English |  فارسی |  پشتو |  Русский  


صفحه اول/ در روسيه کتابی در مورد مسعود بنشر رسيده
  تاريخ   |   علم وفرهنگ   |   شعروادبيات   |   طنزوفکاهی   |   سياست   |   اقتصاد   |   و...   |
ديدگاه هاي ارائه شده در نوشته هاي ارسالي بيانگر آراي نويسندگان مي باشد و لزوما مبتني بر موافقت ادارهء «فارسی.رو» با اين جهت گيري ها نيست. مسوليت اين نوشته ها مطابق قوانين اداري و جزايي روسيه فدراتيف و نورم هاي حقوقي بين دول منوط به نويسندگان است.
[1] 
2007-10-19 02:13:17
عزیزم ممتاز:

فکر ميکنم سخت اشتباه کرده ايد. يکبار همه مطالب را مرور کنيد شاید بفهميد. خدا حافظ.ممتاز.
جوابپامیر پارشهری24557
2007-10-06 22:28:27
یک مقایسه!!
علما جامعه شناسی میگویند، "شخصیت اصلی یک فرد را در اجتماع از رفقا و دوستانش بشناسید...!". حال یک قهرمان قبول شده ملت افغانستان مرحوم اعلیحضرت امان الله خان غازی را در قالب مقوله بالا مختصر ارایه میکنم:

علامه محمود بیک طرزی، محمد ولی خان دروازی (هنگام غیابت شاه امان الله در اروپا مدت شش ماه پادشاه مفتخر افغانستان ما بود)، غلام نبی خان چرخی، عبدالرحمن خان لودین، غلام صدیق خان چرخی، میر غلام محمد خان غبار، غلام ربانی خان چرخی، فیض محمد خان کاتب هزاره، غلام محی الدین خان انیس، جوهر شاه خان غوربندی، میر قاسم خان، محمود خان یاور، سید حسن خان فرقه مشر...! این فقط مشت نمونه خروار، از رفقا جان جانی غازی امان الله خان است. این نام های بزرگ از کسانی است که در باره شخصیت عالی و خصوصا حب وطن ایشان میشود، کتاب ها و رساله ها به قید قلم آورد، اگر کسی درین باره شک دارد به تاریخ بسیار نزدیک کشور ما مراجعه کند. و حالا چند خاین به کشور و به شاه امان الله خان غازی را مینویسم:
سپه سالار نادر خان مشهور به غدار-دروغگوی و جنایتکار-قاتل
سردار محمد هاشم مشهور به جلاد
دو شخص فوق به امر شاه غازی از کشور اخراج و در اروپا بسر میبردند.
خاینانیکه شاه غازی را نامردانه از پشت خنجر زدند:
فرقه مشر محمد گل خان مومند، در وقت امانی قوماندان قشله عسکری جلال اباد، مگر عمدا گذاشت شورش مردم شینوار به شهر جلال اباد برسد و این بود مقدمه سقوط دولت ترقی خوا امانی. مگر در دولت نادر خان قاتل سمت وزیر داخله را اشغال کرد.
احمد علی خان ریس بلدیه کابل که بچه سقو دزد را در حسین کوت کابل مسلح ساخت.
عبدالاحد مایار وردکی وزیر داخله زمان امانی.
یعقوب جان وزیر دربار امانی.
این ها طور نمونه ذکر شدند. که بعدا هر کدام چند صبا اسپ دوانی کردند مگر عاقبت سزا خویش را دیدند.
حالا یاران و رفقا جان جانی قهرمان تحت سوال امده ملی، شیر پنجشیر احمد شاه مسعود را تماشا کنید:
گلبدین حکمتیار با تمام تاریخ اش، یار و همسنگر امر مسعود در زمان حکومت سردار داوود.
برهان الدین ربانی با تاریخ کاروایی هایش.
محمد قسیم فهیم............!!
عبدالله...................!!
محمد یونس قانونی..............!!
و دها قوماندان جنگی حزب شان جمعیت..................!!
هر افغان اختیار دارد که حالا در باره جوهر شخصیت شاه امان الله خان غازی و احمد شاه مسعود با انصاف اسلامی و افغانی رای خود را بدهد.
جواباحمدی24497
2007-10-06 02:10:38
آقای پامیر پارشهری:
اقتباس
" از ماده فوق آنچه درک میشود اینست که عملیات نظامی و استعمال اسلحه از طرف گروه مسلح بنجشیرعلیه شوری ها متوقف شود. مگر غیر اینست. من که چیزی غیر از این نمیبینم. بلی و اگر کلمه بندر حیرتان را به بنجشیر و مناطق اطراف آن ربط میدهید و آنرا راه اکمالاتی مسعود میدانید فکر میکنم اشتباه بزرگیست. ماده صراحت دارد که عملیات بالای شاهراه که راه اکمالات روس ها بود متوقف شود فکر میکنم اشتباه کرده اید. "

آقای پامیر پارشهری، فکر میکنم بین من وشما سوء تفاهم رخ داده است، زیرا شما از راه اکمالات احمد شاه مسعود صحبت میکنید و من از راه اکمالات قوای شوروی !!!

اقتباس:
" اول اینکه روسها در اواخر سال ۱۳۶۷ از افغانستان خارج شدند این سال به میلادی تبدیل کنید و ببنید که چند سال بعد از ۱۹۸۲ میشود "

جناب محترم، موافقتنامۀ گروموف - مسعود در سال 1982 عیسوی صورت گرفته و قوای شوروی افغانستان را به تاریخ 15.2.1989 عیسوی ترک گفتند !
جوابممتاز24492
2007-10-06 01:00:51
ممتاز:

به معنی کلمهء ارتباط توجه کنید. اگر امکان دارد کلمه ارتباط را در فرهنگ نگاه کنید که چیست؟ در هیچ جای دنیا رهبر، یا جنگسالار یا قوماندان و یا هر چه که شما قبول دارید بدون ارتباط با سایر نیروها و طرفها(که ابعاد این ارتباط ‌بستگی دارد به اوضاع و شرایط) نبوده و نمیتواند باشد؛ ولی ارتباط داشتن با وابسته بودن بسیار فرق دارد. در درگیری ها حتی بزرگترین کشور های جهان ارتباط با کشورهای همسایه و سایر طرفها میداشته باشند. نه تنها جنگ و سیاست که شکل گیری بسیاری از پدیده ها بدون تامین ارتباط ممکن نیست. در کشوری که زورآزمایی بین دو قطب دنیا صورت گرفت بسیار سطحی نگرانه است اگر بگویم که چرا فلان یا فلان با کشور ها و یا سازمان های خارجی ارتباط داشت. شما فکر میکنید که کشور های دخیل در افغانستان و یا نیروهای داخل کشور نباید با یکدیگر ارتباط میداشتند! به نظر خود تان این طرز فکر عجیب نیست؟ باز هم میگویم در تاریخ بشر جنگی را نمیتوان سراغ داشت که در آن نیروهای متاثر از آن با هم ارتباط نداشته باشند. بازهم هم تکرار میکنم اگر مطلب تان وابستگی است فرق نمیکند همین کلمه وابستگی را استعمال کنید حد اقل از اشتباه لغوی در بحث جلوگیری صورت میگیرد.
جوابپامیر پارشهری24491
2007-10-04 20:37:21
پامیرپارشهری:
ازکسیکه غازی امان الله خان را"احمق" میشمارد و سردار محمدداود خان راعلت همه بدبختی های امروزی افغانستان میداند من دیگر چی گله کنم؟؟؟
جواباکبر24483
2007-10-04 16:31:17
فهیم:
اقباس:
" - با ختم یک سال آتش بس، مسعود هیچ گونه ارتباط دیگری با شورویها برقرار نکرد و اگر هم رابطه یی برقرار شد به هیچ نتیجه یی نرسید"

یک دلیل بسیار ضعیف! زیرا همه میدانند که آقای احمد شاه مسعود تا پایان زندگی خود روابط دوامدار با شوروی های وقت و روسها داشت. این جنگ های که اشاره به آن صورت گرفته است صرف جنگ های نمایشی بوده است . همه میدانند که در گدشته هم چنین بوده است.

اقتباس:
" لیاخوفسکی و گروموف در آثار خود متن نامة دیگر را چنین افشا کرده اند:

"در روند هفته های نزدیک 25/12/1985 نماینده ما و نماینده ارگان های دولتی با نمایندة با صلاحیت شما در گارنیزیون شوروی در جبل السراج یا کدام جای دیگر حسب آرزوی شما دیدار و به صورت مشخص فیصله نمایند که برای کی، چه وقت و در کجا و چند دستگاه کامیون دولتی نیاز است و چه نوع خوار و بار و دیگر وسایل در اختیار گذاشته شود."

