| [««] [128] [129] [130] [131] [»»] |
| 2005-11-22 20:53:46 |
سلام هموطنان گرامی!
در اين روزها آوازه است که در سفارت افغانستان مقيم مسکو تغيرات بزرگ تشکيلاتی آمده است کسی در قسمت چيزی گفته ميتواند. |
| جواب | کريم |
| 2005-11-22 12:35:41 |
يک خبر.
ديروز آخيرين هواپيما نظامی آمريکا پايگاه نظامی «خان آباد» در خاک ازبکستان را ترک گفت.
|
| جواب | امامبرگی |
| 2005-11-22 11:10:32 |
آمریکا ادعا دارد که با وسائل پیشرفته میتواند یک سوزن را در یک کشور پیدا میکند !
چطور میتوان باور کرد که ملاعمر و بن لادن را نمیتواند پیدا کند؟ در حالی که دقیقا میداند اکنون ملاعمر و بن لادن در کجا چکر میزنند و شراب نوش جان میکنند! |
| جواب | دشمن ملاعمر و بن لادن |
| 2005-11-22 10:14:41 |
آ قای حقيقت نگار.
اینجانب محمد رضا (حبيب زاده) نام دارم دیپلوم انجينيری را در پولی تخنيک کابل دفاع کرده ام و ماستری را در دانشگاه تهران دفاع کرده ام.
از برادران که در ايران مهاجر بودند اميد دارم تا جهت صحت بودن حرف هايم به اين سايت نامه بفرستند.
حبيب زاده |
| جواب | حبيب زاده |
| 2005-11-21 23:43:12 |
علی بريالی:
برادر خودت گپم را نفهميدي، کرزی از جمع مجاهدين حساب نميشود. |
| جواب | سليمان خيل |
| 2005-11-21 20:40:09 |
حبییب زاده:
آقای حبيبزاده!
ج.عطايي و محقق نسب را ميشناسيم ولی جناب شما را نشناختيم. خود را معرفی کنيد تا ما بدانيم حرف تان چقدر صحت دارد. با نام مستعار آدم تهمت نميزند. |
| جواب | حقيقت نگار |
| 2005-11-21 17:47:45 |
سليمانخيل:
جان بيادر من وتو خبر داريم که او زن دارد زينب جان نام دارد طب خوانده است ولی تا کنون از وی اولاد ندارد! نزدمجاهدين با سواد و بی سوادکدام معنی ندارد اين ديگر جای تعجب نيست که ربانی يکی از دختر هايش را برای وی داده باشد در فرهنگ ايشان اصلا به زن کدام شخصيت قايل نيستند اکثرا ديده شده که اشخاص مفت خوار وبيکار که پول باد اورده هم داشته باشد وامنيتش را ديگران بگيرد به اين عمل مطابق ارشادات اسلامی مبادرت می ورزند خير ايا ضيا معاون وی داماد ربانی نيست؟ لطفا اطلاعات دقيق بياوريد. زيرا اوازه زياد در کابل وجود دارد. |
| جواب | علی بريالی |
| 2005-11-21 17:04:00 |
کوهستانی:
پيش از اين که به خبری باور کنی يا از کسی ديگری بپرسی اول توسط کله ات (اگر داری) کمی فکر کن ، بعد اگر جواب نداشتی از ديگران بپرس.
اول : کرزی زن دار است.
دوم: چه فکر کنم که کرزی خانم کمسواد را انتخاب کند. |
| جواب | سليمانخيل |
| 2005-11-21 15:36:54 |
برادران سلام
شاید مرادیوانه فکرکنید ولی من نه فهمیدم که شما چرا و به تحریک که دست به تفرقه میرنید چرادسایس دشمنان افغانستان عزیز جامه عمل می پوشانید این مسایل مذهب قوم همه کار دشمنان است.
از جعفر عطای گله ندارم من از زمان که در قم ایران بودم اورامیشناسم که از سازمان استخبارات ایران معاش اخذ میکرد او وظیفه دارد هر مطلب ضد افغانی بنویسد.بطور مثال در مورد محقق نسب برای برادران که در قم مهاجر بودند معلوم است مه وی به اتهام سرقت از پول مدرسه زندان شده بود و سبب شرمساری همه افغانها.
ولی شما خو به فضل خداوند نه به استخبارات پاکستان غلام هستید و نه ایران چرا میخواهید نهاد ملیت افغان ضعیف و ضعیف تر گردد؟
به امید ان که بحثها اینده علمی باشد نه تفرقیهء
برادرتان
حبیب زاده
کابل |
| جواب | حبییب زاده |
| 2005-11-20 22:14:18 |
کوهستانی:
دختر ربانی شاید همسن مادر کرزی باشد. |
| جواب | طارق |
| 2005-11-20 18:45:02 |
مجتبی
http://www.yaghobi.mihanblog.com/
سربزنید
|
| جواب | مجتبی |
| 2005-11-20 18:27:35 |
مياخيل!
