English |  فارسی |  پشتو |  Русский  


صفحه اول/ واپسین روزهای دکتورنجیب الله
  تاريخ   |   علم وفرهنگ   |   شعروادبيات   |   طنزوفکاهی   |   سياست   |   اقتصاد   |   و...   |
ديدگاه هاي ارائه شده در نوشته هاي ارسالي بيانگر آراي نويسندگان مي باشد و لزوما مبتني بر موافقت ادارهء «فارسی.رو» با اين جهت گيري ها نيست. مسوليت اين نوشته ها مطابق قوانين اداري و جزايي روسيه فدراتيف و نورم هاي حقوقي بين دول منوط به نويسندگان است.
[1] [2] 
2006-05-23 10:00:12
کس کش:
به جواب کس کش جان

ايا شما واقيعا کس کش هستید یا تنها به نام کس کش مشهور هستید.

ناسزا زشت گفتن نیست کار عاقلان
از برای نرم گفتن شد زبان بی اسخوان

بااحترام

سيف
جوابسيف الدين14700
2006-05-22 11:24:56
عزیزان ! نامه ها ونظریات شما را خوانده میل نظر فرستی کردم.
از نگاه تیوری نسبیت امروز ثابت است که اشرار و نامدهی به آنان دقیق بود.
از تره کی تا دکتور تجیب الله همه مبری می شوند وقتی حقایق روی صحنه آید.
و از وطن فروشی که به آنان نسبت می دهید گاهی با وطن فروشی اینان نیز مقایسه کنید.
شاپور جان! شما بسیار کوتاه فکری نمودید که مساله قومیت را یاد کردید. شما مثل یک استاد ما استید که در مسلک داکتری خود لیاقت نداشت و به قومیت دامن میزد. شما هم در سیاست چنین قدم گذاشتید، مشوره من اینست که با لاتر از زور تان سنگ نبردارید.
از جانب دیگر آمدن بدون جنگ مسعود به کابل خودش یک امر خارجی بودوچنانکه موافقه او در سفر اروپا. اما متاسفانه اروپا مسعود را نیز مانند ح د خ ا به آمریکا فروخت.
جوابدکتور سینا14656
2006-05-21 15:20:23
کسانيکه از داکتر نجيب دفاع ميکنند لطفآ کتاب نبشته شده بقلم برادر نجيب در باره آن به گفته شما ؛مرحومی ؛ را بخوانيد !!!!
جوابکس کش14621
2006-05-21 12:05:52
درسال ۱۹۹۴ احمدشاه مسعود طی مصاحبه خویش با نلویزیون دولتی روسیه گفت که شخصاً نزد داکترنجیب رفته بود.
جوابلطیف14618
2006-05-21 11:49:26
منیر:
بعد از مطالعه پيام شما اعضای ح.د.خ.ا آنقدر لوده و احمق بنظرميرسند که شوروی هر کاری که ميخواست با آنها انجام میداد. مجاهدين ، از جمله احمدشاه مسعود کاری ميکرد که به نفع خودش هم ميبود.
جوابامرالله14617
2006-05-21 07:58:29
سلام بر همه .
در طول تاریخ ، رمز بقا یا دوام شاهان و امیران و رهبران همانا وابستگی آنان بوده است به بیگانه گان و اسعمار گران جهانخوار . و بطور استثنا ء چند نفر انگشت شمار است که برای کوتاه مدت بدون وابسته گی توانسته اند دوام بیاورند . سر انجام کفاره ای وارسته گی خویش را پرداخته اند . مانند امان الله خان که تا آخر عمر رنج هجرت و غربت کشید و داکتر نجیبالله که بدون وابستگی خواست به یاری و پشتوانه مردمی کشور را از قید وابستگی رها سازد و افغانستان سربلند و وارسته جایش را در بین سایر ملل جهان باز یابد که با دریغ و درد دیدیم همه و شاهدش بودیم که این رهبر وارسته چگونه به خواست بیگانه گان بالای دار رفت . شاه ایران که ادعای هویت ملی کرد و صدام حسین و دیگران همه مورد غضب بزرگ قدرت یکه تاز جهان قرار گرفتند و حذف شدند . کنون فقط وابسته گان اند که قدر میبینند و در صدر مینشینند ... لاکن جای و معراج مردان وارسته ، دایم سری دار است .
چون قلم بر دست غداری بود
لاجرم منصور بر داری بود