از متن این نامه بر می آید که بعد از التیماتوم، روسها تصمیم به تطمیع را گرفتند و وقتی مسعود باز هم بی علاقه گی نشان داد و ....... "

واقعیت اینست طوریکه حال افشا شده است که احمد شاه مسعود نه تنها با شوروی ها بلکه با استخبارات کشور های دیگر منجمله امریکا، انگلیس، فرانسه و آس اس آی پاکستان نیز ارتباطات نزدیک داشت، شاید مکاتبات مسئولین قوای شوروی درست در زمانی صورت گرفته باشد که احمد شاه مسعود با استخبارات کشور های دیگر مصروف مزاکره بوده باشد و نمیخواست همزمان با آن با شوروی ها هم تماس برقرار نماید ازینرو از خود بی علاقه گی نشان داد!!!
جوابممتاز24480
2007-10-04 14:58:16
آقای ممتاز:
از شیوه بحث تان خوشم آمد چرا که شما روی موضوع مطرح بحث میکنید و مباحثه را آزار دهنده نمیسازید و مانند سایرین از این شاخه به آن شاخه نمیروید که تشکر میکنم.

به جواب تان باید بنویسم که:
هدف من از از اینکه مسعود راه اکمالاتی باز نداشته این است که او به تناسب سایر قوماندان هم سویه خود از لحاظ اکمالات در زمان روسها چه در کابل و چه در زمان طالبان از ناحیه اکمالات در مضیقه جدی قرار داشت. شما خوب میدانید که اکمالات از باکستان صورت میگرفت و بنابر دلایلی کمک ها به او کمتر بود راه طولانی تر و صعب العبور تر. ضمناْ همیش وجود سایر دسته های مخالف براین مشکل می افزود. مشکلات برفباري های موسومی بود عواملی در خود کشور باکستان نيز بود راه ها حتی برای انتقال توسط کراچی مساعد نبود. همه این عوامل روی جریان عادی اکمالات ضروری تاثیر می اندازد. در تمام دوره طالب او برخوردار از ۲ یا سه طیاره قراضه بود که با آن جبهات را اکمال میکرد اینست که جریان باز اکمالات وجود نداشت.

آمدیم در قسمت ماده اول فکر میکنم شما آنرا بسیار خوانده اید ولی دقیق نخوانده اید یکبار دیگر و با دقت بخوانید:
" _ گروه مسلح پنجشیر کلیه عملیات نظامی خود را درسالنگ جنوبی ومناطق همجوار متصل به شاهراه کابل_ حیرتان، بشمول استعمال هرگونه اسلحه درمناطقی که بدست قوای مسلح پنجشیر قراردارد، علیه مواضع قوای شوروی، قوای افغانی، محافظین سرحدی(MGB ) وسارندوی(Tsarandoi ) متوقف سازد. "

از ماده فوق آنچه درک میشود اینست که عملیات نظامی و استعمال اسلحه از طرف گروه مسلح بنجشیرعلیه شوری ها متوقف شود. مگر غیر اینست. من که چیزی غیر از این نمیبینم. بلی و اگر کلمه بندر حیرتان را به بنجشیر و مناطق اطراف آن ربط میدهید و آنرا راه اکمالاتی مسعود میدانید فکر میکنم اشتباه بزرگیست. ماده صراحت دارد که عملیات بالای شاهراه که راه اکمالات روس ها بود متوقف شود فکر میکنم اشتباه کرده اید. شاهراه در اختیار روسها بود و مجاهدین بالای آن حمله میکردند و در ماده توقف آن مطالبه شده است کجای این ماده به راه باز اکمالات ربط دارد. و باز هم اگر اشتباه میکنم مرا متوجه بسازید خوش میشوم. شما فکر میکنید که در آن زمان از بندر حیرتان برای مسعود اکمالات صورت میگرفت. اگر به دقت بخوانید فکر میکنم اشتباه تان رفع شود.

در مورد نکته دوم باید اضافه کنم که درک شرایط به مشکل میسر است. من به برداشت های تان احترام قابل ام با وجودی که مخالف هستم. اول اینکه روسها در اواخر سال ۱۳۶۷ از افغانستان خارج شدند این سال به میلادی تبدیل کنید و ببنید که چند سال بعد از ۱۹۸۲ میشود. بعد از ختم میعاد موافقتنامه نیز جنگ هایی صورت گرفته است ولی بیشک به شدت جنگهای قبلی نبود. در مورد جنگ های او با سایر مجاهدین باید بگویم شما در برابر کسی که برضد شما میجنگد چی میکنید؟
یک چیز دیگر اینکه وقتی کسی یا جانبی میگوید ما با کسی تماس های مداوم داشتیم این حرف دلیل بر عدم موجودیت جنگ بین دوطرف و یا وابستگی آنها نیست. او با موافقتنامه از عملیات روس نیز در بخشی وسیعی از مناطق جلوگیری کرد و مجاهدین را منحیث یک نیروی مستقل در قضایای کشور هویت بخشید. خداکند که ماده اول را به دقت خوانده باشید. باز هم بخاطر مباحثه دقیق و مشخص شما تشکر.
جوابپامیر پارشهری24477
2007-10-04 13:33:36
ممتازجان:
مهم نيست که اورا مجاهد مي دانید یانی ! ولی ندانستن شما در باره مفهوم (تماس دوامدار) و موجویت جنگ خیلی سوال برانگیز است. شورویها دفعتاً بعد ختم میعاد خارج نشدند. چندسال بعد خارج شدند و در جریان آن جنگ های با آنها صورت گرفت.
جوابسهراب سرکش24473
2007-10-04 10:16:10
در توافق نامه که پای ان فرمانده شوروی امضاء کرده قوای شوروی اشغالگر خوانده شده است که يک دست اورد بزرگ برای مجاهدين بود .
جوابصالح24468
2007-10-03 22:21:36
محترم اکبر صاحب! من واقعیبینی و نظر سالم تان را به ادرس اقا پامیر تمجید و تایید میکنم. بلی ، این همان وعده دادن در کوتل خیرخانه است که جناب شما توضیح کرده اید. من با این گروه از نزدیک کار کرده و انان را کافی میشناسم. من باز هم به اقا پامیر میگویم که ادرس من (مردم افغانستان) است. با مردم افغانستان طبق فرمایش شما ان لاین شوید، شما مرا حتما انجا مییابید. اخر کشتن چقدر...؟!. مردم افغانستان به کشتن، بستن و بندی کردن و تهدید خلاص نمی شوند. اگر دروغ میگویم به تاریخ گذشته نزدیک کشور ما مراجعه کنید. این گروه امر صاحب بغیر از احراز مقام ریاست جمهوری به کم اش قناعت ندارند. همین حالا معاونیت ریس جمهور، مقام پارلمان و وزارتها را در قبضه دارند، لیکن قانع نیستند. این ها جهاد کرده و مملکت را نجات داده اند؟. بنگرید تاریخ را:

امر مسعود میخواست مقام سردار داوود را در سال 1353اشغال کند؟ به کمک حکومت پاکستان اقدام کرد، ناکام پس به پاکستان گریخت. بوتو باز او را تجهیز و به ویرانی وطن ابایی اش ارسال کرد. حتی در زادگاه اش پنجشیر مردم او و اقدامش را نپذیرفته، فقط زنده از مردم با عزت پنجشیر نجات یافت واپس به نزد ای، اس، ای پناه برد. در سال 1992 بعد از سقوط نجیب به کومک پرچمی ها ارگ کابل را قبضه و مدت چار سال پادشاه تحمیلی افغانستان خود را اعلام کرد. درین چار سال خونین و تباه کن برای کشور از برکت او و دیگر جنایتگاران جهادی و چپی، گروه طالب متولد شد و در سال 1996 طالب کابل را از امر صاحب؟ تصرف و او باز به پنجشیر گریخت. بعد از شش سال حکومت طالب توشط امریکا سرکوب و دسته مسعود باز ارگ را از امریکایی ها تسلیم شدند واینک بعد از شش سال حاکمیت ایشان نه امنیت در کشور امد و نه مردم به شکم سیر شدند..؟
اقا پامیر اعلیحضرت امان الله خان را به این سویه توهین میکند مگر از طرف دیگر فوتو بزرگ ان قهرمان را در کنار عکس مسعود در جشن استقلال امانی در مقابل مردم حمل میکنند ایا این یک سو استفاده از شخصیت امان الله خان نیست؟ ا شاه امان الله خان بزرگترین لطف و محبت را در حق مردم زحمتکش هزاره ما روا داشته بود. یک نویسنده افغانی میگوید:
کمترین حق اعلیحضرت امان الله مرحوم بالای ملت اش، حصول آزادی ایشان از استعمار انگلیس است!! پس ایا این عادلانه است که یک قهرمان به راستی ملی کشور خود را به این سطح توهین کنیم؟ افغانها خود قضاوت کنند..........؟!.