در سرزمینی که جناب “ سمسور خان افغان “ دوهمه سقاوی انشا میفرمایند و طی آن به جانیان داخلی و حامیان خارجی شان شیوه های قتل و نابود وتبعید “مردم شمالی “ “و اطراف آمو دریا” را به گناه آنکه دربرابر اجنبی و وطنفروش داخلی ایستاده اند برمیشمرد و یکمدت بعد لشکریان عزازئیل موبه مو آن دساتیر و مشوره ها را عملی میگردانند که دگربه قول آقای “زاهد خان رسا “ نیمچه فرهنگیان ازخجالت عرق شرم برجبین شان می نشیند و ناگزیر خاموش میمانند زیرا گاهیکه انسان زنده در وطنشان قدر و قیمتی ندارد بیچاره فرهنگی نخواسته روح پاک مولانا را ناراحت ساخته و بعد از هفتصد و اندی سال پیکر مبارکش را به دوش بگیرد و او را در آوارگی هایش به روی کرهء زمین شریک بسازد! حیرت می کنم که در گیرو دار عصر21 هرچه بلاست به سرهموطن ما میارند و ما گله داریم که کسی شهید هفتصد سال قبل ما را به خود منسوب میگرداند. کدام فرهنگی “ پخته “ در تمام مدتی که طالبان برسرمردم ما روز روشن را به شب تیره مبدل ساخته بودو کشوربه اردوگاه سراسری شکنجه و قتل و مثاله که در هیچ کجای آن کسی از آزار طالب ایمن نبود و نماند، از تیرهء و طایفهء و عشیره ء طالبان از روی وجدان اعمال آنها را محکوم کرد؟! که نکرد بلکه رندانه خاموشی اختیار کردند و در انتظار آن بودند که کی باشد آخرین شعله های مقاومت خاموش گردد و آنها به تبریک و تهنیت پرداخته و مهرتائید به تمام کرده هایشان بکوبند تنها به این دلیل که همان “ حاکمیت سنتی “ حفظ گردد ! |
| جواب | احمد بهار چوپان |
| 2005-11-20 06:38:35 |
عارف:
در کابل آوازه شدید است که کرزی با دختراستاد برهان الدین ربانی ازدواج کرده شاید آوازه از طرف دشمنان شان باشد اگر خواننده گان از این موضوع اطلاع دارند همکاران سایت فارسی رو را در جریان بگذارید در حالیکه این موضوع شخصی کرزی میباشد.
|
| جواب | کوهستانی |
| 2005-11-19 22:39:36 |
يما:
دوست گرانقدر يمای عزيز!
در نامهء تان به جناب فرهنگدوست من باشما کاملا همنوا هستم. اميدوارم محترم فرهنگدوست خودشان به پاسخ شما بپردازد. شما در پيام تان به مسايل مبرم که حل آن تاخير ناپذير وضروری پنداشته ميشود، اشاره نموده ايد. با عرض حرمت وسپاس دوستانه
|
| جواب | عظيم بابک |
| 2005-11-19 14:48:29 |
فرهنگ دوست:
با عرض سلام خدمت عرض شود که:
سایتی را که توصیه نموده بودید باز نمودم متوجه شدم نوسنده مطلب «افتضاح دیده بان حقوق بشر..» خود شما هستید پیشنهاد دیده بان حقوق بشر در نتیجه تحقیقات متداوم اعضای آن ومبتی بر اسناد وشواهد غیر انکارصورت گرفته است. به هر صورت شما با افتضاح گفتن به تحقیقات دیده بان حقوق بشر در حقیقت به دفاع از جانیان برامدید که هیچ انسان با درد و وافع بین از آنها دفاع نمیکند.هرچند شما هم از عده از آنها بمثابه جانی یاد نموده اید.اما ملحوظات قومی ویا منافع گره خورده با منافع جانیان سبب شده که شما بدفاع از آنها برخیزید.شما مینویسید:
«بسیاری از رهبران مجاهدین این موقعیت حساس را درک نکردند آنها ضمن جنگ با حکمتیار برای عقب راندن نیروهایش از اطراف کابل تا اینکه شهر کابل را از تیرس نیروهایش دور نگهدارند متوجه دسیسه های پاکستان نشدند با اشتباهات خود نتوانستند اتحاد و یک پارچه گی خود را حفظ کنند که منجر به در گیری بین خود شان شد.
مجاهدین یا باهم درگیر بودند اگر هم درگیر نبودند چون از یک فرماندهی واحد اطاعت نمیکردند بنابراین باعث حرج مرج در کابل شد. متاسفانه گاهی وقتها منجر به فجایع غیر انسانی انجامید بخصوص جنگ بین اتحاد اسلامی به رهبری آقای سیاف و وحدت اسلامی به رهبری آقای مزاری. باید مسئولین این فجایع شناسائی و پاسخگوی اعمال خود باشند. ما در این نوشته نیت نداریم از کسی دفاع کنیم هر کس در هر مقامی و معلق بهر تنظیم که باشد باید پاسخگوی اعمال خود باشد. اما حساب حکمتیار از مجاهدین جدا است. او مزدوری بیش نبود که بوسیله پاکستان در بین مجاهدین بعنوان رهبر جا داده شد تا نقشه های پاکستان را در کشور پیاده کند. »
من در حاليکه توافقم را در رابطه با نقش گلبدین وپاکستان در قضايای کشور با شما اعلام ميدارم٫ميخواهم نکات اختلافم را نيز روشن سازم .
۱ــ جنرال حميد گل( آی اس آی)پاکستانی به دعوت ربانی ومسعود به منظور اردو سازی صورت گرفت که شما بنا بر هر ملحوضی که هست آنرا نديديد .
۲ــ آيا دوستم در اتحاد با گلبدين ومزاری (که هردو ازطرف شما خاين پنداشته ميشود)وشرکت در جنگهای کابل جنايتی را مرتکب نشده؟
۳ــآيا ربانی ومسعود با دعوت حميد گل پاکستانی واتحاد با سياف خاين که هردو از طرف شما مسول جنايات در کابل هستند٫ جنايتی را مرتکب نشدند؟؟
محترم فرهنگ دوست :می نوسید قصد دفاع از کسی را ندارید٫اما انتخاب عنوان مطلب تان( افتضاح...)دفاع از کس ها وگروپ های است که دستان آغشته به خون ملت دارند.
حزب اسلامی٫جمیعت اسلامی٫اتحاد اسلامی٫وحدت اسلامی٫دوستم اسلامی(که قبلا ملیشه بدنام پوشیالین مزدور بود وبعدا ملیشه هایش را رنگ وروغن اسلامی داد وشد جنبش اسلامی)همه در ویرانی کابل وقتل کابلیان با حامیان خارجی شان یک برابر سهیم اند وباز هم عرض میکنم که فقط آنهاییکه ملحوظات قومی دارند ویا شریک منافع جنگسالاران قسی ا لقلب باشند آنرا نمی بینند.
