، وضع در افغانستان ساده تر از امروز بود و به آسانی مورد تحليل قرار می گرفت: گروهبنديهای ايالات متحدهء امريکا و ناتو - با دريافت اندکی پشتيبانی از جانب قوای حکومتی افغانستان - عميلات جنگی را برضد نيروهای جنگی طالبان انجام ميدادند که از جانب کدرهای نظامی شبکهء «القاعده» رهبری ميشوند. اما پس از تشکيل پارلمان افغانستان وضع تغيير کرده است: امروزه آرايش و ترکيب پيچيدهء نيروهای سياسی داخلی، تاثير جديی بر جريان عمليات جنگی وارد ميکند.
عينی قضاوت ميکنيم: شبکهء «القاعده» در جريان سال گذشته مورد تخريب جدی از جانب خدمات خاص شمار زيادی از کشورهای ايتلاف ضد ترور قرار گرفت. اين کار بالای وضع در داخل افغانستان نيز تاثير وارد کرد يعنی در نتيجه شورشيان را از بخش قابل توجهء کمک از جانب سازمان بين المللی جنايتکار محروم ساخت. اما کشورهای غربی بنابر سياست خارجی شان به طور فزاينده آماج مناسبی برای تبليغات اسلامی قرار می گيرند. يک نمونه يا مثال بسيار تازه را يادآور ميشويم: به تاريخ 16 مارچ ملا عمر،رهبر طالبان، در ابلاغيهء تلفونی با آژانس خبررسانی «رويتر» تأکيد کرد که اکنون شمار بسيار زياد جوانان مبارز که از غرب نفرت دارند و حاضر هستند به مثابهء بم افگن های انتحاری عمل کنند، شامل جنبش ما ميشوند. ولی در اين اواخر عمليات جنگی در افغانستان به يک دليل ديگر نيز شديد تر و خونين تر شده ميروند. قوای حکومتی با پشتيبانی نيروهای خارجی هر قدر زيادتر ميکوشند بخش بيشتر کشور را زير کنترول خود در آورند؛ به همان پيمانه به مقاومت بيشتر شورشيان مواجه ميشوند. هر پيروزی جديد قوای حکومتی نويد دهندهء جنگهای ثقيل تر و خونين تر بعدی ميباشد.
تاکتيک نو طالبان عبارت است از حمله بردن - عمدتاً با اشتراک رزمنده های انتحاری – به پروژه های بزرگ ساختمانی به منظور ايجاد هرگونه خلل در امر بازسازی کشور؛ همچنين متخصصين خارجی که به حکومت کابل کمک ميرسانند تا اين کشور از ميان ويرانه ها برخيزد، هرچه بيشتر آماج عمليات تروريستی طالبان قرار ميگيرند.
حکومت حامد کرزی ناچار است نه تنها با متعصبين اسلامی برزمد که از جانب بن لادن و ملاعمر آمادهء مبارزه و شهادت شده اند و ميشوند، بلکه اکنون مافيای مواد مخدره به مثابهء يک بازی کن يا يک حريف مستقل در برابر حکومت عرض اندام کرده است و با مقامات و قدرت دولتی ميجنگد. مزيد بر آن، قبايل بخش شرقی کشور برای اين هدف می جنگند که در اين بخش افغانستان و در بخشهای همجوار در قلمرو پاکستان، يک دولت جديد به وجود آيد که در آنجا قدرت به دست رهبران قبايل جنگجو قرار داشته باشد. مناسبات ميان کابل و اسلام آباد نيز روز تا روز وخيم تر شده ميرود. مقامات رهبری خدمات امنيتی پاکستان به طور جدی از حکومت ضعيف همسايهء خود مطالبه می کنند که در افغانستان نظم را برقرار سازد. چندی پيش ابلاغ شد که پاکستان ميخواهد در امتداد سرحد خود با افغانستان ديواری از سيم خاردار اعمار کند که زمينهای دو طرف آن ماين گذاری شده باشند تا بدين وسيله از رفت و آمد آزاد رزمنده گان بين دو کشور ممانعت کند.
اما معلوم نيست که اين ديوار چطور اعمار ميگردد زيرا هيچ کدام از حکومتهای افغانستان هيچ گاهی سرحد ميان اين دو کشور را به رسميت نشناخته است. اکنون «خط ديورند» سرحد بين دو کشور شمرده ميشود که به نام مورتيمر ديورند ياد ميگردد. اين لارد محترم برای حکومت هند برتانوی کار ميکرد و اين خط مرز نهايی حرکت قوای نظامی برتانيا را در زمان جنگ با افغانستان در اخير قرن 19 نشانی ميکرد. اردوی جديد افغانستان حالا در حدود بيست و شش هزار سرباز و افسر دارد اما اين اردو نيز بنابر کمبود ارادهء سياسی رهبری کشور نميتواند به طور موثر عمل کند. امروزه هيچ کدام از ادارات حکومت افغانستان بنابر کمبود کدر فنی قادر نيست به طور نورمال فعاليت کند. اکنون حامد کرزی بايد کابينهء جديدی را تشکيل کند اما اين کار برايش ممکن نيست؛ زيرا پروسهء سياسی عملاً توسط پارلمان به بُنبست مواجه شده است. قوماندانان پرقدرت محلی که حالا نماينده در پارلمان شده اند، از قدرت خود کاملاً به طور مشروع استفاده ميکنند.
بی دليل نيست که سپانسرهای غربی دموکراتيزه کردن حيات سياسی را از کرزی مطالبه ميکنند؛ طور مثال انتظار می رود که در حکومت جديد کم از کم دو زن کرسی های وزارت را اشغال کنند. اما نماينده گان مردم اسلحه به رخ ميکشند و مطرح ميکنند که حکومت بايد مطابق به موازين شرعيت عمل کند. پاسخ دادن به اين سوال که تصادم و رويارويی کنونی چطور حل و فصل ميشود، حالا دشوار است. يک چيز واضح است: تا برقرار شدن صلح در افغانستان، سالها و شايد هم که ده ها سال فاصله وجود داشته باشد.
|
Afghanistan.ru |
(2)نطرشما در اين مورد
ارسال اين صفحه به دوستتان
برای چاپ
|
|
|
|