مشوره من به این قهرمانان این است که رهبری یک کشور در توان شما موحود نبوده، داوطلبانه ازین پست ها کنار روید و به بک شخصیت توانمند، با قدرت فطری، با ایمان و با شرف میدان را واگذار شوید که اگر شما کفاره مسوولیت های ماضی تانرا کرده باشید. ما همچو اشخاص شکر است کافی داریم. نام این شخص و اشخاص مردم افغانستان است.
جواباحمدی24464
2007-10-03 19:52:36
" با این همه تا هنوز سندی که به امضای طرفین رسیده و بتواند مواد اصلی آتش بس را در اختیار قرار دهد، افشا نگردیده است؛ اما آنچه که توسط روسها افشا گردیده، اعترافات شان مبنی بر اشتباه شان در عقد آتش بس است و گفته های تحلیلگران روسی که می گویند مسعود به مراتب هشیارتر از فرماندهی سپاه چهلم عمل می کرد.

انتقاد دیگر مخالفان مسعود، در رابطه به مسائل مربوط به مرحلة خروج شوروی ها است. مخالفان می پرسند که چرا مسعود در هنگام خروج قوای شوروی، آنان را در مسیر شاهراه سالنگ مورد حملات قرار نداد؟

این گونه ادعا و انتقاد می تواند در ذهن کسانی که از وضع و شرایط آن زمان اطلاعی دقیق ندارند، تردید هایی را ایجاد کند، ولی به چند دلیل مستند، ارزش خود را از دست می دهد:

1- با ختم یک سال آتش بس، مسعود هیچ گونه ارتباط دیگری با شورویها برقرار نکرد و اگر هم رابطه یی برقرار شد به هیچ نتیجه یی نرسید. این خود نشاندهندة آغاز مجدد رابطة جنگی میان مسعود و قوای شوروی می تواند باشد. الکساندر لیاخوفسکی در این مورد می نویسد که بعد از رد پیشنهاد های بعدی، روس ها نامه یی به مسعود نوشتند که بیشتر به التیماتوم شباهت داشت:

"آقای احمد شاه مسعود!

به تأسی از حسن نیت و تمایل به جلوگیری از برخورد های مسلحانة تازه میان سپاهیان دولتی جمهوری افغانستان و نیرو های شوروی از یک سو و دسته های شاخة پنجشیر جمعیت اسلامی از سوی دیگر، نماینده گان شوروی در افغانستان، بار ها نامه هایی به شما گسیل و پیشنهاد های مشخصی در زمینة بسا از مسائل از جمله در زمینة بهبود اوضاع در گسترة استقرار دسته های شما به ویژه در بزرگراه کابل حیرتان در ساحة قلعة الاغ جبل السراج ارایه کرده اند… نماینده گان شوروی زمان مدیدی بردباری نشان میدهند… مگر بیش از دو ماه گذشته است، دیدار صورت نگرفته آن هم نه به تقصیر ما. لاجرم ما حق به جانب خواهیم بود رفتار شما را به عنوان عدم تمایل به دیدار و گفتگو ارزیابی کنیم"

لیاخوفسکی و گروموف در آثار خود متن نامة دیگر را چنین افشا کرده اند:

"در روند هفته های نزدیک 25/12/1985 نماینده ما و نماینده ارگان های دولتی با نمایندة با صلاحیت شما در گارنیزیون شوروی در جبل السراج یا کدام جای دیگر حسب آرزوی شما دیدار و به صورت مشخص فیصله نمایند که برای کی، چه وقت و در کجا و چند دستگاه کامیون دولتی نیاز است و چه نوع خوار و بار و دیگر وسایل در اختیار گذاشته شود."

از متن این نامه بر می آید که بعد از التیماتوم، روسها تصمیم به تطمیع را گرفتند و وقتی مسعود باز هم بی علاقه گی نشان داد و تطمیع نیز کار به جایی نبرد، الکساندر لیاخوفسکی می نویسد:

"ما تا دیرگاه امکان های گوناگون اقدامات را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که لاجرم نخواهیم توانست از برخورد با دسته های مسعود جلوگیری نماییم. از این رو باید برنامة بایسته را تدوین می کردیم. وارینیکوف دستور داد ضربات موشکی و بمباران نیرو های هوایی شوروی روی دسته های مسعود در کران و منجان وارد آید."

2- قوای روسی از مناطق مختلف افغانستان جمع شده و تصمیم به عودت گرفتند. از این که هر نوع حمله می توانست بهانه یی را مبنی بر عدم خروج یا معطلی، در اختیار آنان بگذارد، و از جانبی دیگر مجاهدین آماده گی برای عملیات هماهنگ و سرتاسری را نداشتند، نه تنها در شاهراه سالنگ که در هیچ نقطة دیگر نیز حمله یی بر قوای عودت کنندة روسی صورت نگرفت.

3- با این همه، گروموف در اثرش می نویسد که آخرین جنگ روس ها در هنگام خروج از افغانستان با احمد شاه مسعود صورت گرفت. او می نگارد:

"آخرین رئیس دولت انقلابی افغانستان، نجیب الله در سیمای مسعود سرسخت ترین دشمن خود را می دید. باید اعتراف کرد که آخرین رئیس جمهور… آیندة خود را درست پیشبینی کرده بود. به هر نیرنگی که بود، نجیب الله توانست ادوارد شواردنادزی را راضی سازد و به زودی من فرمان وزیر دفاع اتحادشوروی… را مبنی بر وارد آوردن ضربه در مناطق پیرامون شیب جنوبی سالنگ به دست آوردم… به تاریخ 23 ژانویه 1989، سربازان دولتی افغانستان، هنگام حرکت در امتداد شاهراه، در شیب جنوبی سالنگ مورد آتشباری شدید قرار گرفتند. این امر موجب گردید تا سپاه چهلم… ضربة خیلی نیرومند و هشدار دهنده را وارد بیاورد. آخرین عملیات رزمی سپاهیان شوروی در زمین افغانستان (توفان دریایی) نام گرفته بود… نیروی هوایی سپاه چهلم به انجام دست کم بیش از یکهزار پرواز برای در هم کوبیدن پایگاه مجاهدان پرداخت… توپخانة ما نیز بیش از 400 بار به آتشباری پرداخته بود… نیرو های معدود شوروی به میزان بس قانع کننده یی برای رهبران رزمجویان جبهه مخالف ثابت ساخت که بر هم زدن برنامة خروج سپاهیان شوروی و وادار ساختن ما به تغییر برنامه های ما آن هم با توسل به زور سودی در بر ندارد."

http://jawedan.com/massoud-oppositions.htm
جوابفهیم24460
2007-10-03 05:23:34
آقای احمدی:

فکر میکنم ارائه سوال به این شیوه القاء کننده نادانی (که خود اظهار داشته اید) نبوده بلکه بیشتر بازتاب دهندهء حماقت میباشد.
جوابسهراب سرکش24455
2007-10-03 04:09:02
آقای احمدی:
شما يک مشکل داريد که غير از خودتان هيچ کس قادر نيست آنرا حل کند و اين مشکل شما سوء تعبير است! چگونه اسنتباط کرديد که حرفهای پامیر در باره امان الله مدعای دفاع وی از حبيب الله است. فکر میکنم که شما درمورد امان الله نوشته بودید و پامیر نیز به جواب شما درمورد امان الله نوشته کرده بودند مساله حبیب الله مطرح نبود شما از کجا خبر دارید امکان دارد اگر به فرض مثال از حبيب الله دفاع میکردید پامیربازهم مخالف شما جواب میداد بناً میبینم که شما بحث درست نمیکنید و از این شاخه به آن شاخه میپرید شاید از همین خاطر ازچلنج او ترسیده اید ولی به بهانه این و آن شانه خالی میکنید.

ديگر اينکه شاید وی درک کرده باشد که شیوه های معالجات مقدماتی برای تان چندان موثر نبوده و مریضی تان مستلزم اقدامات جدی تر است. حال اختیار دارید که میخواهید در دخمه های توهم بمانید و بپوسید یا یا اینکه هوای تازه منطق را استنشاق نمایید.