اگر لازم میبینید که دوستم اسلامی! را در دروران مزدوران شوروی هم مورد بحث قرار دهیم.
|
| جواب | يما |
| 2005-11-18 21:12:45 |
دوستان گرانقدر محترم الهام وجناب صبور!
تشکر از نامه های پر مفهوم تان.درنامه های شما روحيه عالی وطندوستی وعشق به انسان جامعه وترقی آيندهء افغانستان بازتاب يافته است وبه من جرات بخشيد تا بحث را ادامه بدهم.
با عرض حرمت وسپاس بی پايان
--------------- ----------------
تحليلگران و ناظرين سياسی اوضاع افغانستان معتقدند که پس از خروج نيروهای بين المللی رويداد های بهار سال 1372 با خشونت وتشدد بيشتر تکرار خواهند شد.حکومت کنونی افغانستان در جريان چهار سال اخير نتوانست ويا عمدا نخواست نهاد های تضمين کنندهء مردم سالاری را در کشور ايجاد و رشد دهد .برخلاف ،بنيادگرايان که جز لاينفک وعنصر اساسی اين حکومت اندتا هنوزمانع ايجاد چنين تضمينات ميگردند.تنظيمهای جنگی که اکنون نقاب سياسی به رخ کشيده اندبدين باورند که آنها دريک وضع متشنج بهتر به اهداف خود نايل ميگردند تا دريک وضع سياسی با ثبات.ازينرو آنها از کاهش خصومتهای جنگی،تقابل ومناقشات قومی و کثرت گرايی سياسی در هراس اند.آنهاپس از دورهء حضور واقامت قوتهای خارجی(که به گمان اغلب ، در پشت در های بسته مورد مباحثه است.) نقاب تزوير را بدور مياندازندوباچهرهء اصلی در نقش قبلی خود دوباره نمايان ميگردند.آنها برای فرا رسيدن چنين روزی در ترصد اند ولحظه شماری ميکنند.اگر گرايشات سياسی در درون کشور در مسير کنونی به پيش رود، تاريخ بارديگر تکرا خواهد شد وعجوبه های خون وآتش بارديگربا قصاوت وخشم بيشتر بيداد خواهند کرد.واپسگرايان عليرغم اختلافات تظاهری بيشتر يکپارچه اند.اقدامات معامله گران داخلی وخارجی به تحکيم يکپارچگی آنها مساعدت ميکند.تشکل جديد بنيادگرايي دربرگيرندهءطيف وسيع واپسگرايان افراطی ،متعصبين مذهبی وحتی اعتداليون فرصت طلب و معامله گر است که مانع اصلی گزار جامعه افغانی به نظام مدنی و مردمسالاری تلقی ميگردد. |
| جواب | عظيم بابک |
| 2005-11-18 08:00:41 |
سلام!
ارگان نشراتی اکادمی علوم روسيه مجله «آسیایی مرکزی» به خبرنگاری در افغانستان ضرورت دارد. علاقمندان میتوانند به آدرس «فارسی.رو» مراجعه کنند.
matlab@farsi.ru
تشکر از اداره فارسی.رو. |
| جواب | فردين |
| 2005-11-16 21:12:10 |
جناب محترم آقای بابک!
شما درست قسمتی از واقعیت های تأسف بار حاکم در کشور را بیان داشته اید ولی برای وحدت و تحکیم موضع نيروهای مترقی ، دموکرات وملی کدام راه حلی احتمالی ارائه ننموده اید. واقعیت دیگر اینست که نیرو های مترقی با هم در تفاهم نیستند و در مقابل خطر سلطۀ بنیاد گرایان قسماً بی تفاوت اند. شواهدی در دست نیست که نمایانگر تلاش های وحدت و یکپارچگی نيروهای مترقی و دموکرات باشد. با تقدیم حرمت
|
| جواب | صبور |
| 2005-11-16 13:02:09 |
عارف جان سلام:
مدت ۹ ماه میشود که این سایت را می خوانم.تقریبا با نظرات تعداد زیادی از نظر دهندگان گرامی آشنا هستم. واولین بار بود که در بین دوستان به اطلاح چیلک انداختم.
تعدادی مسایل را سیاسی مطرح میکنند وتعدادی هم قومی ویا منطقوی. که متاسفانه شما از نوع دومی آن هستید.که زیانش را ملت ما فراوان چشید.دور نمیرویم همین چند سال فبل برادران جهادی تان تحت نام همین اقوام بدبخت جه آفتی را بر سر مردم بیگناه و بی پناه کابل نازل کردند.وباشندگان کابل را از هر قوم ومنطقه ء که بودند،از هستی سافط کردند.
انحصارگری ، دزدی ، قتل ،تجاوز بر ناموس وغیره اعمال غیر انسانی ماهیت اصلی رهبران تنظیمهای جهادی را تشکیل میدهد.مهم نیست که خاین جهادی ازشمال است ویا از جنوب از شرق است با ار غرب.حزب اسلامی است یا جمیعت اسلامی،شورای نظار است یا اتحاد اسلامی،حزب وحدت است ویا طالب بردران سکه یکدیر اند در خصلت ولی مخالف یکدیگر.
بی ناموسی که در شمال کشور توسط تفنگداران تنظیمی صورت گرفته در جنوب نیز توسط همین برادران! صورت میگیرد.در غزب وشرق همچننین.
درشمال و جنوب زن مظلوم را سنگسار میکنند. در شمال وجنوب دارایی عامه و مردم را غارت میکنند.....
در اخیر میخواهم اضافه کنم که خط ملت ما که علیه شوروی جهاد ومقاومت نموده اند با رهبران فاسد تنظیمهای جهادی جدا است.