با احترام . آ ذ ين
جواب آ ذ ین14614
2006-05-21 03:32:25
سلام دوستان گرامی !
با ید عرض کنم که در سه سال اخیر حکومتداری نجیب کشور افغانستان داشت بسوی استقلال ترقی و سعادت پیش میرفت اما میدان برای مجاهدین خالی ماند و مجاهدین توان فزیکی نظامی برای بدست گرفتن قدرت در کابل را نداشتند چنانچه جنگ جلال آباد شاهد این ادعا ماست . از یک سو بی اعتمادی در بین اعضای حزب دیوکراتیک رخنه کرد از سوی دیگر خود نجیب هم حاظر به تقسیم قدرت نبود که مسعود با استفاده از این فرست توانست قدرت را بدون جنگ و خونریزی بدست بگیرد که بعدا جنگ وخونریزی دامنگیر آن شد که علت عمده آن انتقال قدرت از دست پشتون ها به تاجیک ها بود من که در آن سالها در انستیتوت پولتیخنیک کابل محصل بودم یکی از استاد های ما بنام سید ابراهیم کوهستانی با استفاده از سیاست آشتی ملی و آزادی بیان ............ داکتر نجیب الله در ساعت های لکچر بدون ترس از ریاست امنیت به نقد از سیاست های نجیب مپرداخت که این سخنرانی ها یکی دو لکچر ادامه پیدا نکرد که او را ریاست امنیت ملی دستگیر نموده بود که بعد ها پس از کنجکاوی زیاد فهمیدم که او شامل یکی از شاخه های اپوزیسیون داخل در حزب دیموکراتیک بود که بعد از مدت کوتاهی دوباره به ساعت های لکچر حاظر میشد اما بدون نقد سیاسی زیرا نجیب او را توسط ریاست امنییت که خود سابق ریس آن بود چنان مورد لت و کوب قرار داده بود که جغرافیه رویش را تغییر داده بود که عاقلان علت را خود پی برده بودند .
بنا منطق چنین حکم میکند که کسیکه به خود باور ندارد به دیگران نمیتواند اعتماد داشته باشد .
نجیب هم قربانی سیاست بی اعتمادی خود شد و قاتلینش هم از جنس و تبار خودش بودند نه خویش وقوم مسعود اگر عاقلانه فکر کرد دشمن درجه یک مسعود حکمتیار بود که در زمان سقوط کابل به دست طالبان گلبدین حمتیار که به راکتیار مشهور شده بود در ساحه تحت امر مسعود در پنجشیر چکر میزد که صدراعظم برحال و فراری از کابل بود که به اصطحلاح در آغوش مسعود زندگی میکرد وبعد به ایران پناهنده شد که مسعود میتوانست از او انتقام بگیرد اما در فکر انتقام نه بلکه در فکر وطن عزیزش بود که چگونه مناطق از دست رفته را از چنگال طالب های لونگی پوش که امروز زیر چتر نکتائی و قره قلی خودرا بنهان نموده اند نجات دهد و چگونه دست متجاوزین را از این کشور کوتاه نمائد که مردانه در این راه خون ریخت و جان به حق داد و به هیچ قدرتی تسلیم نشد .
نظرات همه شما نزد بنده محترم است اما از خواندن ومطالعه حقیقت بسیار لذت میبرم و خواهش من از دوستان و نویسندگانی که در قضایا وطن مسوولیت بزرگ داشتد مانند آغای توخی این است که بیشتر از عملکرد وچشمدید خود بنویسند نه از طرز تفکر دیگران.
شاپور
جوابشاپور14612
2006-05-21 02:05:13
کابل جان:

تشکر از حسن نظر شما در مورد نظر ایجانب نسبت به امدن و رفتن قطعات شورویها ! این یک حقیت است، بگذار ما ان حقیت را زودتر و یا دیرتر درک نمایم تااز اشتبهات گذاشته پند بگیریم ، یک کس به تنهائی هیچ کس نیست ، افتخارات و شرمندگی مربوط به همهء ما افغانها است بخاطرئیکه خارج از کشور ما را بنام افغان خطاب میکند . خوش باشید
جوابمنیر14610
2006-05-21 01:53:35
ولی از هالند سلام !