و جواب در مورد به گفتهء شما گریختن مسعود اگر چه شما از پامیر پرسیده اید اینست که : آيا تمام مهاجرين افغانی که از ترس حکومت های کمونيستی يا جهادی و یا طالبی به کشور های همسایه و یا سایر کشور ها رفته اند جاسوس بوده اند. عجباْ از این منطق ! شما هم موجود عجیبی هستید!
جوابسهراب سرکش24453
2007-10-03 03:28:41
اکبر:
وقتیکه که شما معنی دو ـ سه سطر را نمیدانید چطور ممکن است افرادی مثل شما از اوضاع و قضایا تحلیل درست داشته باشند. این چلنج را برای جناب احمدی به هدف دیگر داده بودم ولی برای شما بخاطرکم سوادی تان میدهم چون میبینم که اگر با الفبا بنویسم که به کوتل خیرخانه بیایید، میترسم با سوادی که دارید روانه ترکستان نشوید!!!
جوابپامیرپارشهری24452
2007-10-03 02:46:17
آقای سهراب سرکش:
شما مینویسید:

" جواب تان را که عنوانی پا میر نوشته اید خواندم و همچنان موافقتنامه را نیز بار دیگر خواندم. تصمیم گرفتم به شما بنویسم و آن اینکه لطف کرده بگویید توافق و آتش بس طبق کدام قوانین بین المللی و یا احکام شرعی در کدام سند غیر مجاز شناخته شده است. من که در مواد این موافقتنامه کدام نقض احکام شرعی یا مسئولیت وطنی را احساس نمیکنم. توافق به آتش بس به معنای تسلیم شدن نیست! همین یک موضوع عادی را چرا نمیدانید. "

خوب شد که شما حد اقل موافقتنامۀ گروموف - مسعود را خواندید ولی بسیار ببخشید دوست عزیز مثلیکه نفهمیدید بحث بالای چیست!!
شما درست میفرمائید که این موافقتنامه اخکام شرعی را نقض نمی کند ولی بحث هم بالای آن نیست! موضوع را به شما هم یکبار تکرار میکنم:
آقای پامیر پارشهری در پیام خود ادعا میکند:
" که مسعود یگانه فرمانده مجاهدین بوده است که در طول سالیان مبارزه اش راه های اکمالاتی باز نداشته استُ "

و من به استناد همان موافقتنامه به خصوص مادۀ اول آن میگویم که این ادعا صحت ندارد. به مادۀ اول موافقتنامه توجه کنید:

" _ گروه مسلح پنجشیر کلیه عملیات نظامی خود را درسالنگ جنوبی ومناطق همجوار متصل به شاهراه کابل_ حیرتان، بشمول استعمال هرگونه اسلحه درمناطقی که بدست قوای مسلح پنجشیر قراردارد، علیه مواضع قوای شوروی، قوای افغانی، محافظین سرحدی(MGB ) وسارندوی(Tsarandoi ) متوقف سازد. "

و باز شما مینویسید:

" يک سوال از شما دارم و آن اينکه بعد از ختم ميعاد اين موافقتنامه چه اتفاق افتاد ؟ و چرا شورویها دوباره دست به حملات و جنگ های خونین زدند؟ من به بی منطقی شما در حيرتم"

دیده میشود که باز فکر تانرا نگرفتید!
هموطن عزیز، بعد از ختم ميعاد اين موافقتنامه شوروی ها از افغانستان برامدند. توجه کنید:

" در نتیجۀ امضای این پروتوکول جنرال بوریس گروموف، مولف کتاب «ارتش سرخ درافغانستان» در این مورد مینویسد:
« درسال ١٩٨٢ ماتوانستیم به مهمترین هدف خود نایل گردیم. ما توانستیم با احمدشاه مسعود تماس های بس پایدار برپا کنیم که تا پایان خروج نیروهای اتحاد شوروی از افغانستان تداوم یافتند."

من این را ارزیابی نمی کنم که آقای احمد شاه مسعود چرا این موافقتنامه را امضا کرد، البته او حتماً دلایل خود را داشت . ولی مخالف این ادعا هستم که احمدشاه مسعود در مقابل شوروی ها جهاد نموده است! جهاد بلی ولی تا امضای همین موافقتنامه در سال 1982 و بعد ازان به کومک قوای شوروی قسمیکه در موافقتنامه درج است در مقابل سایر مجاهدین جنگیده و ساحۀ حکمروائی خود را وسعت بخشیده است !
جوابممتاز24451
2007-10-03 00:00:02
پامیر:
عجب چلنجی به محترم احمدی دادید: ديگر اينکه اگر جرئت بحث را داريد و اگر از باور های تان بطور منطقی دفاع کرده ميتوانيد اينست آدرس من آنلاين شويد تا با هم بحث کنيم که فکر نمیکنم این شجاعت را داشته باشید.
روحیۀ نوشته تان بسیار شباهت به طرز برخورد پلنگی پوشکهای شورای نظار دارد، وقتیکه منطق شان تمام میشود میکویند که: اگر مرد هستی فردا فلان بجه بیا به کوتل خیرخانه که زور را برایت نشان بدهم.
برادر عزیز از ین سایت چی بدی دیدید که محترم احمدی صاحب را به کوتل خیرخانهpamirparyan@hotmail.comدعوت میکنید؟
جواباکبر24449
2007-10-02 02:19:51
آقای ممتاز:
جواب تان را که عنوانی پا میر نوشته اید خواندم و همچنان موافقتنامه را نیز بار دیگر خواندم. تصمیم گرفتم به شما بنویسم و آن اینکه لطف کرده بگویید توافق و آتش بس طبق کدام قوانین بین المللی و یا احکام شرعی در کدام سند غیر مجاز شناخته شده است. من که در مواد این موافقتنامه کدام نقض احکام شرعی یا مسئولیت وطنی را احساس نمیکنم. توافق به آتش بس به معنای تسلیم شدن نیست! همین یک موضوع عادی را چرا نمیدانید. يک سوال از شما دارم و آن اينکه بعد از ختم ميعاد اين موافقتنامه چه اتفاق افتاد ؟ و چرا شورویها دوباره دست به حملات و جنگ های خونین زدند؟ من به بی منطقی شما در حيرتم! شما به قاطری ميمانيد که بارش انشاء باشد. آیا فکر هم ميکنيد يا تنها کتاب ها و موافقتنامه ها را حمالی میکنید.
جوابسهراب سرکش24442
2007-10-02 01:22:16
اقا پامیر! شما بسیار به شیوه عصبی مرا خطاب قرار میدهید. مشوره من این است که خونسرد باشید. در غیر ان اختیار دارید. شما به من ذکر از (حاکمیت ننگین شوونیزم ) یعنی حاکمیت پشتونها در ایمل تان میکنید و قوم گرا هم نیستید؟!. شما در نوشته تان تمام توجه را در کوبیدن شاه سابق محصل استقلال افغانستان در سال 1919 مرحوم امان الله خان معطوف داشته اید. شما باید راجع به امیر حییب الله مشهور به بچه سقو هم باید چند کلمه اظهار میکردید؟ مگر در هر حال امان الله خان از حبیب الله دزد و زشت هیکل گماشته انگلیس که جانیشین وی شد حد اقل برای ما بهتر بود. شما باید خدا را حضور دانسته راجع به خوبی های امان الله خان هم می نوشتید. شما تمام کار نامه های او را در پوشیدن کلاه شپو و دریشی خلاصه کرده اید. اطمینان داشته باشید که با این قضاوت غیر عادلانه تان ملت و خدا از شما پرسان خواهید کرد. و دیگر اینکه شما خواهش مباحثه را به شکل بدماشی به من پیشکش کرده اید. و قبلا مرا بزدل گفته اید ،حیف من نکرده که با شما واری انسان غیر عادل من مباحثه مستقیم کنم؟ که هر گز نه...؟!.
همچنان شما تبصره اقا ممتاز را به ادرس شما پیرامون قرار داد اتش بس احمد شاه مسعود با شورویهای اشغالگر را بخوانید و جواب بدهید...! ارام و عصبی نه شوید. شما به من نادان در باره گریختن مسعود به پاکستان در زمان حکومت داوودی معلومات بدهید؟
جواباحمدی24441
2007-10-02 00:47:08
اقا سهراب! شما جواب 29-09 مرا به ادرس اقا پامیر مطالعه کنید بعدا شاید رای و موقف مرا در رابطه به قضایا کشور درک کنید. من بدون هراس از شما ودیگران ازادانه میگویم که ولی نعمت من سردارداوود خان نمی باشد و شما صرف بمن عیر مسوولانه تهمت می بندید.شما از مثال من راجع به قهوه نوشی اتقاد شدید کرده اید، خوب به گفته شما چایخانه باشد. چه پروا دارد...؟!. اما منظور کلی من این است که در مباحث سیاسی باید خونسرد بود نه عصبی و عقده ای!!. شما بسیار کوشش میکنید مرا نافهم قلمداد کنید، مگر هیچ وخت ادعا دانایی ندارم اما بی سواد و غیر نارمل هم نیستم. اینکه نوشته و تبصره من مورد تمسخر شما واقع میشود، تکلیف شماست. من چیزیکه برایم حقیقیت جلوه کند بی باک مینویسم. به مردم کشورم نهایت دلسوز هستم. اینکه شما منطق قوی دارید جای شکر است پس من سوال دارم:
-- لطفا در باره گریختن احمد شاه مسعود به پاکستان در سال 1353 و سلامی زدن اش به سازمان جاسوسی ای،اس، ای به من نادان معلومات بدهید.
-- از سال 1992-1996 که مسعود پادشاه کابل بود و طبق اسناد بیش از 50000 مردم بی گناه کابلی ما کشته شد، علت و مسوولین را شما منحیث یک افغان با وجدان به ملت چه جواب میدهید؟