محمد اکبرخالد (اکبرـــ۲)
|
| جواب | محمد اکبر خالد |
| 2005-11-16 09:44:41 |
ميلاد:
دوست گرامی سلام :
( به راهييان راه شهید مجيد کلکانی )
بهارازسفردور خسته می آید
به باغ - پای به زنجیر بسته می آید
زکوچه باغ شمالی به پیشوازش باز
گل امید ببین و دسته دسته می آید
نوای پچ - پچ - نوروزتومبارک باد
زپشت پنجره های شکسته می آید
بیا به خاک فروخفته دست باغ بگیر
بگو بلند که فصل خجسته می آید
چه سوگوارنشستی به خون ریخته اش
شقایق است نگاه کن که رسته می آید
مرا به باغ ببر دربهار آزادی
صدای مرد به خونش نشسته می آید
بهارگرچه رفته دور دور آخر
بهار از سفر دور خسته می آید.
( شعر از محترم شییون )
|
| جواب | عارف |
| 2005-11-16 02:38:13 |
برادر عزيز پايمرد مهاجر
به اين دو نشانی مراجعه کن
http://www.ariananet.com/modules.php?name=News&file=article&sid=3131
http://www.junbish.org/Dari/viewtopic.php?t=367
و بدان واقعيتها برای همه روشن شده
ديگر دوستان که به نشانی سازا و ستم ملی ناسزا ميگويند که آنها ضد پشتون وخواهان تجزیه کشور هستند و هر یک از اقوام غیر پشتون که خواهان حقوق برسمیت شناخته شده و قانونی خود از دولت میشوند این برادران فورا او به ستمی و سازای بودن متهم میکنند.
این عزیزان هم به این دو نشانی بروند و جواب خود را دریافت کنند و دیگر با چشم بسته به دیگران اتهام نزنند.
http://www.junbish.org/Dari/viewtopic.php?t=407&sid=26fc068646b1844c69cbe99cea1eebcf
این مقاله در واقع جوابیه است برای آقای سیستانی توسط عبدالمجید اسکندری نوشته شده .
ایشان از شاگردان آقای محمدطاهر بدخشی پایه گذار حزب محفل انتظار که توسط دشمان ایشان به حزب ستم ملی و غیره مسما شد.
با آرزوی محقق شدن عدالت که همه مردم از همه گروها خوهان آن هستند.
|
| جواب | فرهنگ دوست |
| 2005-11-15 17:44:31 |
آريزاد:
سلام !
رشوه گرفتن يا رشوه دادن و توزيع تلفون های موبايل بطور داوطلبانه فرق دارد.
شما در پيام قبلی تان به مردم گرسنه اشاره کرده بوديد که این هم سوال را خلق میکند: آيا در جامعه گرسنه و کمسواد امکان برگزاری انتخابات ديموکراتيک وجود دارد؟
|
| جواب | همايون |
| 2005-11-15 15:35:07 |
همايون:
با عرض سلام مجدد!
هدفم اين نبود که شما را خداناخواسته تاپه بنياد گرائی بزنم و شخصا خودم از تاپه زدن اشخاص بخاطر ابراز نظر شان که اکثرا درین سایت رخ میدهد نفرت دارم .بگذاريد هرکس نظر خود را آزاد طرح کند و اگر جواب ميدهيم بايد با دلايل مقنع باشد.
در مورد سوال جالب تان که ايا توزيع نان و تليفون و پول بخاطر رای گرفتن مردم غير قانونی است يا نی قضاوت را به ديگران ميگذاريم ولی ميگويم که کاش اين تحايف بخاطر دلسوزی به مردم صورت ميگرفت و توسط ان خاک را بچشم مردم بيچاره ما نمی زدند.
شما چی فکر ميکنيد رشوت گرفتن و رشوت دادن کار حلال و قانونی است..؟؟؟ |
| جواب | آريزاد |
| 2005-11-15 14:57:14 |
پای لنگ مهاجر:
مسئله مربوط دوره شماست.اصلا به دوره مشترک شما وپرچم ارتباط ندارد.
ثانيا در بين تمام حزبهای افغان چطور به پرچم تماس گرفتی.دشمنهای حزب خلق بسِار زياد است. |
| جواب | اجمل |
| 2005-11-15 14:31:47 |
محترم عظيم بابک:
اولا من به همه فارغ التحصیلان شوروی را جاسوس نگفته ام. نوشته بودم که یکتعداد جوانان از اقارب خودرا را به منظور جاسوس سازی اعزام مینمودند که اکثریت شان جاسوس نمیشد.(به این میگویند فلوته بازی ژورنالیسم وابسته یعنی اتهام زنی).
دوم جعل حقایق را فلوته بازی ژورنالیسم وابسته گفته ام نه همه ژورنالیستان را. وقتی گفته شود شاعر مداح به معنی مداح گفتن همه شاعران نیست.
سوم چون شما هیچ وفت پای پیاده در شهر گشت و گذار نه نموده اید تا سه پته بازان(یا سه فطعه باز) را میدیدید که صدا می زدند«سرخ کشیدی بردی، سیا کشیدی باختی.).
چهارم لطفا تذکر دهيد در کجا و چه وقت شما به سوالات مثلا تجاوز شوروی ،استبداد،وحشت ،زندانی ساختن،شکنجه دادن، قتل انسانهای این وطن که حزب تان از ابتدای کودتا تا انحلال حزب مرکب شده جواب داده اید؟؟؟ |
| جواب | ميلاد |
| 2005-11-15 11:52:57 |
پايمرد مهاجر:
اولا وطندار گلم سلام عرض ميکنم.می خواهم اول از شما به خاطريکه بدون سلام واحترام به شما داخل سايت شدم معذرت بخواهم.وقتيکه امروز خدم نوشته ام را خواندم از خودم بدم آمد.