اگر گورباچف بعد از قدرت رسیدن بمقام منشی عمومی حزب کمونیست و ریس شورای عالی نمی رسید و در ولادیوستوک اعلان خروج نیروهای خودرا از افغانستان یک جانبه اعلان نمی کرد ، هیچ کس قادر به اخراج جبری نمیتوانیست انهارا مجبور سازند. درمورد حفیظ الله امین که شما فرمودید سوال جداگانه است ، انها به امیر امان الله خان ، ظاهرخان،داودخان ، تره کی، حفیظ ا لله امین ،مرحوم ببرک کارمل ، محوم داکتر نجب الله و احمدشاه مسعود روابط نزدیک بخاطر حفظ منافع ملی شان داشت . البته وقیتکه دیدند که دیگر موجودیت یا حضور نظامی شان به نفع منافع شان نیست ، اعلان یک جانبه خروج قطعات خودرا پیشکش کردند، امین را کشتند، و مرحوم نجیب الله را علیه مرحوم ببرک کارمل تحریک کرد به ان هم که هر دو روابط بسیار نزدیک باهم داشتند ، ما که کور ، کر و صادق بودیم به حرفهای (رفقای ) ؟ ؟ ؟ شوروی تا اخرین روزهای حاکمیت خود باور میکردیم و به ان حرفهایکه جز به نفع خودشان بود عمل میکردیم و علیه یکدیگر قرار میگرفتیم و انها از این خوشبوریهای ما سؤاستفاده میکردند و در پشت پرده با دشمنان اشتی نپذیرما ملاقاتهای خصوصی میکردند که نتیجه ء ان به همه ء ما و شما روشن است . پس به این دالیل هر اسناد ئیکه درمورد خروج روسها از افغانستان که مرحوم نجیب الله و یا کسان دیگر که قبلأ متذکر شدم و جود داشته باشد نزد من صرف خاک اندختن به چشم افغانها است. روسها به کارمل نتوانستند جور بیایند تا به خواست انها عمل کند، بعدأ در تلاش کسی دیگر شدند ، اگر نجیب پشنهاد های انهارا نمپذیرفت کسی دیگر ی را میتوانستند پیداکند که دوطالبان برای انجام این امر انها در ح.دخ.ا کم نبودند . من در مورد صداقت مرحوم تره کی، مرحوم نجیب و مرحوم کارمل هیچ شک و وتر دید نسبت بمردم و وطن ندارم ، صرف یک چیزی را که میتوانم بگویم ان اینکه روسها از صداقت انها سؤاستفاده بنفع خود کردند و تا اکنون در و جود اعضای ح.د.خ.ا ادامه دارد ، و ما بازهم به حرفهای این و ان، منافع اصلی یعنی منافع ملی را یا بخاطر منافع شخصی و یا بخاطرعدم اگاهی از منافع ملی بازی میخوریم ، اگر چنین نیست پس چرا رهبری و یا اعضای ح.دخ.ا ( وطن ) باهم کنار نمی ایند ، برعکس علیه یکدیگر قرار دارند. اگر کسی بگوید که تره کی بالاتر از مردم و یا حزب بود یا کارمل و یا نجیب بالاتر از انها بود نزد من چنین اشخاص تنها و تنها تکلیف روحی دارند ، هر کدام از انها شخصیت های بزرگ و رول فعال در رشد جنبش مترقی داشتند و ادا نمودند . هر گیز نباید بخاطر سمپتی شخصی همه تحولات مثبت را بنام یک شخص و یا یک جریان سیاسی ختم کرد . به عرض حرمت
جوابمنیر14609
2006-05-20 22:37:20
ولی از هالند:
لطفاْ اسناد تانرا ارايه کنيد.
جوابخالد14602
2006-05-20 19:09:28
منیر: نخیر درین موارد شما باید یه یک سلسله اسناد و شو اهذ که به نشر رسیده با ید مطالعه فرماید. حضور نیرو های شوروی و به قدرت رسیدن حفیظ الله امین همه ان پروژه سیا بود. اما اخراج نیروی های شوروی مر بو ط و منو ط به اسرار جدی داکتر نجیب الله شهید فقید بود . اگر شما مخالف هستید مربوط به اندیشه و طرز تفکر خود شماست. و امروز اسناد ها و مدارک بسیار قوی در مورد است. طر ز تفکر همه قا بل احترام است.
جوابولی از هالند14599
2006-05-20 13:47:41
منیر:
حرف شما ۱۰۰٪ درست ودقيق است هرکی استی حرفت بکلی درست است اين است واقيعت امدن وبرامدن شوروی ها اين حرف شما چون حقيقت است بدل چنگ زد تشکر از شما.
جوابکابل جان14593
2006-05-19 13:55:44
ولی از هالند سلام !