در غیر ان بالای وجدان خود تان خنده و افسوس کنید...؟!.
جواباحمدی24440
2007-10-01 21:18:38
آقای احمدی: اول اینکه تعبیری را که از گفته های من مبنی بر اهانت کدام قوم بیرون کشیده اید اصلاح کنید من هيچگاه به قومی اهانت نکرده و نميکنم. دوم امان الله خان و شخصیت او را میتوانید در تاریخ غبار بشناسید. ضمناْ‌ زمان حاکمیت امان الله خان آنقدر در گذشته نبوده است و شواهد و شاهدان زیادی برای اثباث حماقت های وی همین حالا موجود است. شما برای زعیمی که در چهارراه ها اعلان کند( از اینجا با چادری عبور نکید ) و يا (کلاه و لباس برسم فرنگی ها بر تن کنيد) يا روز تعطيل عمومی را تغيير دهد احسنت ميگوييد ولی من ميگويم اين موضوعات(آنهم دز آن زمان) نه تنها درايت سياسی نميخواهد بخشی از خرد جمعی است که يک طفل خردسال آنرا ميداند بنا برآن من به اين چنين شخص کلمه احمق را اطلاق ميکنم واقغاْ‌ اينکار ها نه از يک زعيم که از يک احمق سر ميزند. انسانی که جامعه خود را نشناسد ارزشهای آنرا نداند سنت ها و باور های مردم خودرا نشناسد آيا شايسته رهبری است؟ فکر کنيد عقل او به اندازهء طفل ده ساله بوده است؟ بيشک که نی. ! ديگر اينکه اگر جرئت بحث را داريد و اگر از باور های تان بطور منطقی دفاع کرده ميتوانيد اينست آدرس من آنلاين شويد تا با هم بحث کنيم که فکر نمیکنم این شجاعت را داشته باشید:
pamirparyan@hotmail.com
جوابپامیر24438
2007-10-01 17:47:29
پامیر پارشهری:
شما که خود را منتقد بی طرف نامیده مینویسید:

" که مسعود یگانه فرمانده مجاهدین بوده است که در طول سالیان مبارزه اش راه های اکمالاتی باز نداشته استُ "
جناب محترم این ادعای شما شبیه آن بودنه ای است که کلۀ خود را به زیر بته کرده تا چیزی را نبیند و فکر میکند که او را هم کسی نمی بیند! مثلیکه شما قراردادی که ازسوی قوماندان سپاه چهلم شوروی جنرال گروموف واحمدشاه مسعود به امضا رسیده را نخوانده اید که این ادعای میان تهی را میکنید؟ خو پروتوکول را نخوانده اید ؟ خیر ببخشید، اینک پروتوکول را بخوانید و دیگر جفنگ نویسی را بس کنید:

" مناسبات باهمی بین زعامت قوای شوروی مقیم درافغانستان
وقوای مسلح مخالف مقیم پنجشیر
در مورد شرایط روابط دوجانبه بین رهبری قوای اشغالی درافغانستان ومخالفین پنجشیر بانیات نیک وبه آرزوی تحکیم صلح درافغانستان، طرفین عاقدین با پذیرش وجایب ذیل معاهده را امضاء می نمایند.
١_ گروه مسلح پنجشیر کلیه عملیات نظامی خود را درسالنگ جنوبی ومناطق همجوار متصل به شاهراه کابل_ حیرتان، بشمول استعمال هرگونه اسلحه درمناطقی که بدست قوای مسلح پنجشیر قراردارد، علیه مواضع قوای شوروی، قوای افغانی، محافظین سرحدی(MGB ) وسارندوی(Tsarandoi ) متوقف سازد.
٢_ گروه مسلح پنجشیر مسئولیت حفظ خطوط مخابراتی بین تاجیکان(Tadzhikan ) وچاگانی( Chaugani ) رابدوش گرفته ومانع حمله، قطاع الطریقی وسایر اعمال خصمانه علیه قوای شوروی وافغانی گردد.
٣_ طرف شوروی طبق موافقه دوجانبه مسولیت تهیه تدارکات، ضروریات فوری وسایرمواد مورد احتیاج رابرای تقویه ونگهداری پنجشیر وسایر مناطق متعلقه برحسب وقت تعیین شده بدوش میگیرد.
٤_ به سایرگروه ها ودسته جات مسلح اجازه داده نخواهد شد تا در مناطق مربوطه داخل شده وعلیه قوای شوروی وقوای افغانی دست به حملات تروریستی وتخریبی زده وپایپ لاین را منهدم نمایند.
۵_ تبادله معلومات ومساعی مشترک درجهت پیداکردن اتباع شوروی وافغانی که درمنطقه مورد بحث مفقودشده اند صورت خواهدگرفت.
٦_ درصورت خلق واوج تشنج، مشاوره لازم درمورد اجتناب عملیات جنگی وبرقراری صلح در منطقه مورد نظر بین دوجانب بعمل خواهدآمد.
٧_ ساحۀ این پروتوکول در سرتاسرقلمرو٣٠ کیلومتری در هردوسمت خطوط مواصلات بین تاجیکان وچاگانی امتداد واعتبارخواهد داشت. در ماورای این قلمرو، قوای شوروی وقوای مسلح پنجشیرحق دارند تا عملیاتی به منظور امحای گروه ها وقطعات مسلح مربوط به تنظیم های دیگر که عملیات نظامی را علیه هردو جانب متعاقدین متوقف نساخته است، انجام دهد.
٨_ پروتوکول حاضر از لحظه امضا وصحه گذاشتن به آن مرعی الاجرمیشود.
منبع: عملیات گروه_MOSSSR _ درافغانستان، دسامبر ١٩٨٨
( این سند بوسیله جنرال گروموف، جنرال تنی واحمدشاه مسعود امضائ گردیده) (Shebarshinشبارشین١٧٧_٢١٤) "

در نتیجۀ امضای این پروتوکول جنرال بوریس گروموف، مولف کتاب «ارتش سرخ درافغانستان» در این مورد مینویسد:
« درسال ١٩٨٢ ماتوانستیم به مهمترین هدف خود نایل گردیم. ما توانستیم با احمدشاه مسعود تماس های بس پایدار برپا کنیم که تا پایان خروج نیروهای اتحاد شوروی از افغانستان تداوم یافتند.
جوابممتاز24436
2007-10-01 14:49:27
اقا کمحرف سلام!
تو هنوز کمحرف هستی که چنین تحلیل منطقی از شخصیت اصلی و کارنامه های امر صاحب؟؟ احمد شاه نا مسعود را در قید نوشته اورده اید، اگر شما پر حرف شوید شاید بهترین کتاب یا رساله تاریخی راحع به مصیبت فعلی کشور ما بنویسید. در هر حال گرفتن قدرت به اساس مفکوره زنگ زده انگلیسی (انداختن تفرقه قومی) را که شیر پنجشر ؟ در افغانستان میخواست ازان سو استفاده کند، سبب بربادی خودش و ویرانی کشور ما گردید واز برکت همین سیاست های فلسفه ( مسعود شناسی) بود که اینک طالب جان باز به دروازه های کابل رسید.
جوابگل احمد24431
2007-09-30 13:19:39
آقای محترم احمدی: اول اینکه شما پیهم دچار خبط و اشتباه میشوید ما افغانها در هیچ چایخانه ای قهوه نمینوشیم اصلاً قهوه نوشیدن در بین مردم ما رواج نیست به این ترتیب به این نتیجه میرسم که این گفته شمارا با (همان گفته تان در مورد نود درصد راضی از نظام سردار داود خان) باز به قضاوت خودتان راجع بسازم و از و جدان سلیم و حس مباحثه افغانی خودتان را در رابطه استمداد جویم.