دوم وقتيکه نوشته ام را خواندم دانستم که ناقص است .هميکه ميگويند عجله کار شيطان است درست ميگويند.شايد شما وديگران تصور کنند که من از موضع يک خلقي سوال کرده ام.درحاليکه در مورد خلقی ها با نظر شما موافقم.فقط می خواستم نظرت را در باره پرچمی ها هم بدانم. با احترام.
|
| جواب | پای لنگ مهاجر |
| 2005-11-15 11:39:48 |
آريزاد:
سلام!
آيا مصرف پول ، توزيع تلفون های موبايل به مردم و نان دادن مردم گرسنه جهت کسب رای شان عمل غيرقانونی است؟
آيا قدرت های سياسی به اصطلاح ديموکراتيک که مورد اعتماد ممالک غربی هستند امکانات مصرف پول و نان دادن مردم گرسنه را نداشتند؟
توجه: من صرف در پی حقيقت استم نه طرفدار بنيادگرايان. |
| جواب | همايون |
| 2005-11-15 11:02:06 |
همايون:
برادر عزيزم همایون جان سلام:
اينکه چرا ۵۵ فيصد ارا را بنیاد گرا ها بدست اورده اند جواب بسيار ساده است :- ۱- اولا پول زياد در دست بناد گراها است که همگان ميدانند يا از چور و چپاول دارايی دولت و مردم و يا از تجارت و قاچاق سلاح و مواد مخدره بدست اورده اند. فراموش نکنيد که پول و مصرف ان فکتور خيلی جدی و موثر در جريان انتخابات هرکشور است حتی در کشور امريکا که خود را زعيم دموکراسی در جهان ميشمارد بجز از ملياردر ها ایا بخاطر دارید که کدام کسی رئيس جمهور شده باشد ؟؟؟
۲-داشتن سلاح و زور در مناطق و ترس مردم منطقه از سلاح بدستان و آدم کشان حرفوی !!
۳- تقلب و خريد رای مردم توسط زور و يا مصرف پول ُ دادن نان به مردم گرسنه و توزيع تحفه ها از قبيل توزيع تلفون های موبايل وغيره.....
۴- کم توجهی جامعه جهانی در افشای فجايع و جنايات بناد گرايان . وغيره عواملی که گفتار مارا طولانی ميسازد .اميدوارم که مسايل روز را خيلی سطحی فکر نکنيد .با احترام و حرمت مجدد |
| جواب | آريزاد |
| 2005-11-14 23:18:55 |
الهام:
شما ميگويد که مردم افغانستان از بنيادگرايان نفرت دارند
پس چطور همين به اصطلاح بنيادگرايان ۵۵ در صد رای مردم را در انتخابات بدست آوردند؟ |
| جواب | همايون |
| 2005-11-14 20:52:27 |
Azim Babak:
همکار ارجمندم بابک عزیز شما مسایل و روند سیاسی وطن افغانان رادرست به تحلیل گرفته اید ولی فراموش نباید کرد که حوادث و جریانات سیاسی و اقتصادی در سطح جهانی بسیار به شدت پیش میرود- که در فرجام جریان بنفع صلح ودموکراسی به جلو میتازد. ایدیالوژی کهنه و ارتجاع سیاه رو به زوال اند این حکم تاریخ است چه کس بخواهد یا نخواهد. بنیاد گریان در افغانستان دیگر جای ندارند مردم از انها نفرت و دلبد اند این مردم منتظر یک جرقه میباشد تا سرنوشت شان رابنفع صلح و دموکراسی رقم زنند. ما به اینده نه چندان دور امیدواریم و مردم افغان از به عمر تاغوتی و ننگین شان پایان میدهند مردم پیروز میشوند مطمین باشید.
ممنون از تحلیل خوب تان در قبال مسایل موفق باشید.
|
| جواب | الهام |
| 2005-11-14 19:45:04 |
ترقيخواهان پراگنده و واپسگرايان يکپارچه
عظيم بابک
(خلاصه)
بنياد گرايان با کاربرد حقه بازيها ونيرنگهای متعدد از هر امکان وفرصتی برای انسدادو ممانعت برگشت نيروهای مترقی ،دموکرات ،چپ وملی کشور ماهرانه بهره برداری کرده اند.
طبعا ،بعد از عقد توافقات بن امکانات وزمينه های وسيع برای سهمگيری فراگير تمام نيروهای سياسی کشور در ايجاد نهاد های ضروری جامعهء مدنی و دموکراسی آينده مساعد ومهيا گرديده بود.برای تقويت وحدت ملی ،تحکيم ثبات پايدار،نيل به وفاق ملی واحيا وبازسازی کشور چنين سهمگيری نه تنها ضروری بلکه حتمی و تاخير ناپذيرپنداشته ميشد.اما بنيادگرا ها که در چنين جامعه ای منافع ،انديشه ها وبقای سياسی شان در مخاطره است،تلاش ميورزند تاتمايل به تشکل،قوام وتقويت زمينه ومقدمات ظهور چنين جامعه را تضعيف وحتی تخريب کنند.آنها مصمم اند تا نظام سياسی آيندهء افغانستان را هدايت کنند ونقش خود را در روند دگرگونيای بعدی ارتقا وتزييد بخشند.بنابر همين ملحوظ آنها در راه حضور نيروهای ملی،دموکرات،عدالتخواه وترقی پسندشد ميگردند.