شورویها به میل خود به افغانستان امدند و به میل خود از افغانستان خارج شدند ، نه مرحوم نجیب الله انهارا اخراج کردند ونه اشرار . به عرض حرمت
جوابمنیر14562
2006-05-18 23:06:00
داکتر نجيب الله شهيد فقيد يک دولتمرد بانيرو وبانرژی و يک مرد دليرو يک مبارز راه حق بر با طل و يک مبارز نستوه راه صلح و عدالت اجتماعی و شخصيت سر شناس جنبش چپ افغانی بود.

مرد ی که ميتوانست با يک امضا يش سالها زنده بماند٬ اما مرگ را ترجيع دادو نخواست معاهده ننگين گندمک را برای صد سال ديگر تمديد نمايد. واين سياست سالار که قوای شوروی را از افغانستان خارج کرده توانست و قهرمانانه بيشتر از سه سال ديگر بدون حمايت عساکر اجنبی در سراسر افغانستان حاکميت بر قرار کرد. لازم ميدانم که نجيبالله شهيد دريک بيانيه خود چنين ارشاد فرموده بودند.

(پا کستان که عمرش از عمر من کمتراست٬مرام ان به قدرت رساندن اپوزيسيون زير نام اسلام در افغانستان نيست٬ بلکه ارزوی ان نابودی اردو منظم٬ تقسيمات جغرافيايی٬ نابودی فر هنگافغانستان٬ جاری ساختن جوی خون برادران مسلمان افغان٬ اعم از سلب ازادی اجتماعی٬ مخالف تحصيل و حقوق زنان با شهامت افغان و حاکميت مردمش با لا مردم غيور افغا نستان است و بس...)

که ما شما واقعا تحلیل که محترم شهید نجیب کرده بود با چشم سر دیدیم.
يک سوال پيش من لاجواب مانده وقتيکه نجيب الله شهید و شاهپور احمدزی شهيد را بردند چگونه
اقای اسحق توخی و اقای جفسر زنده برامدن و چگونه و چه قسم خود را به هند رساندن و اقای توخی چگونه به هالند امد و پناهنده گی سياسی داد. خواهش قلبی ما از محترم اقای توخی اينست که لطفا نجات خود را بر هموطنان خود واضح سازند.