در مورد دیگرجناب فاقد قابلیت های تحلیلی برای تحلیل اوضاع افغانستان و پیچیده گی های آن هستید. شما میگویید (در یک روستای دور دست زنده گی میکردید) خوب توجه کنید شما چه میگویید؟ باز همین روستای دور دست را نمونه برداری میکنید و آنرا کل افغانستان میشمارید ضمناً‌ تائید میکنم که حتی در مورد همین روستا نیز شما فرضیه دارید و نه احصائیه دقیق که فکر میکنم از علم احصائیه چی که حتی با نام آن نیز آشنایی دقیق ندارید و شما نمیدانید که در کشور های مانند افغانستان تبعیض، ترس، عدم سواد و چه و چه چقدر روی پروسه و نتایج احصائیه تاثیر میگذارد. باز هم وقتی ِ( نود در صد شما) یادم میاید واقعاً خنده ام میگیرد.

به این تریب من نتیجه گیری میکنم که گفته های شما مثل مثل گفته هایی همان کسی است که هر جا سرنایی بیابد یک پف میکند. گفته های شما نمیگویم چرا اساس منطقی ندارد چون اینجا ما فقط به ابراز نظریات خود میاییم و هرکس حق دارد نظری بدهد به این ترتیب با عدم منطقی بودن آن کاری ندارم ولی حد اقل باید بعضی از موارد را به شما بیان میداشتم تا از شیوع این نوع گفتار های هوایی جلوگیری صورت بگیرد.

دیگر اینکه من به رضایت اکثریت مردم که شما از گفته من استنباط کرده اید معترف نیستم، فکر میکنم شما در قسمت درک مطلب نیز کمی کند هستید و تعبیر شما از همین نقیصه ناشی میشود. من به جناب شما توصیه کرده ام که شما اگر میگفتید اکثریت یا اقلیت شاید خوبتر میبود (نسبت به نود در صد گفتن)

درقست آخر شما خود قصه کرده اید که آنوقت خلقی ها و پرچمی را حضور داشتند بنا این طبعی است که احزاب مخالف و اخوانی در برابر آنها فعالیت میکردند. باز هم این عدم درایت سردار خام مغز را نشان میدهد که از یک طرف تعداد زیادی از محصللان افغانستان را آنهم در رشته های نظام به روسیه میفرستد و اردو را به آنها میسپارد و از سوی دیگر حین ملاقات با برژنیف از خود تکبر و نه دیپلوماسی نشان میدهد.

باز هم برای حسرت تان میگویم که شما اوضاع را در مقیاس کوچک تحلیل و نتیجه گیری میکنید. فرایند این همه تحولات امروز اینست که هر قومی در افغانستان صدا برای حق خود بلند میکند امروز در ترکیب کابینه از تناسب نقوس حرف زده میشود، امروز در قانون افغانستان هیچ کسی غیر مسئول خوانده نمیشود، امروز امتیازات اعزازی به این و یا آن داده نمیشود. امروز جنایات عظمت طلبانه شئونیزم را دولت نمیتواند مورد تقدیر قرار دهد. بلی آقای احمدی شما که به یک آرامی نسبی با هزار درد بی دوا و شکم گرسنه و حق تلفی ها و ظلم سرداران احمق که شما آنهارا ولی نعمت میدانید باید بدانید تعدادی بوده و هستند که فارغ از این مقیاس های کوچک فکر میکردند و هنوز نیزفکر میکنند.

یک حرف دیگر اینکه من به عنوان یک کسی که نوشته و خواندن را بلدم، به شما ابراز میدارم که اگر هر که را نقد کنم بیطرفانه نقد میکنم، او اگربرای من احمد شاه مسعود یا بابای ملت یا سردا ولی نعمت شما.
جوابسهراب24421
2007-09-29 13:07:44
افغانستان شخصيتی برجسته و مستقل مثل مسعود را در تاريخ مشاهده نکرده است. ما اگر راستی خود را افغانها ميدانيم و احترام و عشق به وطن داريم ما بايد فداکاری های مسعود را درک کنيم. و اگر او را صفت هم نکنيم بايد از انتقاد ها سطحی و بی اساس جلوگيری کنيم. در اخیرتوجه شما را به يکی از سخنرانی های او که نمايانگر فکر آزاديخواهانه او است جلب ميکنم:

http://www.youtube.com/watch?v=J1AbNKM1VgA
جوابکاکر24409
2007-09-29 12:27:51
محترم پامیر! شما مسلما اظهارات مرا به ادرس (اقا سهراب) را هم مطالعه خواهید کرد. در ضمن به جواب نظر شما باید عرض شود که من به دوران اقتدار سردار داوود افتخار نمی کنم. او هم عضو فامیل خاین و جنایتکار (نادری) بود واین خاندان هم مسوول بزرگ نزد ملت افغان میباشد که تفصیل اش درین جا به درازا میکشد. لیکن سردار داوود با این عملش ملت ما را از یک خاین مکار ظاهر شاه پسر نادر غدار کی خلاص کرد. در ان زمان کلانترین موفقیت ما این بود که وحدت ملی ما حفظ بود وشما خود شاهد استید که ادرار پاکستان با شنیدن نام افغانها جاری میشد. چون مردم به اساس قومیت تقسیم نبودند و ای، اس، ای روزانه این راپور را به بوتو و جنرالان پاکستان تقدیم میکرد و انها منتظر فرصت بودند. تا که دو خاین و جنایتکار عقده ای و نهایت بی عقل مثل احمد شاه مسعود پنجشیری و گلبدین بی حکمت را جذب کردند. واقعا پاکستان باید به این دو جانی افغان تا ابد افتخار کند. به قول شاعر:
من نه گویم که آن بیگانه با من چی ها کرد
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