در جريان چهار سال اخير بنيادگرايان توانستند تشکيلات فروپاشيدهء تنظيمی خود را احيا کنند وبه آرايش سياسی ونظامی قوتهای خود بپردازند.هماهنگی سياسی و تامين دوبارهء پيوند های ديرينهء "جهادی" بين گروه های ظاهرا متخاصم بنياد گرا بيانگر اين واقعيت تلخ است که در پرتو"دموکراسی جديد"القاعدهء ثانی در کشور تشکل مييابد.امروز اين القاعدهء ثانی به نيروی توانمند سياسی مبدل گرديده است .مردم ديگر به دموکراسی وآزادی اميدوار نيست. ياس وهراس دوباره بر روان جامعه چيره ميگردد.
|
| جواب | Azim Babak |
| 2005-11-14 15:16:34 |
محترم ميلاد:
نميدانم چرا شما باری محصلين سابق شودوی را جاسوس ميخوانيد وباری هم ژوذناليستها را فلوته باز. اصطلاح کاملا جديد شما سه پته بازرا با اول ميشنوم.به ساير سوالات وپرسشهاشما، من قبلا پاسخ داده ام. با عرض حرمت وسلام دوستانه.
يادداشت:خداکند ازين چند حرف آزرده نشده باشيد.ما بحث ميکنيم نه دعوا.
|
| جواب | عظيم بابک |
| 2005-11-14 14:10:37 |
صبور:
خائنين اصلی در زمان کمونيست ها بودن. |
| جواب | رويا |
| 2005-11-14 14:04:46 |
پايمرد مهاجر:
وطندار گلم: برای پرچمیها کدام پیام نه داری؟؟
|
| جواب | پای لنگ مهاجر |
| 2005-11-14 10:00:25 |
دوستان گرانقدر محترم زين العابدين سعيدی ومحترم احمد ولی پوپل!
نخست از نامه های پر لطف وصميمانهء تان ابراز سپاس نموده ازبارگای ايزد متعال برايتان بهروزی وپيروزی استدعا وتمنا ميکنم.
برادران عزيز!
من چندی قبل آدرس سايت انترنت فارسی .رو را به ايميل شما فرستادم تا شما وساير دوستان تان در افغانستان درين سايت نظريات وانديشه های خود را در مورد مسايل سياسی،اجتماعی وانکشاف اقتصادی کشور بگونهء آزاد بيان بداريد.سايت فارسی رو گامهای ارزشمندی در سمت تعميم آزادی بيان وپرورش وتقويت روحيه آزاديخواهی ودموکراسی پسندی برميدارد.
دوستان عزيز!اگر پيامهای تان خصوصی است،لطفا آنرا به ايميل من بفرستيد.
در خاتمه سپاس بی پايان خود را به هيات تحرير فارسی رو بخاطر نشر پيامهای دوستان ابراز ميکنم.
با عرض حرمت و سپاس |
| جواب | عظيم بابک |
| 2005-11-13 12:16:49 |
دوستان عزیز !
پیروزی و خوشحالی نصیب تان گردد .
دراین آواخر کتاب بنام ( افغانستان او طالبان ) که اثر محترم مولوی وکیل احمد ( متوکل ) سابق وزیر امورخارجه افغانستان ( درنظام طالبان ) میباشد به چاپ رسیده است ، البته اثر مذکور دارای صد ورق میباشد ولی اگر دقیقآ و عمیقآ خوانده شود با بسیاری از پرسشهایکه در افکار واذهان ما افغانها خطور میکردند جواب گفته شده است .
فعلآ کتاب را درسایت محترم www.benawa.com با مضامین جدا ، جدا خونداه می توانید ، و ضمنآ تشکر از مدیریت محترم بینوا که کتاب مذکور را با ما رسانده است که آنرا بدون خرید بخوانیم.
|
| جواب | افغان نمبر۱ |
| 2005-11-12 17:49:02 |
اکبر---۲:
بردار عزیز سلام!
چون زیادتر از دو سال میشود که بنده در این سایت بنام (اکبر) نوشته میکند،اگر یک نام دیگر برایتان انتخاب نماید، بعید از لطف تان نخواهد بود.
بخاطریکه سوه تفاهم صورت نگرید.بطور مثال فهمیده نشد که نوشته امروز محترم عارف به آدرس شما مرجع شده و یا به آدرس بنده.
با احترام
|
| جواب | اکبر |
| 2005-11-12 16:03:09 |
به خلقی ها در اين سايت!
بيست و هفت سال از هفت ثور ميگذرد. ولی آنانيکه بهترين فرزندان اين سرزمين را شکنجه دادند و نابود کردند و کشور را از يک نسل مکمل تحصيل کرده گان، روشنفکران، متخصصين و بزرگان قوم محروم ساختند؛ هنوز هم زنده و سلامت ميگردند وبه گذشتهء ننگين خود افتخار نيز ميکنند؛ ولی کسی نيست که از ايشان بپرسد که" بالای چشم شان ابروست".
همان آدمهای "سرخ" بعدآ "سبز" شدند و آخرش در وجود طلبه های کرام استحاله کردند و در جنايات ايشان نيز شريک شدند. امروز باز همان آدمها رنگ بدل نموده اند و "نارنجی" شده اند و از دموکراسی و حقوق بشر حرف ميزنند واحزاب "دموکرات" و "ملی" ساخته اند و رسميت يافته اند تا از "دموکراسی سرکاری وامريکايی" دفاع کنند.
مرحبا برين دموکراسی! و صد مرحبا بر اين کميسيون "مستقل" حقوق بشر افغانستان!
آيا دوستان ، اقارب و خانواده های آن شهيدان بانام و گمنام که تعداد شان به صدها هزار ميرسد، حق ندارند، اقلآ بدانند که عزيزان شان در کجا خوابيده اند؟ تا بر آرامگاه عزيزان خود اقلآ دسته گلی بگذارند!