رهبر شهيد داکتر نجيب الله گقته بود. ( تاريخ خود ثابت خواهد ساخت٬ که کی برای افغانستان چی کرد.)
جوابولی از هالند14534
2006-05-18 05:45:09
آخر از مسعود انتقام گرفته شد و این پروسه ادامه دارد!
جوابنور14505
2006-05-17 23:11:17
سلام به همه هموطنان!
ببنیدکه اغای (توخی) چقدر واقعییت را کتمان کرده است گویا طا لبان وحشی جمع دشمنان خارجی داکتر نجیب را به قتل نرسانده باشند .
جواباحمد نوید14498
2006-05-17 08:56:07
آخرمسعود انتقام خودرا گرفت.
جوابکريم14484
2006-05-17 08:44:52
دوست:
توخی به دری نوشته، ويرختوروف - به روسی.
جوابغلام14483
2006-05-17 01:58:55
در فرهنگ انسانت و مسلماني آنچه بر سر نجيب الله آمد جنايت نامدارد و در هر آيئن مردود است جز آئين تبهكاران .اما كمونيستهاي خلق و پرچم در آتشي كه افروختند نه تنها ملت مظلوم افغان را تباه كردند بلكه جانهاي خودشان نيز در آن آتش سوخت . از نابغه شرق گرفته تا نجيب همه با نادانيها وجنايات كشورومردم مارا گرفتار بحراني كردند كه تا امروز مردم ما بهاي سنگين آنرا با خون فرزندان عزيز خود ميپردازند . كودتاي ننگين ثور افغانستان را از بي طرفئي كه در جنگ سرد ميان غرب و بلاك شوروي در طول سالها و با سختي هاي فراوان ودر نتيجه ئي هوشمندي رهبران آن خصوصا بعد از جنگ دوم جهاني در سياست خارجي خود اختيار كرده بود ، به بلاك شوروي متمايل ساخت . از لحظه يكه اين تعادل بر هم خورد كشور بحراني كرديد و ورود نيروهاي ارتش شوروي در ۶ جدي سال ۱۳۵۸ چون صاعقه فضاي از پيش آماده شده ئي داغ را كه در نتيجه ئي جنايات خلقيها آماده ئي انفجار بود ، منفجر كرد . افغانستان كشوريست كه ۹۰ درصد مردم آن در وستا ها زندگي ميكنند . قواي شوروي براي سركوب مقاومت رحمي بر اهالي روستاههاي ما نميكردند . امروز ۱۰۰در۱۰۰ دهات كشور ما ويران شده است و باشندگان آن يا در داخل كشور و يا در خارج آواره گشتند . در شهر ها نيز دولت دست نشانده شوروي به سركوب ملت كه از اوضاع سخت نا راضي بود با بي رحمي و قصاوت ادامه ميداد و شخص نجيب الله نميتوانست چون عضو مسئول رژيم در اين جايات بي تقصير باشد و چون فرشته پاك. اما بايد در دادگاه ملت به مجازات ميرسيد نه بدست خونخوارني قصي القلب تر از خود . آيا قتل نجيب را نميتوان نشاني از عدل آسماني دانست؟ براي قربانيان جنايات وي بي شك چنين است .
جوابعزيز روفي14479
2006-05-17 00:59:10
سلام به همه ! نمی دانم این دمیتری ویرخوتوروف در نئشته خویش جه را زیاد نموده است هر انجه در این بشته است همه نقل قول از توخی است . تنها در اخیریک بلی نه را ذیادنموده است و بس.
جوابدوست14477
2006-05-16 22:34:10
داکتر نجيب الله يک شخصيت ملی وبينالمللی بود . سياست مدار مانند نجيب اگر در صد سال يک بار در افغانستان پيدا خواهدشد .
با داکتر نجيب الله در قدمه اول کارملي ها سخت جفا نمود ُ بعدا ملل متحد در راس بين سيوان و شورای نظار .
داکتر نجيب مردم و وطن خودرا دوست داشت .در شهادت داکتر نجيب الله بر علاوه اشخاص ُ افراد وتنظیم های فوق شبکه های جاسوسی خارجی نيز رول بزرگ و مشاوریتی داشته
تا موصوف از صحنه سیاسی خارج شود .که در اینده نزدیک این راز ها افشا خواهدشد .
جواب سلطانی14475
2006-05-16 13:40:03
ازينکه داکتر نجيب الله بقتل رسيد متاثر نيستم اما متاسف یه اینم که یک جنایت کار بدون اینکه روزی به محکمه در حضور مردم قرار گیرد و بعد به دار آویخته شود کشته شد. (ای کشته کي را کشتی که کشته شدی) ما افغان ها مظالم اين وطن فروشان را از ياد نبرده ئيم ما هنوز بار سنگين جنگ و بی امنی را که اين فروخته شده گان بر شانه های ما گذاشته اند با خود ميکشيمُ آنچه را که شما با اقتباس از آغای توخی تحرير داشته ئيد قابل قبول است اما سوال اينجاست که آيا در زمانيکه داکتر نجيب الله توسط طالبان به کشتاگاه برده ميشد آغای توخی کجا بود؟ آيا او در آنزمان از مقر ملل متحد خارج شده بود و يا اينکه ...؟
جواببيگانه ستيز14457
2006-05-16 08:56:21
واپسین روزهای محمد نجیب الله ، رییس جمهور افغانستان بین سالهای 1986 – 1992 ، سبب برانگیختن سوالات زیاد تاکنون میشود. همانطوریکه وسیعاً معلوم است ، نجیب الله ، بعد از گرفتن کابل توسط مجاهدین در سال 1992...
جوابFarsi.Ru14451
[1] [2] 
پيام شما:
آدرس الکترونيکی: نام:
farsi  eng



© 2003-2007 نشريهء آزاد افغانی
كليه حقوق اين سايت متعلق به «افغانستان.رو» ميباشد
نظرات نویسندگان مقالات ممکن است مغایر با موضع اداره سايت باشد
استفاده از مطالب سايت با ذکر ماخذ آزاد است.