شما از عدم درایت سیاسی داود خان تذکر داده اید. من با شما موافق هستم. شما حقیقت میگویید. در ضمن طوریکه من ناظر وضع بودم، قیام 1357 یک عمل به اصطلاح تیروبیر بود و سردار مغرور با کله کلان و لبان کشال اش هیچ فکر نمی کرد که این طور برق آسا توسط دو افسر (دگروال عبدالقادر و جگرن محمد اسلم وطنجار) به دیار عدم سوق میشود. کارنامه این دو افسر در هر حال ثبت تاریخ است که ملت ما را از فامیل نادری رهایی دادند مگر افسوس که حزب که بعدا قدرت را از ایشان مفت به دست گرفت، اعمالی را به نام اوردن سوسیالیزم علیه مردم ما اجرا کردند که منتج به بربادی کشور زیبا ما شد.
شما تذکر از شوونیزم و حاکمیت ننگین اش کرده اید. شما رای خود را دارید و من هم امروز فخر میکنم که وزیر عدلیه از قوم با شرف هزاره داریم. در قسمت حاکمیت پشتونها طبق نظر شما از زمان احمد خان درانی عرض شود که اگر قضایا را با خونسردی پی گیری کنیم، حکومت داران پشتون واقعا در مواقع حساس درایت ضروری را به معرض اجرا نگرفته اند. مگر درین قسمت باید مواظب بود که مردم پشتون در قضایا بی خبر و مقصر نمی باشند. در حالیکه احمد شاه مسعود پنجشیری با یک لگد خود میخواست تمام پشتون ها را خاین معرفی کرده و به گودال تاریخ حواله کند؟ که این عمل و اندیشه اش با سایر خایینین منطقی نبود. ببینید، امیر عبدالرحمن خان هم که پشتون بود اما این گماشته انگلیس سر به خود نصف خاک کشور را همراه با پشتون هایش در بدل چند سال پادشاهی به دشمن فروخت در حالیکه خود پشتون های سیاه بخت اصلا ازین فیصله نهایت مضحک ضد ملی اش هیچ اطلاع نداشتند. پس همیشه ذر ارزیابی ها باید مردم احترام شوند و اشخاص و افراد مواخذه شوند نه تمام قوم...؟!. گرفتن ارگ شاهی شاید تصادفی یا توسط توطعه آسان باشد لیکن همین ادعا داران قدرت سیاسی افغان این را نمی سنجند که حفظ این تاج و تخت چطور میشود؟. حبیب الله کلکانی مشهور به بچه سقو دزد با دارو دسته سیاه رویش به اشاره انگلیس بالای شریف ترین شاه وقت اعلیحضرت امان الله خان غازی یورش برد مگر این شخص بی فکر نه سنجیده بود که با گرفتن ارگ امانی بعدا چه گونه همه ملت افغان او را قبول میکنند؟ خصوصا پشتون های جنوب کشور ما...؟ عین مسله در حق احمد شاه مسعود پنجشیری صدق میکند. او با سقوط دولت نجیب با پرچمی ها در راس عبدالوکیل در جبل السراج قرار داد تحویلی ارگ را به تنهایی امضا کرد و نتیجه اش جنگ های تباه کن چار ساله 92-94 و زاییدن طالب ها شد و بس...؟!. و اینک بعد از سقوط طالب ها در سال 2001 یاران مسعود باز قدرت اصلی را در دست گرفتند و نتیجه رهبری نا میمون ایشان این است که طالبان باز اینک مسلح به دروازه های کابل بیچاره رسیدند...؟!.
به هر حال جناب پامیر! شما باز هم میتوانید به سوال من نادان در باره گریختن احمد شاه مسعود و سایرین به پاکستان به اغوش بوتو نظر خود را در چوکات منافع ملی کشور ما افغانستان به فغان رسیده تحریر دارید، اگر راستگو هستید..!!.
جواباحمدی24406
2007-09-29 11:13:39
اقا سهراب! تبصره شما در باره نظر من توهین امیز و شما مرا جاهل میگویید. خیر، من ارزو دارم که شیوه مباحثه ما افغانی باشد. مثلا ما تصور میکنم ما و شما چند نفر افغان در یک چایخانه دور یک میز نشسته هم قهوه مینوشیم و هم در ضمن دوستانه مثل انسان های روشن در رابطه با قضایای کشور مان تبادل افکار میکنیم. در ختم مجلس با هم وداع نموده هر یک به منازل خویش رهسپار شده و فردا هنگام دیدار باز مصافحه نموده و به زندگی خود ادامه میدهیم. در رابطه به سوال شما راجع به فیصدی طرفدار از رژیم داوودی، این چشم دید و ارزیابی خود من است. من در زمان وقوع کودتا 1352 بالغ و همراه با فامیل ام در یک ولسوالی دور دست کشور زندگی میکردم. در پهلوی مکتب مصروف دهقانی بودم. هنگامیکه کودتا شد همان مردم بی سواد و نیمه بی سواد باور کنید هیچ نفرت و مخالفت علیه سردار داوود و عملش نشان نداده، در ضمن بعضا خوش بودند که ما از رزیم خشک پادشاهی ظاهر شاه بی احساس خمود-جمود رهایی یافتیم. به نظر من همین کتله مردم نود فیصد نفوس کشور را تشکیل میدهند. و بعد از کودتا 1357 من دیدم که همین کتله مردم چون به عقیده و حقوق شان تعرض شد، سلاح بدست گرفته و علیه حکومت الی سقوط اش جنگ کردند. با ان هم شما به تعداد (اکثریت) طرفداری از دولت داود خان که معترف استید. که درین صورت باز هم سوال میشود که ایا گریختن احمد شاه مسعود پنجشیری و دیگران به پاکستان عملی نبود علیه خواست اکثریت مردم سیاه بخت کشور ما...؟!.

من یک روز شاهد مناظره دو عضو سابقه دار حزب گلبدین حکمتیار بودم. این دو جانی و قاتل با اظهار ندامت به زبان پشتو به یکدیگر میگفتند: (والا سردار داوود خو کافر نه وه، مگر ما و حگمتیار و مسعود علیه او به نام دفاع از اسلام قیام کردیم. خلقی ها و پرچمی ها با دیدن این وضع چون در اردو تعداد زیادی نفر داشتند از ما پیش دستی نموده و داود را سقوط دادند.) پس ایا این خود اعتراف اخوانی های گلبدینی و مسعودی به این نیست که حتی مسبب وقوع کودتا 1357 هم در یک بعد معین همین ها بوده اند؟ پس به نظر من حسرت و افسوس به حکومت داودی جاهلیت من نبوده بلکه یک مقایسه با وضعیت ما بعد اش میباشد. شما منحیث یک نبعه افغانستان حق دارید احمد شاه مسعود را شیر، قهرمان ملی، مهدی اخر زمان و در کنار قبرش یک چپری قلندری اعمار و شب و روز برایش گریان کنید مگر من و شاید هم هزار ها یتیم مثلا جنگ های کابل 1992-1996 او را خاین ملی، قاتل افراد بی گناه کشور و جاسوس پاکستان قلمداد کنیم.
جواباحمدی24404
2007-09-28 19:29:52
دراکثر کتاب های که در زمان شوروی نشرشده نوشته است که مسعود در امريکای لاتين و فلسطين جنگ چریکی را اموخت، حال بعضی ها که شايد همان کتاب ها را مطالعه کرده باشند، ميگويند که وی از پوهنتون اخراج و جنايت کاران را از زندان ازاد کرد. ايا سخنان شخص مسعود در اينجا مشروعيت دارد يا از اينها؟
جوابکريمی24399
2007-09-28 03:05:27
او بیادرا چرا بالی امر صیب قار استین!

او نیز مانند عده قابل ملاحظه از جمع انسانهای دیگر, علافمند خدمت بوطن و مردم از طریق رسیدن بقدرت بشیوه پارتیرانی بود. بیچاره,با کیها که نساخت و باکیها که نجنگید. برای همه هویدا است که دشمن شماره یک ابر قدرت ها و اقای حکتمتیار بوده است. ولی امر صاحب نوانست به از بین بردن قومندانان مشهور و جنگی حکمتیار او را از شر اوشان سبکسر نماید.ولی زمانیکه به او ضرورت داشت و یا اقلا برای خوشنودی پاکستانیها, امر صاحب حاضر شد تا در کابینه حکمتیار به صفت دزیر دفاع خدمت کند, چه یک فداکاری بزرگ!

همچنان او با صیاف ,مزاری, دوستم و حتی طالبان حاضر به معامله و جنگ بود که در نتیجه ان یک "اقلیت کوچک" در حود صد هزار کابلی که همه شان کمونست بودند هلاک گردیدند و شهر کابل که باز سازی ان سالها به تاخیر افتاده بود رو به ابادی اورد.
ولی باز هم برخی از دوستان با در نظرداشت قهرمانی های فوق الذکر امر صاحب, در مورد یک مثله کوچک دیگر یعنی قومگرایی امر صاحب "نعوذ بالله" او را ملامت میکنند, ولی چنین بنظر میرسد که این گروه دوستان, در مورد تاکتیکهای بقدرت رسیدن و حفظ ان اشنایی ندارند.امر صاحب "بیچاره" فقط میخواست که شعار کهن و از مود رفته انگریزی را بکار اندازد "تفرقه بیافگن و حکومت کن" چه غلطی را در ان میتوان سراغ کرد؟ مگر همان تکتیک سالها بعد از رحلت امر صاحب, هنوز هم در کشور ما موثر نیست؟
جوابکمحرف24392
2007-09-28 02:46:14
اکبر:
هویت هیچ کس پنهان نمی ماند ! شنیده باشید که شاعری گفته:

" راز دل زمانه کجا کی نهفتنیست
بر چرخ آنچه بر گذرد، بر شمردنیست

تاریخ، همچو پنجه نقاش چیره دست
تصویر صادقانه از ما کشیدنیست

گر بد بدیم، بد بکشد، گر که نیک، نیک
از چهره ها نقاب تظاهر زدودنیست

بی ترس و، بی هراس ز جاو مقام ما
آنسانکه بوده ایم همان وانمودنیست

ناموس روزگار چنین است در جهان
کس هر آنچه کرد همان باز دیدنیست "

با تقدیم حرمت
جوابخسرو24391
2007-09-28 02:30:47
امرالله:
اگر مهربانی کرده بنویسید که در کدام مادۀ قانون اساسی افغانستان احمدشاه مسعود قهرمان نامیده شده؟
جوابخسرو24390
2007-09-27 22:12:18
برادر اکبر جان! چشمانت را صدقه شوم با ابراز نظر شما در باره شیر پنجشیر...؟!. حقیقت گفتن اخلاق عالی و شجاعت می خواهد. خدایم شاهد است که من در شروع دهه هشتاد از روی اخلاص افغانی و ضمنا از بابت نا اشنایی به ماهیت احمد شاه مسعود، به او سخت علاقمند و احترام داشتم. مگر با بررسی حقایق تاریخی در باره این مجاهد کاغذی و مصنوعی انگشت به لب گذاشتم. شکر بیکران به درگاه خالقم که در راه این شیر نا شیر استعمال نه شده ام.