آيا تثبيت شهرت شهيدان آن زمان و گورهای دسته جمعی آنان که به همه گان معلوم است، برای کميسيون مستقل حقوق بشر افغانستان و ساير سازمانهای دفاع از حقوق انسان کار دشوار و پر مصرفی است؟
من که ديگر توانی در اختيار ندارم، فقط ميتوانم بگويم که: ياد همه عزيزان و شهيدان خفته در خاک با هر انديشه، قوم و مذهبی که بوده اند، گرامی باد! و قاتلين انها شرمسار دنيا و آخرت. |
| جواب | پايمرد مهاجر |
| 2005-11-12 13:58:11 |
شرحی بر تطبيق سياست های قومی دولت کرزي
تاريخ : دوشنبه، 23 سنبله، 1383
موضوع : داخلی
پيمان ملي
جعفر عطايی
این نوشته در وبلاگ دردهای دلم به نشر رسیده است
تيم آقای کرزی که عناصر تصميم گيرنده آن عموما نيروهای قومگرا از قبيل افغان ملتی ها می باشند ٬ در طی سه سال اخير گام به گام به سوی انحصار کامل قدرت پيش رفته اند . در اين مسير با صبر و حوصله و برنامه های سنجيده شده به موفقيت هايی هم رسيده اند .
روزی که کرزی و رفقای قومگرايش به کابل آمدند به جز حمايت آمريکا چيزی ديگر در دست نداشتند . کرزی بيشتر به يک مهره مارشال فهيم شبيه بود تا اينکه مارشال فهيم يک وزير کابينه او باشد . اما دولت فهيم و ياران او مستعجل بود و تيم کرزی به زودی فعال شدند و اولين گام ها را موفقانه برداشتند . مدتی نگذشته بود که حضور کرزی و تيمش هر روز پر رنگتر می شد و حضور رقيبان شان کم رنگتر و کم رنگتر .
کار به جايی رسيد که آقای کرزی به صورت عملی زمام اختيار مارشال فهيم و ديگر سرداران شهر کابل را به دست گرفت و کابينه به صورت کامل در تسلط تيم افغان ملتی آقای کرزی درآمد . در وقتی که آقای محقق به خاطر سرکشی و تسليم ناپذيری اش از کابينه سبکدوش شد ٬ ديگر کابينه کاملا به تصرف افغان ملتی ها درآمده بود . آنان نشان دادند که قدرت حذف را پيدا کرده اند . در حذف آقای محقق نام اشرف غنی احمد زی بر سر زبان ها بود و .... مارشال فهيم و دوستانش در اين وقت از خود هيچ واکنشی نشان ندادند . شايد در زير دل خوش هم شدند . حذف آقای محقق می توانست زنگ خطری برای فهيم و دوستانش باشد ٬ اما گويا اين کنار گذاشتن در نزد آنان به مفهوم ديگری تفسير و تحليل شد .
به هر طريق ٬ کابل تسخير شده بود و نوبت ولايات شمالی کشور بود . به صورت همزمان برنامه هايی در فارياب و هرات به قصد براندازی جنرال دوستم و اسماعيل خان به اجرا گذاشته شد . برنامه ها موفق نبود . فارياب به دست جنرال دوستم افتاد و هرات هم توسط اسماعيل خان تصفيه شد . اما اين پايان تلاش های تيم کرزی برای تسخير ولايات شمالی نبود .
شکست های هرات و فارياب برای تيم کرزی ثمربخش نبود ٬ اما تجربه آنان را برای برنامه های بعدی بيشتر ساخت و همچنين زنگ خطری برای جنرال دوستم و اسماعيل خان شد . اسماعيل خان در اين تحولات داغدار گشت و فرزندش قربانی . اما کرزی بعد از شکست در هرات ٬ خواست تا اسماعيل خان را آرام سازد تا اوضاع بيشتر از آن آشفته نگردد . زينت کرزی را به ديدار اسماعيل فرستاد و تا توانست از اسماعيل خان تمجيد کرد . اين سياست های کرزی تاثيرش را گذاشت . از يکسو اسماعيل خان را از تلاش های بعدی برای تسخير هرات غافل ساخت و از سوی ديگر همتباران اسماعيل خان در کابل را آرام کرد و گويا آنان هم باور کردند که کرزی از سر هرات دست برداشته است .
ماه ها گذشت و سکوت بود و اوضاع نسبتا آرام . با نزديک شدن انتخابات ٬ گويا طرح های تازه تيم کرزی هم آماده شدند . در گام اول مارشال فهيم و يارانش از جمع دوستان کرزی اخراج شدند . در گام بعدی نيروهای امان الله خان با امکانات وسيع به مواضع اسماعيل خان حمله کردند و تا چند قدمی هرات پيش رفتند . در اين حمله ٬ دولت به نفع اسماعيل خان شعار می داد و در عمل زمينه پيشروی بيشتر نيرو های امان الله خان را فراهم می کرد . حتی ادعا شد که نيروهايی از مناطق قندهار و هلمند به کمک امان الله فرستاده شده بود . در پايان هم اين اسماعيل خان است که مجازات می شود و نيرو های امان الله که متهم به نقض گسترده حقوق بشر شده اند ٬ با سرکوب هرات پاداش می گيرند . وگرنه خلع سلاح شورشيان زيرکوه شیندند که به اصطلاح ياغی بر ضد حاکميت ملی و اغازگر جنگ بودند ٬ از تغيير و تبديل اسماعيل اولويت داشت . اما ديده می شود که شبه نظاميان زير کوه همچنان مسلح باقی مانده اند و بر شيندند و ديگر مناطق مسلط اند .
طرح های تيم کرزی برای تسلط کامل بر افغانستان به مرحله حساسی رسيده است . اگر کرزی بر هرات مسلط شود و کسانی چون مارشال فهيم و دوستانش در دولت بعدی حذف شوند ٬ قدرت پيشگان تاجيک کشور تمام خواهند شد و عصر آشوب « سقوی دوم » - به تعبير سمسور افغان - بر ضد حاکميت افغان ها خاتمه خواهد يافت . با اين وجود تکليف جنرال دوستم و ديگران هم روشن خواهد بود .
نکته جالب در طرح تازه تيم کرزی برای تسلط بر رقيبان ٬ استفاده از عناصری است که همزاد و همتبار رقيبان است . احمد ضياء مسعود را بر ضد مارشال فهيم استعمال کردند و اينک سيد محمد خيرخواه را بر ضد اسماعيل خان . اين طرح فرجام بسيار روشن دارد . عناصر قابل کنترل و قابل حذف بر ضد عناصر قوی تر و سرکش تر استفاده می شود . از سوی ديگر اين عناصر جوان و بدون پايه به هيچ وجه خطر ساز نيستند و تيم کرزی هر وقت بخواهد ٬ به راحتی توان حذف شان را دارد . در ضمن ٬ اين به خودی خود جريان های رقيب را دچار انشعاب و جدايی درونی هم می سازد .
البته در نقطه مقابل هم نبايد فراموش کرد که شکست کرزی و دوستانش در اين ميدان ٬ ممکن است معادلات را از ريشه دگرگون کند و اوضاع به سوی مرحله ای غير قابل پيشبينی حرکت نمايد که در آن صورت نه به نفع آمريکا خواهد بود و نه به نفع کرزی .
به هر صورت ٬ تيم کرزی به گام های نهايی خود برای تسلط کامل بر افغانستان نزديک تر می شود . رقيبان هم چون هميشه در آخرين رمق بازمانده در صدد اتحاد و ائتلاف و مقاومت برآمده اند که شايد بسيار دير باشد .
قدرت گيری تيم کرزی از لحاظ ماهيت بسيار به قدرت گيری طالبان شبيه است . جنرال نصر الله بابر ٬ پشتون تبار آن سوی سرحد و از مقامات عالی رتبه دولت پاکستان ٬ واسطه طالبان و پاکستان بود و طراح پشت پرده سياست های آنان . فعلا زلمی خليل زاد ٬ پشتون تبار آن سوی اقيانوس و مقام عالی رتبه دولت آمريکا ٬واسطه تيم کرزی و آمريکا است و طراح پشت پرده سياست های تيم کرزی . اگر از طالبان ٬ دولت پاکستان حمايت بی دريغ می کرد ٬ حامی کرزی هم دولت آمريکا است .
در آخرين نگاه ٬ سياست های قومی و انحصارجويانه تيم کرزی ٬ به آشوب کشيده شدن دوباره افغانستان است . در صورتی که مردم افغانستان غرق در مشکلات و بدبختی است ٬ قومگرايی دولتی آقای کرزی ٬ مشکلات مردم افغانستان را بيشتر و پيچيده تر می سازد . با آشفته شدن مناطقی چون هرات و تن دادن به خواسته نيروهايی چون امان الله اوضاع افغانستان بدتر و متزلزل تر خواهد شد . اگر دولت کرزی ٬ دولت قومی نمی بود ٬ کار های بسيار مهمتر از تغيير و تبديل مقامات هرات است که بايد انجام شود ٬ اما متاسفانه در اين دولت مصالح قومی عده ای بر مصالح ملی هميشه ترجيح داده شده است .
تقابل تيم کرزی با اسماعيل خان به غير از خواسته شورشيان زير کوه شيندند و گسترش حاکميت قومی تيم کرزی ٬ هيچ توجيه ديگری ندارد . اين نوع تبديل و تغيير ها به طور روشن اوضاع را بهتر نخواهد ساخت .
به صورت بسيار روشن ٬ تيم کرزی و زلمی خليل زاد تلاش دارند تا پای آمريکايی را به اين مسايل بکشند . گزارش شده است که طياره های چرخی آمريکايی ها به روی مردم هرات آتش گشوده اند . اين اعمال ٬ عراق ساختن افغانستان است و ثمر ديگری برای آمريکايی ها نخواهد داشت . اسماعيل خانی که در چوکات دولت است و تا حد بسياری همگام سياست های آمريکا در افغانستان هم شده است و به غير ولايت در سايه حاکميت امريکايی چيز ديگری هم نمی خواهد و به آشوب و جنگ هم بی علاقه شده است ٬ چرا بايد تبديل به مقتدا صدر ديگری برای آمريکا شود ؟ بهتر است که آمريکايی ها جنگ در افغانستان را گسترده نکنند و منافع دراز مدت آمريکا را قربانی سياست های قومی تيم کرزی ننمايند .
متاسفانه در آستانه انتخابات و سياسی شدن رقابت ها در افغانستان ٬ اين آمريکايی ها و دوستانش است که آشوب و بلوا بر پا می کنند و نه آنانی که جنگسالار خوانده می شوند و مخالف برگزاری آرام انتخابات . |
| جواب | جعفر |
| 2005-11-12 13:35:23 |
برادر نهايت دوست داشتنی ما محترم بابک جان بزرگوار!
ما نيز به نوبه خود صميمانه ترين سلام ها و تحایف تمنیات قلبی خود را برای تان درلجظات که سرشار از خوشی با دوستان و اعضای خانواده تان باشید تقدیم و تسلیم میداریم .
برادر محترم ما هنوز از کلتور اضافه نویسی خارج نشده ایم که نامه های کوتاه بیویسیم بلخصوص به دوستان مخلصی چون شما. خوب ،صحتنتذی وخوش بودن شما برای خمس الاوقات یگانه آرزوی ما از بارگاه خداوند مهربان میباشد . ما همین اکنون باهم یکجا نشسته و نامه زیبای شما را خوانده و بر ای تان نامه مینویسیم.
بعد از آنکه نسیم سحر با من در تیلفون صحبت کرد آیا شما با ایشان در تماس شده ایدیا نه ؟د رزمینه مرا اطمینان دهید و خداکند که با رحیم برکی سفارش نکرده باشد که به فاروق برکی چیزی بگوید چرا که اگر خودما مستقیم با فاروق برکی درتماس شویم بهتر خواهد بود نه اینکه کسی واسطه شود .
با احترام
منتظر نامه تان احمدولی پوپل و زین العاب الدین سعیدی |
| جواب | عظیم بابک جان |
| [««] [128] [129] [130] [131] [»»] |