شما با تایید نظر من مسله فرار مسعود را به کشور دشمن (پاکستان) در سال 1353 را دیگر هم ژرف نگاشته اید مگر طرفداران مسعود چون جواب ندارند، سر افگنده تیر خود را می اورند. شما تصور کنید اگر این قهرمانان خود ساخته خلقی-پرچمی و جهادی علیه دولت با اعتبار داوود خان عمل نمی کردند امروز پلان 25 ساله داوودی در کشور به اکمال میرسید. پس ایا در ان صورت ما ملت افغان امروز اینطور بی حیثیت و بی ابرو میبودیم؟ مبارزه احمد شاه مسعود فقط روی عقده منفی قوم گرایی استوار بود و وی بی استحقاق خود را زعیم قوم شریف و با کمال تاجک افغانستان معرفی کرده بود در حالیکه ما در قوم تاجک همین حالا چه شخصیت های با وقار داریم. از طرف دیگر فامیل جنایتکار نادری به هیچ قوم افغانستان به شمول پشتونها اخلاص نداشته است. پس این نظریه انتقام جویی مسعود و سرکا پرچمی اش بعد حقیقی و علمی نداشت و ندارد.
جواباحمدی24389
2007-09-27 18:32:45
Farsi.Ru:
آقای احمدی: اگرچه استفاده از اينترنت و ارسال نامه ها مفت و آسان است ولی این دلیل نمیشود که بدون کدام توجه هرچه بخواهیم بگوییم. من یک سوال از شما دارم وآن اینکه همین احصائیه نود در صد مردم راضی از حاکمیت داود خان را از کدام مرکز تحقیقاتی بدست آورده اید یا نتیجه کار تحقیقی و کوشش و زحمت شخصی تان است. به لحاظ خدا چیزی که میگویید آنرا بسنجید که به قول سعدی بزرگوار:

مزن بی تامل به گفتار دم
نکو گویی گر دیر گویی چه غم

بهتر بود میگفتید اکثر مردم یا تا آنجا که من از طریق مردم شنیده ام و چیز های از این قبیل!

و دیگر اینکه در جواب کسی که حسرت نظام داود خان را میخورد خاموشی اختیار کردن به گفته بزرگان بهترین راه است!
جوابسهراب24388
2007-09-27 17:35:05
صالح:
ده گور بیسوادی (ـ: حتمآ فکر کردن که والله توصیف آمر را کرده اند.
جواباکبر24386
2007-09-27 17:17:16
محترم احمدی: افتخار سردار محمد داود خان اسلاف و اخلاف آن تا کنون عقب مانده گی است که الی امروز همه افغان های بیچاره را در گرو گرفته است. سرداری که با عدم درایت سیاسی کشور رادر ورطه تحولات ناگوار قرارداد. من طرفدار این یا آن نیستم ولی مبارزه جنیش های جهادی وا حزب دموکراتیک را درتغییر ساختار اجتماعی و سیاسی کشور و برای دموکراسی واقعی مثمر ثمر میدانم آیا همین مبارزات این ها نبوده است که امروز یکتن از افراد محترم از قوم هزاره ما در کرسی وزارت عدلیه منحیث وزیر ایفای وظیفه مینمایند و به این ترتیب حاکمیت ننگین شئونیزم که از بدو تاسیس افغانستان تا بحال فقط فقر را بر همه مساویانه تقسیم کرده است تا حدی زیاده کاهش یافته است.
جواب پامیر پارشهري24385
2007-09-27 15:13:56
سلام به همه دوستان این سایت:
احمد شاه مسعود در قانونی اساسی افغانستان قهرمان نامیده شده، در سند که صرف برای طالبان قابل قبول نیست.
جوابامرالله24384
2007-09-27 14:13:15
جالب این است که با دیدن عکس مسعود در پوش کتاب، مولف را همه در اغوش گرفته از وی سپاسگزاری میکردند.
جوابصالح24383
2007-09-27 09:42:30
هرکسیکه حقیقت را در باره مسعود نوشت، به عقیده مریدان آمر مسعود حتمآ یا متعصب است، یا طالب و یا هم دشمن افغانستان.
در داخل کشور چنین وضع ایجاد شده که در صورت نوشتن واقیعت در باره آمرمسعود، نویسنده مذکور توسط پلنگی پوشکها تهدید و یا هم ترور میشوند. و حالا نوبت به نویسنده گان خارجی رسید، که چنین نویسنده گان با اتوریته ونامدار روسیه را درغگو و دشمن افغانستان اعلان میکنند.
بنآ از مریدان آمر مسعود سوال دارم:
آیا این دروغ است که مسعود ازانستیتوت پولیتخنیک اخراج شده؟؟؟ آیا این دروغ است که امر مسعود در زمان محمدداودخان از افغانستان به پاکستان گریخته بود؟؟؟ در آنزمان نه اسلام در خطر بود و نه وطن توسط کس اشغال شده بود. درسال 1974چی میکرد آمر تان در پاکستان؟؟؟
یگانه چیزیکه میتوان گفت که خبر نو بود، اینکه نزديکان مسعود در سال 1974 شعبه بانک ولسوالی روخه را غارت کرد(معلوم میشود که آمر صاحب از همان ایام جوانی به پول علاقه ء خاصی داشتند).
برادران عزیز! شما باید با حوصله مندی این واقیعت تلخ را قبول کنید که مسعود نه پیغمبر بود ونه ملایکۀ. مسعود یک انسان بود. و پرشتش انسان در اسلام گناه است.
جواباکبر24382
2007-09-26 21:53:00
محترم پامیر پا شهری! اگر شما در باره قوماندان احمد شاه مسعود پنجشیری حقیقت را نگاشته اید پس درین سایت باید تا حال صد ها نظر نوحه سرایی به نام مسعود می امد که نمی اید. شما گریختن مسعود را در زمان دولت سردار داوود به پاکستان و خدمت کردن در اغوش سازمان ای ، آس ، ای را چگونه ارزیابی میکنید؟ راست بگویید ایا شما مثل نودو هشت فیصد مردم افغانستان به یاد دوران محمد داوود گریان نمی کنید؟ در حالیکه من از هوا خوا داود خان هم نیستم و از فامیل نادری سخت نفرت دارم مگر در ان دولت ابرو، غرور و زندگی من وتو حفظ بود گرچه فقیر بودیم. مگر مسعود با بر اندازی شورش علیه رژیم داودی علیه رای حد اقل نود فیصد مردم کشور به امر پاکستان عمل نکرده است؟ دیگر شما و قضاوت تان در باره قهرمانی مسعود جان.
جواباحمدی24379
2007-09-26 14:01:56
من نه بعنوان يک تبعه افغانستان و هموطن مسعود بلکه منحيث يک منتقد بيطرف میتوانم بگویم که مسعود یگانه فرمانده مجاهدین بوده است که در طول سالیان مبارزه اش راه های اکمالاتی باز نداشته استُ کمترین کمک ها رادریافت کرده است و مستقلانه عمل کرده است. من به تمام آنهایی که قضاوت های تعصب آمیز دارند میگویم بروید فرزندان او را با فرزندان سایر فرماندهان و رهبران جهادی مقایسه کنید بعد خواهید فهمید که وی تنها در بعد اخلاقی اش چه تفاوت فاحشی با سایرسیاستمداران افغان دارد. در اين هيچ جای شک نيست اگر او تبعه روس ميبود موقفی بلند تر از جنرالان روسی جنگ دوم جهانی میداشت و ا گر تعصب شئونیزم نمیبود احمد شاه بابای ثانی لقب میگرفت.
جوابپامیر پارشهری24375
2007-09-26 10:03:52
بتاریخ 9 سپتمبر مدت شش سا ل از ان لحظه تکمیل گردید ، که شهيد احمد شاه مسعود این مبارز مشهور ازادی افغانستان چشم از جهان پوشید. در اوایل ماه سپتمبر در کابل ششمین کتفرانس یاد بود شیر پنجشیر برگذار گردید
جوابFarsi.Ru24373
[1] 
پيام شما:
آدرس الکترونيکی: نام:
farsi  eng



© 2003-2007 نشريهء آزاد افغانی
كليه حقوق اين سايت متعلق به «افغانستان.رو» ميباشد
نظرات نویسندگان مقالات ممکن است مغایر با موضع اداره سايت باشد
استفاده از مطالب سايت با ذکر ماخذ آزاد است.